تدبر در قرآن

نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۵۸ توسط Mnazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها) (بارگزاری اولیه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

تفكّر و تدبّر در آيات چگونه است و يعني چه؟ در صورتي كه بعضي ها به طور كلّي، معلوماتي نسبت به آيات ندارند تا در آن تفكّر و تدبّر نمايند؟

براي روشن شدن جواب، بيان چند نكته لازم و ضروري است:

۱. تعريف تفكّر:

فكر در لغت يعني انديشه، تأمل، اعمال نظر و تدبّر، براي به دست آوردن واقعيّات، عبرت ها و غيره.[۱] در تعريف اصطلاحي فكر آمده است: « فكر يا انديشه، اجراي عمليّات عقلي در معلومات موجود براي دستيابي به مطلوب است.»[۲]

۲. تفكّر و تدبّر مورد نظر قرآن كريم:

در اين باره آيات الهي به دو دسته تقسيم مي شود: الف) دسته اي از آيات، انسان ها را تشويق مي كنند تا در درون قرآن کریم و در مورد خود قرآن کریم تفكّر و تدبّر نمايند. ب) دسته ي ديگري از آيات، انسان ها را تشويق مي نمايند تا در بيرون قرآن کریم، پيرامون جهان هستي، پيرامون اصل خلقت، پيرامون فلسفه ي خلقت، پيرامون زندگي و پيرامون دين و دنيا و پيرامون روز حساب و معاد، تفكّر و تدبّر نمايد.

۱. آيات زيادي انسان را در مورد تفكبر پيرامون خود قرآن كريم و در درون قرآن کریم تشويق مي كند كه مي فرمايد: «پس آيا در قرآن کریم تدبّر نمي كنند و اگر (بر فرض محال، قرآن) از نزد غير خدا بود همواره در آن اختلاف بسياري مي يافتند.»[۳]

۲. در جاي ديگر مي فرمايد: «آيا آن ها در آيات قرآن کریم تدبّر نمي كنند و (جامع و درست) نمي انديشند؟ يا (مگر) بر دلهاي شان قفل نهاده شده است؟!»[۴]

آن چه در اين راستا قابل بيان است اين است كه، تفكّر در درون قرآن كريم و نسبت به خود قرآن كريم، دو صورت دارد:

۱. تفكّر و تدبّر در ظاهر قرآن كريم: در اين صورت همه ي انسان ها مي توانند در آن تفكّر نمايند و از ظاهر قرآن كريم به صورت مستقيم و يا غيرمستقيم بهره ببرند و بهره مند شوند. چون از اين جهت قرآن شريف هم چون بوستاني است كه هر كه به اندازه ي توانمندي هاي فكري و قدرت تدبّر خود مي تواند از آن بهره مند شود.[۵] با اندك توجهي به علوم عربي، روان خواني و توجّه به ترجمه و معاني قرآن كريم، مي توان از نور الهي و مائده ي آسماني استفاده نمود.

۲. تفكّر و تدبّر در باطن و لايه هاي قرآن: تفكّر و تدبّر در باطن قرآن كريم و دست يافتن به لايه هاي دروني آن، كار عموم نيست. تفكّر و تدبّر در اين عرصه و فضاي معنوي قرآن كريم، كار كارشناسان و متخصصان و راسخان در علم است.[۶] در چنين صورتي تفكّر و تدبّر در معاني قرآن كريم و كشف لايه هاي آن، علوم پايه، پيراموني و ابزارهاي خاص خود را طلب مي كند. در اين صورت راهكار درست تفكّر و تدبّر در قرآن كريم آن است كه فردي كه مي خواهد در قرآن كريم تفكّر و تدبّر نمايد از علوم پايه، پيراموني و ابزارهاي خاص آن كمك بگيرد. از جمله علوم پايه و پيراموني كه جهت تفكّر و تدبّر در لايه هاي قرآن كريم و بطون آن به كار مي آيد، فراگيري معاني لغت، فراگيري ادبيات عرب مانند: علم صرف و نحو، معاني و بيان و بديع، فراگيري علم قرائت، فراگيري اصول دين، فراگيري اصول فقه، فراگيري اسباب نزول و شأن نزول، فراگيري ناسخ و منسوخ، فراگيري فقه، فراگيري مجمل و مبين.[۷] فراگيري آيات محكم و متشابه، فراگيري عام و خاص، مطلق و مقيّد، مفهوم و منطوق، فراگيري حقيقت و مجاز، فراگيري تشبيه ها و استعاره هاي قرآني، تسلط بر روايات و غيره، از جمله علوم پايه و پيراموني هستند كه فرد را در تفكّر و تدبّر درست در قرآن كريم ياري مي دهند.[۸]

با فراگيري اين علوم پايه و پيراموني و با اين ديدگاه بايد وارد قرآن كريم شد و جهت روشن شدن معاني قرآن كريم، اوّل بايد از خود قرآن كريم كمك گرفت و در مرحله ي ثاني از سنّت معصومين و سپس از عقل برهاني و قلب سليم و سالم بهره گرفت تا بتوان به معاني پنهان قرآن كريم و لايه هاي دروني آن دست يافت.[۹]

۳. اما آياتي از قرآن كريم كه انسان ها را به تفكّر و تدبّر در بيرون قرآن كريم، جهان طبيعت و جهان هستي، خودشناسي و خداشناسي و... دعوت مي نمايد: در اين راستا قرآن كريم، در عرصه هاي گوناگون انسان را دعوت و تشويق به تفكّر و تدبّر پيرامون جهان هستي مي نمايند. كه از جمله ي آن عبارتند از: الف: تفكّر و تدبّر، پيرامون خودشناسي و به دنبال آن خداشناسي: مي فرمايد: «آيا شما آن را (در درون جنيني) آفرينش (پي در پي) مي دهيد يا ما آفريدگاريم؟.»[۱۰] ب: تفكّر و تدبّر، پيرامون طبيعت و درس خداشناسي از آن: مي فرمايد: «آيا در مورد آتشي كه مي افروزيد فكر كرده ايد ـ آيا شما درخت را آفريده ايد يا ما آفريده ايم؟! آيا آبي كه مي نوشيد انديشيده ايد؟! آيا شما آن را از ابر نازل كرده ايد يا ما آن را نازل مي كنيم؟! ... »[۱۱]

۴. تفكّر و تدبّر پيرامون زمين و آسمان: مي فرمايد: « و حكومت آسمان ها و زمين از آن خداست؛ و خدا بر همه چيز تواناست. به طور مسلم، در آفرينش آسمان ها و زمين، و آمد و رفت شب و روز، نشانه هاي (روشني) براي خردمندان است. خردمندان كه خدا را در حال ايستاده و نشسته، و آنگاه كه بر پهلو خوابيده اند، ياد مي كنند؛ و در اسرار آفرينش آسمان ها و زمين مي انديشند؛ (مي گويند) بار الها! اين ها را بيهوده نيافريده اي منزّهي تو! ما را از عذاب آتش نگاه دار.»[۱۲] در اين راستا آيات زيادي وجود دارد كه بررسي همه ي آن در اين مختصر ممكن نيست.

بنابراين تفكّر و تدبّر از منظر قرآن كريم، پيرامون قرآن كريم و راهكارهاي آن هم داراي مراتب و مراحلي است و داراي صورت هاي گوناگوني مي باشد. گاهي دعوت قرآن كريم، به تفكّر و تدبّر مربوط به خود قرآن كريم و درون قرآن كريم مي باشد كه در اين صورت، قرآن كريم از ظاهر و باطن و لايه هاي خاص برخوردار است. ظاهر قرآن كريم براي عرف و عموم قابل دسترس است و عموم مردم مي توانند با مختصر اطّلاعاتي مانند فراگير علم روان خواني و توجّه به ترجمه و معاني آن در حد توان فكري از آن بهره ببرند و در آن تفكّر و تدبّر نمايد. ولي تفكّر و تدبّر در لايه هاي دروني قرآن كريم و توجّه به بطون آن، تفكّر و تدبّر دقيق تر و عميق تري را طلب مي كند كه در اين صورت بايد از علوم پايه، پيراموني و ابزارهاي خاص آن كه پيشتر به آن ها اشاره شد، كمك گرفت. اين مرتبه از فراگيري علوم قرآني و تفكّر تدبّر در متن آن، كار هر كس نيست و فقط كارشناسان و متخصّصان و يا در مرحله ي تأويل، راسخان در علم هستند كه مي توانند در آن غور نمايند.

با اين نگرش، چينش قرآن كريم بسيار زيبا است و در نگاه اهل فنّ و اهل معرفت و دقّت، همه ي قرآن كريم، اعجاز آميز است و همه ي قرآن كريم تفكّر و تدبّر برانگيز.

اين مرتبه و مرحله از دقّت در قرآن كريم، منافات با عمومي بودن ظاهر قرآن كريم براي همه ي بشريت ندارد، چون خود قرآن كريم مي فرمايد: « راستي ما قرآن را به زبان تو آسان نموديم تا متذكّر و يادآور شوند.»[۱۳] در جاي ديگر مي فرمايد: « ما قرآن را براي تذكّر آسان ساختيم، آيا كسي است كه متذكر شود؟.»[۱۴]

آيات زياد ديگري وجود دارد كه دلالت مي كنند بر اين كه قرآن كريم يك كتاب قابل فهم براي عرف و عموم است.[۱۵] پس فهم ظاهر قرآن كريم، براي عرف و عموم است و همه مي توانند در حد توان فكري و صفاي باطن از قرآن كريم، بهره ببرند و به صورت مستقيم و يا غيرمستقيم از آن بهره مند شوند، بلي در عمل ممكن است به خاطر بعضي از مسائل دروني و بيروني، عدّه اي توفيق پيدا نكنند در ظاهر قرآن كريم هم تفكّر و تدبّر نمايند و از آن بهره مند شوند. چون قرآن كريم، كتابي است كه: « و جز پاكان نمي توانند به آن دست زنند (= يا دست يابند)[۱۶] و اين منافات با اصل دعوت قرآن كريم به تفكّر و تدبّر در درون و متن آن ندارد.»

اما دعوت به تفكّر و تدبّر در بيرون قرآن كريم: اين مرحله از تفكّر و تدبّر، هم مشكل چنداني ندارد و همه ي انسان ها مي توانند پيرامون جهان هستي، كيهان شناسي، خودشناسي، خداشناسي و... تفكّر و تدبّرنمايند و در حد توانمندي هاي فكري خود درس خودشناسي، خداشناسي بياموزند و به عظمت خالق هستي پي ببرند و اين كار هم نياز به دقّت، مطالعه، بصيرت، معرفت و باورمندي دارد كه همه مي توانند آن را فرا بگيرند.

آن چه بطور خلاصه قابل بيان است اين است كه: تفكّر و تدبّر از منظر قرآن كريم يا تشويق به تفكّر و تدبّر به درون قرآن كريم، خود قرآن كريم است كه در اين صورت خود قرآن كريم يك ظاهري دارد و يك باطني و درظاهر قرآن كريم همه مي توانند تفكّر و تدبّر نمايند ولي تفكّر و تدبّر در باطن قرآن كريم، نياز به علوم پايه، پيراموني و ابزارهاي خاص خود را دارد كه فقط اهل فنّ و متخصّصان و يا راسخان در علم مي تواند به آن دست يابند. و يا اين كه قرآن كريم به تفكّر و تدبّر به بيرون قرآن كريم دعوت و تشويق مي نمايند. كه در اين صورت هم، همه ي انسان ها مي توانند پيرامون جهان هستي و ... تفكّر و تدبّر نمايند و از آن درس خودشناسي و خداشناسي بياموزند.


معرفي منابع جهت مطالعه ي بيشتر:

۱. كتاب قرآن در قرآن، تفسير موضوعي، ج۱، اثر استاد جوادي آملي.

۲. اشارات علمي اعجازآميز قرآن، اثر محمدعلي رضايي اصفهاني.


منابع

  1. قرشي، سيدعلي اكبر، قاموس قرآن،ج۵، تهران: دارالكتب الاسلاميه، هشتم،۱۳۶۱،، ص۱۹۹.
  2. مظفر، محمدرضا، المنطق، ترجمه ي علي شيرواني، قم: دارالعلم، دوازدهم، ۱۳۸۲، ص۳۹.
  3. نساء: ۴/۸۲.
  4. محمّد: ۴۷/۲۴.
  5. موسوي خميني، روح الله، تفسير سوره ي حمد، تهران: مؤسسه ي تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره)، ششم، ۱۳۸۱، ص۱۷.
  6. آل عمران: ۳/۷.
  7. سيوطي، جلال الدين عبدالرحمن، الاتقان في علوم القرآن، ترجمه مهدي حائري قزويني، تهران، اميركبير، چاپ سوم، ۱۳۸۰، ص۵۷۰-۵۷۱.
  8. همان.
  9. جوادي آملي، عبدالله، تفسير تسنيم، قم، انتشارات اسراء، چاپ اول، ۱۳۷۸، ج۱، ص۵۷.
  10. ‌واقعه: ۵۶/۵۹.
  11. واقعه: ۵۶/ ۷۱-۷۲ و ۶۸ و ۶۹.
  12. آل عمران: ۳/۱۸۹-۱۹۱.
  13. دخان: ۴۴/۵۸.
  14. قمر: ۵۴/۱۷.
  15. خويي، سيدابوالقاسم، بيان در علوم و مسائل كلي قرآن، ترجمه محمد صادق نجمي و هاشم زاده هريسي،خوي: دانشگاه آزاد اسلامي، پنجم، ۱۳۷۵، ص۳۱۸.
  16. واقعه: ۵۶/۷۹.