زیارت اهل قبور در سیره پیامبر اسلام(ص)
در مواجه با اهل سنت اولين سؤالي که مطرح است زيارت اهل قبور است علي الخصوص امامان و... در سيره نبوي که مورد تاييد اهل سنت نيز باشد يافت مي شود؟
زيارت اهل قبور از ديدگاه قرآن و روايات:
۱. دليل قرآني
خداوند در سوره توبه آيه ۸۴ مي فرمايد: ﴿و لا تصلّ علي احدٍ منهم مات ابداً و لا تقم علي قبره...﴾؛ «هرگز بر هيچ يک از آنها (منافقان) که بميرد نماز مخوان! و بر قبرش (طلب مغفرت و رحمت را) نه ايست، چرا آنها به خدا و رسولش کافر شدند و در حال فسق (و بيرون از طاعت خدا) مردند».
از اين آيه استفاده مي شود که پيامبر اسلام(ص) بر جنازه مردگان نماز مي خواند و به زيارت آنها مي رفت و براي آنها طلب مغفرت مي نمود. امّا بعداً از چنين اعمال نسبت به منافقان نهي شد.
اکثر مفسران با استدلال به اين آيه، ايستادن بر قبر و دعا کردن را عبادتي مشروع مي دانند، اگر چنين نبود خداي سبحان نهي از اين عمل را مخصوص کافر نمي کرد.[۱]
۲. دليل روايي
در اين باره روايات زيادي از پيامبر به طريق اهل سنت و شيعه رسيده که به برخي از آنها اشاره مي گردد:
۱ـ۲. «هيچ کس نيست که بر من سلام بکند، مگر اين که خداوند روحم را بر من باز مي گرداند و من پاسخ او را مي گويم».[۲] «بر من درود بفرستيد زيرا درود و سلام شما بر من مي رسد».[۳]
۲ـ۲. «هر کس به قصد زيارت و ديدار من به سوي من آيد، شايسته است بر من که در روز قيامت شفيع او باشم».[۴]
در جاي ديگر مي فرمايند:
۳ـ۲. «هر کس براي حج به مکه برود سپس در مسجد من به ديدار من بيايد، براي او دو حج پذيرفته شده، نوشته مي شود».[۵]
۴ـ۲. در بيان ديگر حضرت رسول اکرم(ص) مي فرمايند: «هر کس در حال حيات و پس از وفاتم مرا زيارت کند، روز قيامت، در همسايگي (و پناه) من خواهد بود».[۶]
۵ـ۲. باز مي فرمايند: «کسي که به خاطر خدا براي زيارت من به مدينه بيايد، روز قيامت در همسايگي (و پناه) من خواهد بود».[۷]
۶ـ۲. در اين باره حضرت رسول خدا(ص) به علي(ع) نيز مي فرمايند: «اي علي! هر کس مرا در حال حيات يا پس از مرگم زيارت کند، يا تو را در حال حياتت يا پس از وفاتت زيارت کند يا دو پسرت را در حال حياتشان يا پس از وفاتشان زيارت کند، ضمانت مي کنم که روز قيامت، او را از هول و هراس ها و سختي هاي قيامت، برهانم و در رتبه خودم و با خودم قرارش دهم».[۸] البته درباره زيارت قبور اهل بيت، روايات زيادي وارد شده که با مراجعه به کتاب جامع الزيارات ابن قولويه مي توان از آنها مطلع شد.
۷ـ۲. انس بن مالک از پيامبر اسلام(ص) نقل مي کند که پيامبر فرمودند: «شما را از زيارت قبور نهي مي کردم (امّا امروز مي گويم) قبور را زيارت کنيد که شما را به ياد مرگ مي اندازد».[۹]
۸ـ۲. عايشه روايت مي کند که حضرت رسول(ص) فرمودند: «جبرئيل نزدم آمد و گفت: پروردگارت به تو امر مي کند که در قبرستان اهل بقيع حاضر شوي و برايشان طلب آمرزش کني...».[۱۰]
۹ـ۲. حضرت علي(ع) هنگام زيارت قبور در کوفه فرمود: «السلام عليکم يا اهل الدّيار من المؤمنين و المسلمين و...».[۱۱]
۱۰ـ۲. در سنن ابن ماجه که يکي از کتابهاي مهم اهل سنت است به نقل از پيامبر اکرم(ص) درباره زيارت قبور چنين آمده است: «... زوروا القبور فانها تذکروکم الاخره...»[۱۲] زيارت کنيد قبرها را که زيارت قبور يادآوري مي کند شما را به قيامت و قيامت را در ياد شما زنده کند.[۱۳]
روايات فوق نشان مي دهد که زيارت اهل قبور، به ويژه قبور اهل بيت مورد تأييد و تأکيد پيامبراکرم(ص) بوده است.
۳. شواهد تاريخي
زيارت قبور در اسلام، تاريخ ديرين دارد، زيرا پايه گذار زيارت قبور مسلمين پيامبر اسلام(ص) است.
الف) محمد بن سعد در الطبقات الکبري نقل مي کند که «در واقعه حديبيه (سال ششم هجري) پيامبر(ص) برسر قبر آمنه رفت و بر آن گريست و به مرمت و بازسازي آن پرداخت و هم چنين پس از حجه الوداع نيز به زيارت قبر مادرش آمنه رفت».[۱۴]
۳ـ۱. بيهقي و محدثان ديگر نقل کرده اند که حضرت رسول قبور شهدا را در احد زيارت کرد.[۱۵]
۳ـ۲. گزارش سعد در جاي ديگر نيز آمده که پيامبراکرم(ص) وقتي قبر مادرش را زيارت کرد گريه کرد و همراهانش نيز گريستند... و فرمود خداوند اجازه داده است قبر مادرم را زيارت کنم. شما نيز قبور را زيارت کنيد تا مرگ را به ياد شما بياورند... .[۱۶]
۳ـ۳. در همين کتاب در بوسيدن کعبه و بعضي از ارکان و اجزاء کعبه چنين آمده است: عمربن خطاب حجرالاسود را مي بوسيد و مي گفت اگر بوسيدن پيامبر(ص) را در حال بوسيدن تو (حجرالاسود) نمي ديدم هرگز تو را نمي بوسيدم.[۱۷]
۳ـ۴. همچنين نقل شده که پيامبر(ص) در حجه الوداع (آخرين حج) صورتش را به رکن کعبه مي گذاشت و آن را مي بوسيد.[۱۸]
۳ـ۵. پيامبر(ص) نه تنها بقيع را زيارت مي کرد بلکه آخر هر شب به زيارت آنها مي رفت و چنين مي فرمود: «السلام عليکم... اللهم اغفر لاهل بقيع...»[۱۹] و نقل شده که پيامبر وقتي در کنار قبرها مي رفت چنين مي فرمود: السلام عليکم اهل الديار من المؤمنين والمسلمين... .[۲۰]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱ـ شوق ديدار، دکتر محمد مهدي رکني، انتشارات آستان قدس رضوي.
۲ـ آيين وهابيت، استاد جعفر سبحاني، نشر مشعر، چ ۴، ۱۳۸۰، ص۱۰۲ ـ ۱۱۰.
۳ـ تاريخ خلفا، سيوطي.
۴ـ الصحيح من سيره النبي الاعظم، سيد جعفر مرتضي.
منابع
- ↑ طبرسي، فضل بن حسن، مجمع البيان، قم، انتشارات اسماعيليان، ذيل آيه ۸۴، سوره توبه؛ طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، قم، انتشارات اسراء، ذيل آيه فوق؛ مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه، ذيل آيه فوق.
- ↑ سجستاني، سليمان بن اشعث، سنن ابي داود، بيروت، دارالفکر، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۵۳.
- ↑ ثعالبي، عبدالرحمان، تفسير ثعالبي، بيروت، داراحياء التراث العربي، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۳۵۸.
- ↑ شيخ طوسي، تهذيب الاحکام، تهران، دارالکتب الاسلاميه، ۱۳۶۵ش، ج۶، ص۲۱.
- ↑ متقي هندي، کنزل العمال، بيروت، موسسه الرساله، بي تا، ج۵، ص۱۳۵.
- ↑ شيخ طوسي، همان، ج۶، ص۳.
- ↑ متقي هندي، همان، ج۱۲، ص۲۷۲.
- ↑ مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، بيروت، موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۰، ص۱۲۳.
- ↑ اميني، الغدير، ج۵، ص۱۶۶، به نقل از حاكم در المستدرك، ج۱، ص۳۷۵.
- ↑ همان.
- ↑ همان.
- ↑ ابن ماجه، سنن، تحقيق عبدالباقي، محمد فؤاد، بيروت، داراحياء التراث العربي، ۱۳۹۵، ج۱، ص۵۰۰.
- ↑ همان، ص۵۰۱.
- ↑ ركني، محمد مهدي، شوق ديدار، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوي، چاپ چهارم، ۱۳۸۱، ص۱۹، به نقل از مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۰، ص۴۴۱.
- ↑ همان.
- ↑ همان، ص۵۰۱.
- ↑ همان، ج۲، ص۹۸۱، و سنن النسائي، چاپ بيروت بي تا ج۵، ص۲۲۷.
- ↑ همان، ص۹۸۳.
- ↑ نسائي، سنن، چاپ بيروت، دارالكتاب العربي، ج۴، ص۹۱ ـ ۹۴.
- ↑ همان، ص۹۴.