تفاوت برزخ و قیامت
عالم برزخ با عالم قیامت چه تفاوتی دارد؟
برزخ و قیامت دو عالَم پس از مرگ هستند که قیامت پس از پایان برزخ، واقع میشود. این دو عالم، علاوه بر تفاوت کلی، در برخی جزئیات نیز متفاوت از یکدیگر هستند. وجود بدن مثالی در برزخ و معاد جسمانی در قیامت، ارتباط ارواح با دنیا در عالم برزخ، رسیدن خیرات به انسان در عالم برزخ و نفی شفاعت از جانب اهل بیت(ع) در برزخ از تفاوتهای برزخ و قیامت ذکر شده است. همچنین عظمت و بزرگی قیامت نسبت به برزخ خود موجب تفاوتهایی از قبیل تفاوت نعمتها و عذابها، ظهور حقایق عالم در قیامت و پرسش عمومی از همه موجودات در قیامت از تفاوتهای این دو عالم ذکر شده است.
بدن مثالی در عالم برزخ
باید توجه داشت که بین عالم جسم و جسمانیت و عالم اسماء خداوندی دو عالم دیگر نیز وجود دارد؛ عالم برزخ و عالم عقل. علم برزخ از تجرد غیر تام برخوردار است یعنی موجودات برزخی هر چند مادی نیستند اما برخی لوازم ماده را همچون شکل و مقدار دارند، برخلاف عالم عقول که مجرد تام است و در آن نه از ماده خبری است و نه از لوازم و خصوصیات آن.[۱]
با توجه به این مقدمه باید گفت که روح انسان پس از مرگ به بدن مثالی یا برزخی تعلق میگیرد و مقصود از بدن مثالی بدنی است که از جنس ماده نیست و جرم و حجم و وزن ندارد اما از برخی لوازم و خصوصیات اشیاء مادی همچون شکل و اندازه برخوردار است و در این ویژگیها مشابه بدن طبیعی شخص است. مانند صورتهایی که در خواب مشاهده میشود.[۲]
اما در قیامت بنا به گفته اکثر متکلمین[۳] و گواهی آیاتی از قرآن،[۴] بدن مادی انسان بار دیگر برانگیخته میشود و بسیاری از عذاب و پاداشها به آن تعلق میگیرد، نه بدن مثالی برزخ. اگر چه عدهای از حکماء همچون ملاصدرا کوشیدهاند پاداش و عقاید عالم آخرت را نیز متعلق به بدن مثالی انسان بدانند[۵] اما در هر صورت اکثریت کسانی که قائل به معاد روحانی و جسمانی با هم هستند، مراد از بدن در قیامت را همان بدن مادی عنصری میدانند.
ارتباط ارواح با دنیا در عالم برزخ
یکی دیگر از تفاوتهای عالم برزخ و قیامت در امکان ارتباط ارواح با دنیای مادی است. از آنجائی که با وجود عالم برزخ، عالم دنیا همچنان باقی و برقرار است ارتباط ارواح با دنیای مادی، ممکن است؛ ولی در مورد عالم آخرت وضع این چنین نیست زیرا قضاء قطعی بر این تعلق گرفته است که پیش از قیامت زندگی دنیا پایان یابد.[۶] در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است که: «هیچ مؤمن و کافری نیست که در هنگام ظهر نزد خانواده خویش حاضر نگردد. وقتی مؤمن خانواده اش را در حال انجام اعمال صالح میبیند خدا را حمد گوید و وقتی کافر خانواده خود را در حال انجام اعمال صالح ببیند بر آنها غبطه میخورد.»[۷]
امکان تغییر سرنوشت انسان در عالم برزخ
یکی از ثمرات ارتباط ارواح با عالم دنیوی امکان تغییر شرائط وی در عالم برزخ و گاه تغییر سرنوشت وی میباشد. ممکن است بر اثر پارهای از عوامل و شرائط، نعمت بعضی از افراد متنعم در عالم برزخ افزایش یابد یا به مقام بالاتری نائل گردند و همچنین عذاب بعضی از افراد معذب در برزخ تخفیف یابد یا آنکه از بین برود یا بالعکس کیفرشان شدیدتر و بر عذابشان افزوده شود. از این رو، خیرات آشنایان میت برای وی و سنتهای حسنه یا سیئه باقی مانده از وی در دنیا باعث تغییرات احوال وی در عالم برزخ میگردد.
امام باقر(ع) در این باره میفرماید: «هر بندهای از بندگان خدا که روش هدایت کنندهای را بین مردم بنیان نهد، برای او ثوابی همانند ثواب کسانی که به آن عمل میکنند گذاشته میشود. بدون آنکه از پاداش عاملان به آن کاسته شود و هر بندهای از بندگان خدا روش گمراه کنندهای را بین مردم بنیان نهد برای وی گناهی همانند گناه کسانی که مرتکب آن شدهاند نوشته میشود بدون آنکه از گناه عاملان آن کاسته شود.[۸]
تفاوت ظهور حقائق در برزخ و قیامت
اگر چه در عالم برزخ همچون قیامت، حقائق فراوانی بر انسان کشف میشود و دیده انسان به آنها باز میشود و به تعبیر احادیث انسان با مرگ، تازه از خواب برمیخیزد[۹]اما در عین حال این بیداری و دیده گشودن به حقائق جهان، بسیار نسبت به بیداری و دیدن حقائق در قیامت ضعیف تر است.
تفاوت نعمتها و عذابهای برزخی و اخروی
نعمتها و عذابهای برزخی، بسیار ضعیفتر از نعمتها و عذابهای روز قیامت هستند از این روست که خداوند درباره عذاب برزخی قوم فرعون، اینطور فرموده است. ﴿النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْهَا غُدُوًّا وَعَشِیًّا ۖ وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ؛ عذاب آنها آتش است که هر صبح و شام بر آن عرضه میشوند؛ و روزی که قیامت برپا شود (میفرماید:) آل فرعون را در سختترین عذابها وارد کنید!﴾(غافر:۴۶)
نفی شفاعت در عالم برزخ
روایات ائمه(ع) این نکته را روشن میکند که شفاعت ایشان در عالم برزخ شامل حال افراد گنهکار و گرفتار نمیشود و شفاعت ایشان مختص به روز قیامت است. امام صادق(ع) در این باره میفرمایند: «شیعیان ما، با شفاعت پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) در قیامت همگی بهشتیاند اما سوگند به خدا از وضع و حالتان در برزخ خوف دارم[۱۰] آیت الله جوادی آملی، در توجیه روایاتی که میفرماید به فکر خود باشید و به ظاهر شفاعت را نفی میکند، میفرماید: منظور این است که دست شما انسانها در برزخ از ما اهل بیت کوتاه است نه اینکه دست اهل بیت بسته باشد و نتوانند شفاعت کنند.
عمومیت پرسش در قیامت
از روایات امامان معصوم فهیمده میشود که پرسش و بازخواست در عالم برزخ تنها مختص به دو گروه است: کسانی که ممحض در ایمان هستند، کسانی که سراسر وجودشان را کفر لبریز کرده است. اما دیگران یعنی سایر انسانها مورد پرسش و بازجویی قرار نمیگیرند، اما در روز قیامت همه مردم بدون استثنا مورد پرسش و بازجویی و حسابرسی اعمال قرار میگیرند. امام صادق(ع) در این باره میفرمایند: «در قبر (برزخ) مورد پرسش قرار نمیگیرند مگر دو گروه؛ نخست کسانی که ممحض در ایمانند و دوم کسانی که ممحض در کفرند اما دیگران مورد بازخواست قرار نمیگیرند.»[۱۱]
مطابق آنچه از روایات وارد شده است، در عالم برزخ فقط مسائلی که انسان باید به آنها اعتقاد و ایمان داشته باشد مورد پرسش و رسیدگی واقع میشود و رسیدگی به سایر مسائل موکول به قیامت است.[۱۲]
جستارهای وابسته
مطالعه بیشتر
- صالحی حاجیآبادی، انسان از مرگ تا برزخ، انتشارات گلهای بهشت، ج۵، ۱۳۸۲.
- تفسیر موضوعی، ج۴ و ۵، مواد در قرآن، آیت الله جوادی آملی.
منابع
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، انسان از آغاز تا انجام، انتشارات الزهراء، ۱۳۶۹، ج۱، ص۸۸.
- ↑ سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۱، ج۲، ص۲۴۰.
- ↑ سبحانی، جعفر، منشور جاوید، مؤسسه سیدالشهدا، چ۱، ۱۳۶۹، ج۹، ص۱۴۰.
- ↑ طه/ ۵۵، نوح/ ۱۸، روم/ ۲۵، اعراف/ ۲۵، نور/ ۲۴، یس/ ۶۵، نساء/ ۵۶.
- ↑ شیرازی، صدرالدین، اسفار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چ۵، ۱۹۹۹، ج۹، ص۱۹۸،۱۹۹.
- ↑ فلسفی، محمد تقی، معاد از نظر روح و جسم، هیئت نشر معارف اسلامی، ۱۳۶۰، ج۱، ص۲۸۷.
- ↑ کلینی، کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵، ج۳، ص۲۳۰.
- ↑ صدوق، ثواب الاعمال، قم، انتشارات شریف رضی، چ ۲، ۱۳۶۴، ص۱۳۲.
- ↑ ر. ک. ورام بن ابی فراس، مجموعه الورام، قم، انتشارات مکتبه الفقیه، ج۱، ص۱۵۰، قال رسول الله(ص) الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا.
- ↑ کلینی، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵، ج۳، ص۲۴۲.
- ↑ کلینی، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵، ج۳، ص۲۳۵.
- ↑ کلینی، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵، ج۳، ص۲۳۷.