نیاز مخلوقات به خداوند در حدوث و بقاء: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:)
جز (جایگزینی متن - '|شاخه فرعی' به '| شاخه فرعی')
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
 
| شاخه اصلی = کلام
|شاخه فرعی۱ = آفریدگار
|شاخه فرعی۲ = صفات ثبوتیه
|شاخه فرعی۳ =
}}


{{سوال}}
{{سوال}}
آیا مخلوقات و هستی پس از آفریده شدن به وسیله خداوند، در بقاء خود نیازی به خداوند دارد؟
آیا مخلوقات و هستی پس از آفریده شدن، در بقاء خود نیازی به خداوند دارند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
یکی از مباحث فلسفی، نیاز مخلوقات به [[خداوند]] و [[علت هستی بخش]] حتی پس از خلقت است، برای تبیین این نیاز به دو دلیل تمسک شده است، دلیل اول این است که هستی به غیر از فقر و نیاز به ذات الهی چیز دیگری نیست، و این نیاز به صورت دائم با هستی و جمیع مخلوقات که در ذاتشان نیازمند هستند وجود دارد و به صورت خلاصه هستی چیزی جز معنای حرفی که قائم به دیگری است و از خود هیچ شخصیتی ندارد نیست. دلیل دوم هم بحث علیت فلسفی است که وجود ممکنات در حدوث و بقاء نیازمند واجب الوجود هست، بنابر این جمیع مخلوقات در هستی و بقاء خود نیازمند خالق و خدای متعال هستند.
یکی از مباحث فلسفی، نیاز مخلوقات به [[خداوند]] و [[علت هستی بخش]] حتی پس از خلقت است. برای تبیین این نیاز به دو دلیل تمسک شده است:
 
*عالم هستی غیر از فقر و نیاز به خداوند چیز دیگری نیست، و این نیاز به صورت دائم با هستی و جمیع مخلوقات که در ذاتشان نیازمند هستند وجود دارد.
*دلیل دوم هم بحث علیت فلسفی است که وجود ممکنات در حدوث و بقاء نیازمند واجب الوجود هست، بنابر این جمیع مخلوقات در هستی و بقاء خود نیازمند خالق و خدای متعال هستند.


== پیوند و ربط هستی به خدای متعال ==
==پیوند و ربط هستی به خدای متعال==
جهان با آن نظم و قوانین تکوینی حاکم به آن که محیّرالعقول است باز هم یک لحظه و هزاران بار به توان هزار، کمتر از لحظه ای نمی‌تواند بدون عنایت و هدایت و فیض مستمر آفریدگار هستی بخش، بقاء و دوام داشته باشد؛ زیرا از نظر فلسفه الهی و داده‌های وحیانی، عالم با تمام پدیده‌های کوچک و بزرگش هر آن، نه تنها، نیازمند به مبدأ آفرینش و خالق هستی است، بلکه عین نیاز و احتیاج به مبدأ خلقت است.
جهان با آن نظم و قوانین تکوینی حاکم بر آن یک لحظه و کمتر از لحظه‌ای نیز نمی‌تواند بدون فیض مستمر آفریدگار، بقاء و دوام داشته باشد؛ زیرا از نظر فلسفه الهی و داده‌های وحیانی، عالم با تمام پدیده‌های کوچک و بزرگ، نه تنها نیازمند به مبدأ آفرینش است، بلکه عین نیاز و احتیاج به مبدأ خلقت است. در قرآن نیز به نیازمندی و وابستگی موجودات اشاره شده است.<ref>سوره فاطر، آیه ۱۵.</ref>


نیازمندی و وابستگی موجودات در قرآن کریم نیز اشاره شده است از جمله در آیه ۱۵ سوره فاطر که می‌فرماید: {{قرآن|یا ایها الناس انتم الفقرا، الی الله و الله هو الغنی الحمید}}.
فقر، معنای گسترده‌ای دارد و شامل انواع نیاز ممکنات به خداوند می‌شود، که مهمترین آن‌ها نیاز و فقر وجودی آن‌ها است<ref>نگاه کنید به سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، قم، طه، ۱۳۷۷، ص۵۸.</ref> که پس از خلقت و آفرینش، همچنان محتاج و نیازمند به خداوند سبحان است.


فقر، در آیه معنای گسترده‌ای دارد و شامل انواع و انحاء نیاز ممکنات به خداوند می‌شود، که مهمترین آن‌ها نیاز و فقر وجودی آن‌ها است.<ref>ر. ک. سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، قم، طه، ۱۳۷۷، ص ۵۸.</ref> که پس از خلقت و آفرینش، همچنان محتاج و نیازمند به خداوند سبحان است.
===نظر فلاسفه===


=== نظر فلاسفه ===
*بر اساس نظر [[ملاصدرا]] بنیانگذار مکتب فلسفی [[حکمت متعالیه]]، جهانِ امکان و عالم خلقت، چیزی جز هستی فقیرانه نیست و وجود هستی، عین فقر و نیاز به غیر است و حضور فقر در متن و ذات هستی؛ هر نوع نفسیتی را از آن‌ها سلب می‌کند و واقعیت آنها را به صورت معانی حرفی که عین ربط و تعلق به غیر هستند درمی‌آورد. همه موجودات امکانی به این معنا، نشانه حقیقتی هستند که منزّه از فقر و نیاز بوده و بی‌نیازی و غنا در ذات او است.<ref>جوادی آملی، عبدالله، فلسفه دین، قم، نشر مرکز اسراء، بی تا، ص۱۸۲–۱۸۶.</ref>
* بر اساس نظر فیلسوف بزرگ- صدرالمتالهین شیرازی- جهانِ امکان و عالم خلقت، چیزی جز هستی فقیرانه نیست و وجود هستی، عین فقر و نیاز به غیر می‌باشد و چون وجود آن فقیرانه بوده و هستی آن، جز پیوند و ربط به غیر (واجب تعالی) چیز دیگر نیست، حضور فقر در متن و ذات هستی؛ هر نوع نفسیتی را از آن‌ها سلب می‌کند و واقعیت آنها را به صورت معانی حرفی که عین ربط و تعلق به غیر هستند درمی‌آورد، همه موجودات امکانی به این مبنا آیت و نشانه حقیقتی هستند که منزّه از فقر و نیاز بوده و بی‌نیازی و غنا در متن ذات اوست.<ref>جوادی آملی، عبدالله، فلسفه دین، قم، نشر مرکز اسراء، بی تا، ص ۱۸۲–۱۸۶.</ref>
*[[علامه طباطبایی]] نیز گفته است: وجود ممکنات و جهان هستی، وجود رابطی است، که همواره متکی و نیازمند به خداوند سبحان است و عالم هستی، از خود استقلالی ندارند و همواره محتاج و متکی به فیض [[خداوند]] است. بنابر این عالم هستی همان‌طور که در خلقت و آفرینش خویش نیازمند خالق و آفریدگار است پس از خلقت خویش، نیز محتاج فیض خداوند است.<ref>نگاه کنید به طباطبایی، سید محمد حسین، نهایه الحکمه، قم، جامعه مدرسین، فصل هفتم، ص۶۵.</ref>
* چنان‌که [[علامه طباطبایی]] نیز در این باره گفته است: وجود ممکنات و جهان هستی، وجود رابطی است، که همواره متکی و نیازمند به خداوند سبحان است و عالم هستی، از خود استقلالی ندارند و همواره محتاج و متکی به فیض [[خداوند]] است. بنابر این عالم هستی همان‌طور که در خلقت و آفرینش خویش نیازمند خالق و آفریدگار است پس از خلقت خویش، نیز محتاج فیض خداوند است.<ref>ر. ک. طباطبایی، سید محمد حسین، نهایه الحکمه، قم، جامعه مدرسین، فصل هفتم، ص ۶۵.</ref>


== علیت خداوند در حدوث و بقاء ==
==علیت خداوند در حدوث و بقاء==
نکته دیگر که در رابطه با این پرسش در فلسفه مطرح است مسئله علیت است و در این باره که آیا موجود ممکن و جهان آفرینش، تنها در حدوث و خلقت نیازمند علت است یا در بقا و استمرار نیز محتاج علت است بحث شده است. خداوند ایجاد کننده و پدیدآورنده و به اصطلاح علت هستی بخش جهان است لذا همان‌طور که جهان در حدوث خود نیازمند علت ایجادی و مبدأ هستی بخش است، در بقای خود نیز محتاج علت است، چرا که عالم آفرینش ممکن الوجود است و موجود ممکن همان طوری که در حدوث نیاز به علت ایجادی دارد، در بقا نیز نیازمند علت است و نیازمندی او امکانش است و امکان همواره با او همراه است، پس در حدوث و بقاء محتاج علت است.<ref>ر. ک. ربانی گلپایگانی، علی، ایضاع الحکمه، نشر اشراق، ۱۳۷۴ ش، ج۱، ص ۳۳۸–۳۴۳.</ref>
نکته دیگر که در رابطه با این پرسش در فلسفه مطرح است مسئله علیت است و در این باره که آیا موجود ممکن و جهان آفرینش، تنها در حدوث و خلقت نیازمند علت است یا در بقا و استمرار نیز محتاج علت است، بحث شده است. خداوند ایجاد کننده و پدیدآورنده و علت هستی بخش جهان است: در نتیجه همان‌طور که جهان در حدوث خود نیازمند علت ایجادی و مبدأ هستی بخش است، در بقای خود نیز محتاج علت است، چرا که عالم آفرینش، ممکن الوجود است و موجود ممکن همان طوری که در حدوث نیاز به علت ایجادی دارد، در بقا نیز نیازمند علت است و نیازمندی او امکانش است و امکان همواره با او همراه است، پس در حدوث و بقاء محتاج علت است.<ref>نگاه کنید به ربانی گلپایگانی، علی، ایضاع الحکمه، نشر اشراق، ۱۳۷۴ ش، ج۱، ص۳۳۸–۳۴۳.</ref>


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
خط ۳۲: خط ۲۹:
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
==مطالعه بیشتر==
۱. جعفر سبحانی، الهیات و معارف اسلامی (با تنظیم رضا استادی) نشر مؤسسه امام صادق قم ۱۳۷۲ ش.
۱. جعفر سبحانی، الهیات و معارف اسلامی (با تنظیم رضا استادی) نشر مؤسسه امام صادق قم ۱۳۷۲ ش.


۲. مصطفی خلیلی، اندیشه کلامی علامه طباطبائی نشر دفترتنظیم و نشر آثار علامه طباطبائی قم چاپ اول ۱۳۸۲ش.
۲. مصطفی خلیلی، اندیشه کلامی علامه طباطبائی نشر دفترتنظیم و نشر آثار علامه طباطبائی قم چاپ اول ۱۳۸۲ش.


۳. مطهری مرتضی، مجموعه آثار ۶، مقاله ۱۴، ص ۹۰۳، نشر صدرا، سال ۱۳۷۳ ش.
۳. مرتضی مطهری، مجموعه آثار ۶، مقاله ۱۴، ص۹۰۳، نشر صدرا، سال ۱۳۷۳ ش.


۴. محمد امین صادقی ارزگانی، انسان کامل از نگاه امام خمینی و عارفان مسلمان نشر بوستان کتاب قم، چاپ اول سال ۱۳۸۲ش.
۴. محمد امین صادقی ارزگانی، انسان کامل از نگاه امام خمینی و عارفان مسلمان نشر بوستان کتاب قم، چاپ اول سال ۱۳۸۲ش.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
==منابع==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
 
{{شاخه
| شاخه اصلی = کلام
| شاخه فرعی۱ = آفریدگار
| شاخه فرعی۲ = صفات ثبوتیه
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه = شد
  | شناسه = شد
خط ۵۱: خط ۵۳:
  | لینک‌دهی = شد
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه = شد
  | تغییر مسیر = شد
  | تغییر مسیر = شد
  | بازبینی =
| ارجاعات =
| بازبینی نویسنده = 
  | بازبینی = شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت = ب
  | اولویت = ب
خط ۵۹: خط ۶۳:
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
<references />
[[رده:شناخت خدا]]
[[رده:اثبات عقلی خدا]]
[[رده:اسماء و صفات الهی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۰۰


سؤال

آیا مخلوقات و هستی پس از آفریده شدن، در بقاء خود نیازی به خداوند دارند؟


یکی از مباحث فلسفی، نیاز مخلوقات به خداوند و علت هستی بخش حتی پس از خلقت است. برای تبیین این نیاز به دو دلیل تمسک شده است:

  • عالم هستی غیر از فقر و نیاز به خداوند چیز دیگری نیست، و این نیاز به صورت دائم با هستی و جمیع مخلوقات که در ذاتشان نیازمند هستند وجود دارد.
  • دلیل دوم هم بحث علیت فلسفی است که وجود ممکنات در حدوث و بقاء نیازمند واجب الوجود هست، بنابر این جمیع مخلوقات در هستی و بقاء خود نیازمند خالق و خدای متعال هستند.

پیوند و ربط هستی به خدای متعال

جهان با آن نظم و قوانین تکوینی حاکم بر آن یک لحظه و کمتر از لحظه‌ای نیز نمی‌تواند بدون فیض مستمر آفریدگار، بقاء و دوام داشته باشد؛ زیرا از نظر فلسفه الهی و داده‌های وحیانی، عالم با تمام پدیده‌های کوچک و بزرگ، نه تنها نیازمند به مبدأ آفرینش است، بلکه عین نیاز و احتیاج به مبدأ خلقت است. در قرآن نیز به نیازمندی و وابستگی موجودات اشاره شده است.[۱]

فقر، معنای گسترده‌ای دارد و شامل انواع نیاز ممکنات به خداوند می‌شود، که مهمترین آن‌ها نیاز و فقر وجودی آن‌ها است[۲] که پس از خلقت و آفرینش، همچنان محتاج و نیازمند به خداوند سبحان است.

نظر فلاسفه

  • بر اساس نظر ملاصدرا بنیانگذار مکتب فلسفی حکمت متعالیه، جهانِ امکان و عالم خلقت، چیزی جز هستی فقیرانه نیست و وجود هستی، عین فقر و نیاز به غیر است و حضور فقر در متن و ذات هستی؛ هر نوع نفسیتی را از آن‌ها سلب می‌کند و واقعیت آنها را به صورت معانی حرفی که عین ربط و تعلق به غیر هستند درمی‌آورد. همه موجودات امکانی به این معنا، نشانه حقیقتی هستند که منزّه از فقر و نیاز بوده و بی‌نیازی و غنا در ذات او است.[۳]
  • علامه طباطبایی نیز گفته است: وجود ممکنات و جهان هستی، وجود رابطی است، که همواره متکی و نیازمند به خداوند سبحان است و عالم هستی، از خود استقلالی ندارند و همواره محتاج و متکی به فیض خداوند است. بنابر این عالم هستی همان‌طور که در خلقت و آفرینش خویش نیازمند خالق و آفریدگار است پس از خلقت خویش، نیز محتاج فیض خداوند است.[۴]

علیت خداوند در حدوث و بقاء

نکته دیگر که در رابطه با این پرسش در فلسفه مطرح است مسئله علیت است و در این باره که آیا موجود ممکن و جهان آفرینش، تنها در حدوث و خلقت نیازمند علت است یا در بقا و استمرار نیز محتاج علت است، بحث شده است. خداوند ایجاد کننده و پدیدآورنده و علت هستی بخش جهان است: در نتیجه همان‌طور که جهان در حدوث خود نیازمند علت ایجادی و مبدأ هستی بخش است، در بقای خود نیز محتاج علت است، چرا که عالم آفرینش، ممکن الوجود است و موجود ممکن همان طوری که در حدوث نیاز به علت ایجادی دارد، در بقا نیز نیازمند علت است و نیازمندی او امکانش است و امکان همواره با او همراه است، پس در حدوث و بقاء محتاج علت است.[۵]



مطالعه بیشتر

۱. جعفر سبحانی، الهیات و معارف اسلامی (با تنظیم رضا استادی) نشر مؤسسه امام صادق قم ۱۳۷۲ ش.

۲. مصطفی خلیلی، اندیشه کلامی علامه طباطبائی نشر دفترتنظیم و نشر آثار علامه طباطبائی قم چاپ اول ۱۳۸۲ش.

۳. مرتضی مطهری، مجموعه آثار ۶، مقاله ۱۴، ص۹۰۳، نشر صدرا، سال ۱۳۷۳ ش.

۴. محمد امین صادقی ارزگانی، انسان کامل از نگاه امام خمینی و عارفان مسلمان نشر بوستان کتاب قم، چاپ اول سال ۱۳۸۲ش.


منابع

  1. سوره فاطر، آیه ۱۵.
  2. نگاه کنید به سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، قم، طه، ۱۳۷۷، ص۵۸.
  3. جوادی آملی، عبدالله، فلسفه دین، قم، نشر مرکز اسراء، بی تا، ص۱۸۲–۱۸۶.
  4. نگاه کنید به طباطبایی، سید محمد حسین، نهایه الحکمه، قم، جامعه مدرسین، فصل هفتم، ص۶۵.
  5. نگاه کنید به ربانی گلپایگانی، علی، ایضاع الحکمه، نشر اشراق، ۱۳۷۴ ش، ج۱، ص۳۳۸–۳۴۳.