ذات انسان
این مقاله هماکنون به دست Hosseiney4030 در حال ویرایش است. |
آیا انسان ذاتاً مادی است یا معنوی یا هر دو؟
در باب حقیقت انسان دو دیدگاه وجود دارد: مادی و الهی. کسانی که هستی را با ماده برابر میدانند انسان را پدیده ای کاملاً مادی تلقی میکنند، تمام قوانین حاکم بر حقیقت انسان را مادی میدانند و معتقدند که با قوانینمادی، که مبتنی بر حس و تجربه است، میتوان انسان را شناخت و اصولاً تمام تحلیلهای آنها در باب انسان، مادی گرایانه است، بر اساس این تحلیل انسان با مردن و متلاشی شدن جسمش، نابود میگردد.
گروه دیگر علاوه بر بعد مادی انسان، به بعد غیر مادی او نیز اعتقاد دارند و برای انسان علاوه بر بدن مادی، حقیقتی به نام روح، قائلند. ادیان الهی به ویژه دین اسلام با نظر دوم همراهند.
محور همه تعالیم ادیان الهی روح آدمی است و اگر به جسم انسان نیز توجه میکنند به دلیل تأثیر آن در روح است. این روح غیر مادی را نمیتوان با قوانین برخاسته از علوم حسی و تجربی یا با ابزارهای حسی مطالعه و بررسی گذاشت. ابزار شناخت آن غیر تجربی و غیر حسی است. بر اساس این تحلیل، روح یا بعد غیر مادی انسان با بردن و متلاشی شدن جسم از بین نمیرود بلکه حیاتی جاودانه را در عالم آخرت پیش میگیرد.[۱]
بر اساس دیدگاه اول، انسان، فقط و فقط مادی است و بر اساس دیدگاه دوم انسان مادی و معنوی «روحانی» است. و خداوند ذاتاً او را مادی معنوی خلق فرموده است.
در تفاسیر مباحث اسلامی یکی از دلایل برتری انسان بر سایر موجودات همین بعد او عنوان شده است یعنی بعد مادی و معنوی. در حدیث معروفی از امیر مؤمنان علی ـ علیه السلام ـ نقل شده که فرمود:
خداوند خلق عالم را بر سه گونه آفرید: فرشتگان و حیوانات و انسان، فرشتگان عقل دارند بدون شهوت و غضب، حیوانات مجموعه ای از شهوت و غضبند و عقل ندارند اما انسان مجموعه ای است از هر دو تا کدامین غالب آید. اگر عقل او بر شهوتش غالب شود از فرشتگان برتر است و اگر شهوتش بر عقلش چیره گردد از حیوانات پستتر.[۲]
جماعت بسیاری از دانشمندان علوم اسلامی شیعه بر این باورند که هر چند انسان مرکب از دو بعد بدن و نفس مجرد میباشد لکن حقیقت انسان را همان نفس مجرد و روح او تشکیل میدهد که نه جسم است و نه جسمانی بلکه بالقوه عاقل بوده و تعلق تدبیری به بدن دارد. و این حقیقت هرگز نمیمیرد لکن بعد از مرگ بدن از او جدا شده و باقی میماند.
ملا احمد نراقیمی فرمایند: اگر بخواهی خود را بشناسی بدانکه هر کسی را از دو چیز آفریدهاند یکی این بدن ظاهر که آن را تن گویند و مرکب است از گوشت و پوست و استخوان و رگ و پی و غیر اینها و آن از جنس همین مخلوقات عالم محسوس است که عالم مادّیات است و یکی دیگر نفس است که آن را روح و جان و عقل و دل نیز گویند و آن جوهری است مجرد از عالم ملکوت و گوهری است بس عزیز از جنس فرشتگان که خدای تعالی به قدرت کامله خود ربطی میان آن و این بدن ظاهری قرار داده پس ذاتا انسان هم مادّی است و هم معنوی، مادیات او وابسته است به تن او و معنویتش وابسته به روح او.[۳]
مطالعه بیشتر
- ترجمه تفسیر المیزان، سید محمد باقر موسوی، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۵۸.
- تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی، ج۱۲، ص۱۹۹.