اعتبار کتاب کافی
این مقاله هماکنون به دست Shamloo در حال ویرایش است. |
آیا کتاب اصول کافی معتبرترین کتاب حدیثی شیعه است؟
جایگاه
کتاب کافی کلینی از معتبرترین کتابهای روایی و مهمترین کتاب از میان کتب اربعه شیعه قلمداد شده است: شیخ مفید، عالم برجسته شیعه، كافی را از برترین و سودمندترین کتابهای شیعه برشمرده است.[۱] شهید اول،[۲] شهید ثانی[۳] و محقق کرکی،[۴] از عالمان و فقیهان مشهور شیعه، کافی را کتابی بینظیر خواندهاند که مانند آن نگاشته نشده است. فیض کاشانی، عالم برجسته شیعه در دوره صفوی، آن را معتبرترین، کاملترین و جامعترین کتاب از میان کتب اربعه شیعه دانسته است.[۵] علامه مجلسی کتاب کافی کلینی را از دقیقترین، جامعترین، بزرگترین و بهترین تألیفات شیعه قلمداد کرده است.[۶] آقابزرگ تهرانی، کتابشناس برجسته شیعه، کتاب کافی را در رشته خود بیمانند میخواند.[۷]
برخی محققان نظرات صاحبنظران درباره کتاب کافی را در سه محور اصلی صورتبندی کردهاند:
- سلامت، اهمیت و سودمندی کتاب کافی مورد تأکید همه صاحبنظران بوده است.
- عموم صاحبنظران بر این نکته تأکید کردهاند که کتاب کافی، در مقایسه با سایر منابع حدیثی، از نظر اتقان و جامعیت از همه آنها برتر است و کتابی همسان آن در شیعه نوشته نشده است.
- در گفتار صاحبنظران بر پیشگامی و برتری کتاب کافی بر سایر کتب اربعه تأکید شده است.[۸]
اعتبار مؤلف
ابوجعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی رازی از فقیهان و محدثان برجسته شیعه در دوران غیبت صغری و یکی از نویسندگان کتب اربعه شیعه بهشمار رفته است.[۹] کلینی را به دلیل جایگاهش در حدیث شیعه شیخ المحدثین، رئیس المحدثین و ثقة الاسلام خواندهاند.[۱۰] کلینی در حدود نیمه قرن سوم هجری در روستاهای ری به نام کُلَین در خانوادهای اهل علم به دنیا آمد.[۱۱] کلینی تحصیلات روایی خود را در شهرهایی چون ری، قم، بغداد و کوفه و نزد کسانی چون احمد بن ادریس قمی و علی بن ابراهیم قمی گذراند.[۱۲] کلینی دو سال پایانی عمر خود را در بغداد به تدریس کتاب کافی پرداخت.[۱۳] کلینی در شعبان سال ۳۲۹ق، که همزمان با آغاز غیبت کبری است، در بغداد درگذشت.[۱۴]
دانشمندان شیعه و اهلسنت مقام علمی کلینی را ستودهاند: نجاشی، رجالشناس شیعه، او را پیشوا و چهره برجسته عالمان شیعه و موثق ترین آنان در دانش حدیث و ضبط ان برشمرده است.[۱۵] شیخ طوسی، او را عالمی قابل اعتماد و مسلط بر دانش حدیث دانسته است.[۱۶] حسین بن عبدالصمد حارثی، پدر شیخ بهائی، کلینی را استاد و سرآمد عالمان زمان خود، موثقترین فرد در نقل حدیث، آگاهترین به حدیث و سرآمدترین در نقد و بررسی حدیث برشمرده است.[۱۷] در میان اهل سنت، مجدالدین ابناثیر کلینی را عالم بزرگ و مشهور شیعه و مجدد مذهب شیعه در رأس قرن سوم برشمرده است.[۱۸] شمسالدین ذهبی، کلینی را شیخ شیعه، عالم امامیه و صاحب تألیفات خوانده است.[۱۹]
ویژگیها
ک
زمان تألیف کتاب کافی دقیقاً مشخص نیست،[۲۰] ولی نجاشی تأکید کرده که کلینی کتاب خود را در مدت بیست سال به نگارش درآورده است.[۲۱] کلینی انگیزه تألیف کتاب کافی را تقاضای یکی از دوستانش برشمرده که از کلینی خواسته تا مشکلاتش را با نگارش کتابی حل کند؛ کتابی که اختلاف روایاتی که موجب پنهانماندن حقیقت میشود را رفع کند و جامع تمام علم دین باشد تا طالبان علم دین از طریق روایات صحیح به علوم دین دسترسی پیدا کنند.[۲۲]
تدوین کتاب کافی بر اساس موضوع احادیث و در سه بخش انجام شده است:[۲۳]
- اصول کافی: با موضوع اعتقادی و اخلاقی که شامل ۸ کتاب، ۴۹۹ باب و ۳۷۸۶ حدیث است که در چاپ هشتجلدی در دو جلد چاپ شده است.[۲۴]
- فروع کافی: با موضوع فقهی که شامل ۲۶ کتاب، ۱۷۴۴ باب و ۱۰۸۰۰ روایت است که در چاپ هشتجلدی در پنج جلد به چاپ رسیده است.[۲۵]
امتیازات
نقدها
منابع
- ↑ مفید، محمد بن محمد، تصحیح اعتقادات الامامیه، تحقیق حسین درگاهی، قم، المؤتمر العالمی لألفية الشيخ المفيد، ۱۴۱۳ق، ص۷۰.
- ↑ مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۶، ص۱۹۰.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۵، ص۱۴۱.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۵، ص۱۴۱.
- ↑ فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی، الوافی، تحقیق، ضیاءالدین علامه و کمال فقیه ایمانی، اصفهان، مکتبة الامام أميرالمؤمنين علی(ع) العامة، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۵.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۳.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن بن علی، الذريعة الى تصانيف الشيعة، بیروت، دار الأضواء، ۱۴۰۳ق، ج۱۷، ص۲۴۵.
- ↑ نصیری، علی، آشنایی با جوامع حدیثی شیعه و اهلسنت، قم، مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، ۱۳۹۸ش، ص۴۹.
- ↑ حجت، هادی، جوامع حدیثی شیعه، تهران، انتشارات سمت و دانشگاه قرآن و حدیث، ۱۳۹۸ش، ص۲۴.
- ↑ مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۲ش، ص۴۷۱.
- ↑ شیخ عباس قمی، عباس بن محمدرضا، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، انتشارات اسوه، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۴۹۵.
- ↑ غفار، عبدالرسول، الکلینی و الکافی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ق، ص۱۵۹-۱۸۲.
- ↑ غفار، الکلینی و الکافی، ص۲۶۴-۲۶۷.
- ↑ مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیة او اللقب، تهران، خیام، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۸۰.
- ↑ نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ق، ص۳۷۷.
- ↑ طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، تحقیق جواد قیومی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۵ق، ص۴۲۹.
- ↑ حارثی عاملی، حسین بن عبدالصمد، وصول الاخیار الی اصول الاخبار، تحقیق عبداللطیف حسینی کوهکمری، قم، مجمع الذخائر الاسلامية، ص۸۵.
- ↑ ابناثیر، مجدالدين مبارک بن محمد، جامع الأصول فی أحاديث الرسول، تحقیق عبدالقادر الأرنؤوط، بیروت، مكتبة الحلوانی و مطبعة الملاح و مكتبة دارالبيان، ۱۳۹۲ق، ج۱۱، ص۳۱۹.
- ↑ ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۱۳ق، ج۱۵، ص۲۸۰.
- ↑ حجت، جوامع حدیثی شیعه، ص۳۱.
- ↑ نجاشی، رجال النجاشی، ص۳۳۷.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق محمدحسین درایتی، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحديث، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۱۶.
- ↑ حجت، جوامع حدیثی شیعه، ص۳۴؛ نیز: نصیری، علی، حدیثشناسی، قم، انتشارات سنابل، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۰۹.
- ↑ حجت، جوامع حدیثی شیعه، ص۳۴.
- ↑ حجت، جوامع حدیثی شیعه، ص۳۵.