نسبت بین وهابیت و اهل سنت
آیا وهابیت با اهل سنت یکی است یا اینکه بین این دو مذهب تفاوتی وجود دارد؟
وهابیت از فرقههای نو پدید است که توسط محمد بن عبدالوهاب تأسیس گردیده است. اهل سنت ریشه در تاریخ دارد و فرقههای کلامی و مذاهب فقهی اهل سنت سالها پیش از وهابیت وجود داشتهاند. با وجود اینکه برخی مشترکات در بین وهابیت و اهل سنت وجود دارد اما در عین حال بین آنها تضاد و اختلاف ریشه ای وجود دارد و اهل سنت وهابیت را در جرگه خود نمیپذیرد و علمای اهل سنت علیه وهابیت کتابهای بی شماری نوشتهاند.
فرقه و هابیت
مؤسس فرقه وهابیت محمد بن عبدالوهاب بن سلیمان تمیمی متولد۱۱۱۱ ق و بنابر قول دیگر در سال ۱۱۱۵ ق متولد گردیده است.[۱] محمد بن عبدالوهاب بعد از تلاشهای ممتد و فرار نمودن از این شهر به آن شهر در سال «۱۱۶۰ق» وارد درعیه شده و با امیر درعیه محمد بن سعود جدّ آل سعود هم پیمان میگردد[۲] و به این ترتیب نطفه فرقه وهابیت و حکومت مبتنی بر عقاید آن توسط نیروی مذهبی محمد بن عبدالوهاب از یک طرف و نیروی سیاسی و نظامی محمد بن سعود از طرف دیگر در درعیه نجد منعقد میگردد و در نتیجه مذهب جدیدی در جامعه اهل سنت به وجود میآید.
شخص محمد بن سعود امیر درعیه با محمد بن عبدالوهاب برای دعوت مسلمین به سوی اسلام جدید وهابی و برای قتال و جنگ و کشتن مسلمانان در راه خدا بیعت میکند.[۳] این حکومت با موضعگیری خاصی در برابر همه مسلمین به نحوی که گویا پیامبری تازه و جدید در آنجا برای نجات مسلمین مبعوث گردیده است به اطراف و شهرهای مجاور دعوت نامه فرستاد و سپس با کشتارهای بیرحمانه مسلمانان و با کمک نیروهای خارجی بالخصوص حکومت انگلیس[۴] در سرزمین عربستان گسترش پیدا کرده و در نهایت تمام جزیرة العرب در تحت سیطره حکومت آل سعود در میآید که تا امروز این حکومت در نسل آل سعود همچنان ادامه دارد. فرقه وهابیت و حکومت سعودیها به نحوی درهم آمیخته است که وهابیت اصلاً در حکومت آل سعود تبلور پیدا کرده است و جدای از آن چیزی بنام وهابیت وجود ندارد.
مذهب اهل سنت
در عصر حاضر اهل سنت منحصر در دو مکتب کلامی و چهار مذهب فقهی است. فرقههای کلامی اهل سنت عبارت اند از فرقه اشاعره و فرقه ماتریدیه.
پایهگذار فرقه اشاعره ابو الحسن اشعری (ت. ۲۶۰–۳۲۴) است. وی قبل از پایهگذاری این مکتب بر مکتب معتزله بود، او در قرن چهارم هجری به دفاع از عقاید اهل حدیث و مخالفت با آرای معتزله قیام کرد و مکتب جدیدی به وجود آورد که در جهان تسنن شهرت بسزائی یافت.[۵]
فرقه کلامی ماتریدیه یکی دیگر از مذهب کلامی معروف و مورد قبول در میان اهل سنت است که در اوایل قرن چهارم هجری پدید آمد، مؤسس این مذهب کلامی، ابو منصور ماتریدی متوفای ۳۳۳ ق است.
انگیزه ماتریدی و اشعری در مخالفت با معتزله، انگیزهای واحد بود، ولی روش آنان کاملاً یکسان نبود، زیرا عقلگرائی در ماتریدیه بر ظاهرگرائی غالب است.[۶]
اهل سنت در مسائل فقهی به چهار مذهب تقسیم میشود. در واقع از چهار تن از فقهای اهل سنت پیروی کرده و میکنند. آنها عبارت اند از:
مذهب حنفی منسوب به ابو حنیفه است، وی در سال ۸۰ هجری به دنیا آمده و در سال ۱۵۰ هجری قمری درگذشته است. مذهب مالکی منسوب به مالک بن انس است. وی در عهد خلافت ولید بن عبد الملک به دنیا آمد و در روزگار هارون الرشید در مدینه از دنیا رفت. مذهب شافعی منسوب به محمد بن ادریس شافعی است. وی در سال ۱۵۰ق، در غزه به دنیا آمد و در سال ۲۰۴ ق، در مصر از دنیا رفت. مذهب حنبلی منسوب به احمد بن حنبل است. وی در سال ۱۶۵ هجری به دنیا آمد و در سال ۲۴۱ هجری در گذشته است. [۷]
تضاد بین وهابیت و مذهب اهل سنت
هرچند وهابیت بر مسلک اهل سنت به وجود آمده به این معنا که مانند اهل سنت معتقد به حقانیت ابوبکر و عمر و عثمان و عدالت تمام صحابه است لکن در واقع این فرقه نو ظهور متضاد با اهل سنت است که با بیان مطالب زیر این تضاد روشن میگردد.
الف: فرقه وهابیت هر چند خود را از جمله اهل تسنن بشمار میآورد؛ لکن هم در مسائل کلامی با فرقههای کلامی اهل سنت اختلاف دارد و هم در مسائل فقهی با مذاهب اربعه دارای اختلافات میباشد. در مسائل توحید با همه اهل سنت اعم از فرقههای کلامی و فقهی در تضاد بوده بلکه آنان توسط وهابیت به خاطر اعتقادشان به شفاعت، توسل به رسولالله(ص) و اولیای الهی و زیارت آن حضرت تکفیر شده و جان و مال و ناموس آنها برای وهابیون حلال گردیدهاند. قنوجی در این رابطه میگوید: در زمان ما اتباع ابن عبدالوهاب که از نجد سر درآورد و بر حرمین مسلط گردیدند و خودشان را منتسب به مذهب حنبلی میکردند همه آنان اعتقاد بر این دارند که فقط آنان مسلمان هستند و غیر آنها هر کسی میخواهد باشد مشرکاند و با این شعار کشتار اهل سنت و علماء آنها را مباح دانستند.[۸]
ب: هیچکدام از مذاهب اهل سنت وهابیها را در مذهب خودشان قبول ندارند ولو وهابیت خودشان را پیرو مذهب حنبلی میدانند لکن حنبلیها هم آنان را نمیپذیرند بلکه علمای مذاهب چهارگانه حکم به تکفیر وهابیت صادر کردهاند. و حتی برادر محمد بن عبدالوهاب به نام شیخ سلیمان بن عبدالوهاب که خود حنبلی مذهب بوده است کتابی بر رد محمد بن عبدالوهاب به نام «الصواعق الالهیه فی الرد علی الوهابیه» نوشته است.[۹]
این برخورد و موضعگیری علمای اهل سنت در زمان محمد بن عبد الوهاب و بعد از آن نیز ادامه داشته است. اول از همه پدرش عبد الوهاب که یکی از علما صالح حنبلی مذهب بهشمار میآمد عقاید او را مردود شمرده و او را از ابراز عقاید انحرافی بازمیداشت و مردم را به دوری از او سفارش مینمود.[۱۰]
علمای اهل سنت در رد وهابیت کتابهای متعددی تألیف نمودهاند که با توجه به اینکه مجالی برای ذکر همه آنها نیست به معدودی از آنها اشاره میشود.
- تجرید سیف الجهاد لمدّعی الاجتهاد، تألیف علامه عبدالله بن عبد اللطیف شافعی.
- الصواعق و الرعود، تألیف عفیف الدین عبدالله بن داود حنبلی.
- تهکّم المقلدین بمن ادعی تجدید الدین، تألیف محمد بن عبد الرحمن حنبلی.
- الصارم الهندی فی عنق النجدی، تألیف شیخ عطا مکی.
- السیف الباتر لعنق المنکر علی الاکابر، تألیف سید علوی بن احمد حدّاد.
- سعاده الدارین فی الرد علی الفرقتین، تألیف صالح الکورش التونسی.
- الاقوال المرضیه فی الرد علی الوهابیه، تألیف شیخ عطا دمشقی.
- جلال الحق فی کشف احوال اشرار الخلق، تألیف شیخ ابراهیم حلمیالقادری اسکندری.
ج: موضع علمای اهل سنت در برابر فرقه وهابیت
علمای اهل سنت سخنان قاطعی در انحراف عقاید وهابیت و گمراه بودن وهابیان گفتهاند که به عنوان نمونه به برخی از آنها اشاره میکنیم:
- شیخ جمیل صدقی زهاوی در مورد وهابیت میگوید: خداوند وهابیت را بکشد، زیرا این فرقه به خود جرأت داده که همه مسلمین را تکفیر کند گویا همّ و هدف بزرگ آن فقط تکفیر نمودن است و بس. میبینید که وهابیان کسانی را که توسط پیامبر به خداوند متوسل میشود تکفیر نمودهاند.[۱۱] این عالم اهل سنت کتابی به نام «الفجر الصادق فی الرد علی منکری التوسل و الکرامات و الخوارق» در رد وهابیت نوشته است.
- زینی دحلان مفتی مکه میگوید سید عبد الرحمن اهدل مفتی زبید میگفت: هیچ نیازی به تألیف کتاب در ردّ وهابیت دیده نمیشود زیرا در رد آنان همین سخن پیامبر که فرمود «سیماهم التحلیق» یعنی چهره و علامت آنان این است که موی سرش را میتراشند، کفایت میکند؛ زیرا محمد بن عبد الوهاب دستور داده است که پیروان او سرشان را بتراشند.[۱۲]
- شیخ خالد بغدادی میگوید: اگرکتابهای وهابیها را به دقت مطالعه کنیم در مییابیم که مانند کتابهای لامذهبها سعی دارند که با افکار باطله شان مسلمانان را مورد خدعه قرار داده و آنان را گمراه کنند.[۱۳]
به هر حال در انحراف و گمراهی وهابیها از نظر علمای اهل سنت هیچ تردیدی وجود ندارد. هر چند ممکن است در عصر حاضر برخی از علماء بی سواد و ناآگاه اهل سنت در برخی از کشورها خصوصاً کشورهایی که از فرهنگ و مبانی اسلام به دور بودهاند، فریب وهابیت را خورده و از این فرقه دفاع نمایند اما مبانی اعتقادی اهل سنت کاملاً با اعتقادات وهابیت در تضاد است.
منابع
- ↑ کثیری، سید محمد، السلفیه بین اهل السنه و الامامیه، بیروت، انتشارات الغدیر، چ۱، ۱۴۱۸ ق.ص۳۰۵؛ سبحانی جعفر، بحوث فی الملل و النحل، مؤسسه نشر اسلامی، چ۳، ۱۴۱۴ ق.ج۴، ص۳۳۴.
- ↑ . مغنیه، محمد جواد، هذی هی الوهابیه، دارالحقیقه، چ۲، ۱۴۱۴ ق، ص۸۸–۹۰.
- ↑ مغنیه، محمد جواد، هذی هی الوهابیه، دارالحقیقه، چ۲، ۱۴۱۴ ق، ص۸۸–۹۰.
- ↑ فتحآبادی، رضا، نقش استعمار در پیدایش وهابیت، ص۵۶، انتشارات روزنامه جمهوری اسلامی، چ۱، ۱۳۷۵.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، انتشارات مرکز جهانی، چ ۳، ۸۳، ص۲۰۱.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، درآمدی بر علم کلام، انتشارات دار الفکر، چاپ اول، ۱۳۷۸، ص۲۹۶.
- ↑ گرجی، دکتر ابو القاسم، تاریخ فقه و فقها، انتشارات سمت، چ ۳، ۱۳۷۹، ص۸۴.
- ↑ قنوجی، صدیق بن حسن، ابجدالعلوم، ج۳، ص۱۹۸، دارالکتب العلمیه، ۱۹۹۸م، به نقل از حاشیه ابن عابدین.
- ↑ . کثیری، سید محمد، السلفیه، ص۳۳۹–۳۴۱، بیروت، الغدیر، چ۱، ۱۴۱۸ق.
- ↑ عاملی، سید محسن امین، کشف الارتیاب، دار الکتاب الاسلامی، بی تا، ص۷.
- ↑ رضوی، سید مرتضی، صفحه عن آل سعود الوهابین، بی تا، بی نا، ص۱۲۰.
- ↑ همان، ص۱۲۱.
- ↑ همان، ص۱۲۵.