اهداف نزول قرآن
هدف از نزول قرآن کریم چیست؟
انسانها برای رسیدن به هدف خلقت، نیازمند برنامه ای که مطابق با نیازهای آنها است، هستند. قرآنکریم به عنوان برنامهای که این نیازمندیها را ذکر فرموده از طرف خالق بشر که به تمام نیازهای انسان آگاه است، نازل شده است. اهدافی که در قرآن اهدافی که برای نزول قرآن وارد شده است عبارتند از: کتاب هدایت و نور و تبیان هر چیز بودن، تعالی بخش تعقل و فهم انسان، تذکر و یادآوری، شفای دل و فکر و بشیر و نذیر بودن.
کتاب هدایت
قرآن کریم آخرین و کاملترین کتاب از میان کتابهای آسمانی که برای هدایت بشر نازل شده است میباشد.
قرآن در این باره میفرماید: ﴿... وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًی وَرَحْمَه وَبُشْرَی لِلْمُسْلِمِینَ﴾[۱] و ما برتو قرآن را نازل کردیم که بیان کننده همه چیز و بهعنوان کتاب هدایت، رحمت و بشارت برای مؤمنان میباشد؛ و در آغاز سوره بقره میفرماید: ﴿ذَلِکَ الْکِتَابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدًی لِلْمُتَّقِینَ﴾[۲] آن کتاب (قرآن) شکی در آن نیست، هدایتی است برای پرهیزگاران.
کتاب نور
خداوند متعال، در برخی از آیات، قرآن را نور و کتاب روشن معرفی کرده است؛ کتاب نوری که انسان به وسیلهٔ آن از ظلمتها بیرون میآید و چراغ راه او میباشد. وجه تشبیه قرآن به نور، این است که، نور، هم خودش روشن است و هم چیزهای دیگر را نورانی و روشن میکند.[۳]
قرآن میفرماید: ﴿یَا أَهْلَ الْکِتَابِ قَدْ جَاءَکُمْ رَسُولُنَا یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثِیرًا مِمَّا کُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْکِتَابِ وَیَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ قَدْ جَاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُبِینٌ. یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَیُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیَهْدِیهِمْ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ…﴾[۴] ای اهل کتاب !تحقیقاً از طرف خدا نور و کتابی روشن بهسوی شما آمده، خدا به آن هرکسی را که خواهان رضوان الهی باشد، هدایت میکند و شما را از ظلمتها و تاریکیها بهسوی نور و روشنایی خارج میکند.
کتاب جامع سعادت
خدا قرآن را بهعنوان بیانگر (تبیان) همه چیز به انسانها شناسانده و در اینباره میفرماید:
﴿وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِکُلِّ شَیْءٍ …﴾[۵] ما بر تو قرآن را بهعنوان بیانگر هر چیز نازل کردیم…. یعنی هرچیزی که در تأمین سعادت انسانها سهم به سزایی دارد، در این کتاب الهی بیان شده است؛ و اگر انجام کاری سبب فراهم نمودن سعادت بشر است، در قرآن کریم آمده و اگر ارتکاب عملی مایهٔ شقاوت بشر میشود، پرهیز از آن بهصورت دستوری لازم در آن آورده شده است.
عاقل ساختن انسان
تعالیم قرآن فقط برای علم آموزی و دانشمند ساختن نیست، بلکه برای عاقل ساختن انسانها است. قرآن میفرماید: ﴿وَتِلْکَ الأمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا یَعْقِلُهَا إِلا الْعَالِمُونَ﴾[۶] مادر قرآن آن مثَلها را برای مردم میزنیم، اما آنها را غیر از افراد عالم نمیتوانند تعقل بکنند و بفهمند. در این آیه، علم را بهعنوان وسیلهای لازم برای هدف نهایی یعنی تعقل و عاقل شدن، معرفی میکند.
مثالهایی که قرآن به آن اشاره میکند، در واقع برای تعقل و فهم عملی انسان است، تا با فهم آن طریق هدایت و سعادت برای انسان هموار شود.
یادآوری و تذکر
بعضی از آیات، قرآن را تذکر برای عالمین معرفی کرده است: ﴿... إِنْ هُوَ إِلا ذِکْرَی لِلْعَالَمِینَ﴾[۷] قرآن جز تذکر برای تمام عالم نمیباشد. یعنی بهرهگیری و استفاده از قرآن و معارف آن سخت نیست؛ چرا که مضمون آن با خواستهها و نیازهای درونی انسان هماهنگ است و چیزی از بیرون بر او تحمیل نمیشود.[۸]
شفاء قلبها
خدای مهربان، قرآن را بهعنوان شفای آنچه در دلها و افکار است، معرفی مینماید: ﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ.﴾[۹] و قرآن را بهعنوان چیزی که شفاء است نازل میکنیم.
در این آیه و آیات مشابه، قرآن «دارو» معرفی نشد، بلکه شفاء گفته شده، چرا که مریض امکان دارد دارویی را مصرف کند ولی درمان نیابد و خوب نشود، اما قرآن خود شفاء و درمان است.
از اینجا روشن میشود حق تلاوت تنها این نیست که حرکات و اعراب و قواعد تجوید رعایت شود، بلکه همراه با آن، تدبّر در معانی و فکر و آمادگی برای تأثیرپذیری نیز لازم است. خداوند متعال در مورد پذیرش مؤمنان میفرماید: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ﴾[۱۰] مؤمنین فقط اینگونه هستند که … و هنگامی که آیات قرآن بر آنها تلاوت شود ایمانشان زیادتر میشودو بر خدا توکل میکنند.
بشارت و انذار
قرآن میفرماید: ﴿تَنْزِیلٌ مِنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ … بَشِیرًا وَنَذِیرًا فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ فَهُمْ لا یَسْمَعُونَ﴾[۱۱] قرآن فرستاده شده از سوی خدای رحمن رحیم است، … قرآنی که بشارت میدهد نیکان را و میترساند بدان را. پس اکثر آنها اعراض کردند و گوش ندادند.[۱۲]
منابع جهت مطالعه بیشتر
۱ـ تفسیر رهنما، اکبر هاشمی رفسنجانی، دفتر تبلیغات اسلامی، ج۱.
۲ـ قرآن در قرآن، مهدی احمدی، انتشارات اشراق.
۳ـ تفسیر تسنیم، آیه الله جوادی آملی، اسراء ج۱.
منابع
- ↑ نحل/ ۸۹.
- ↑ بقره/ ۲.
- ↑ برای توضیح بیشتر رجوع کنید به آیات: نساء/ ۱۷۴ و ابراهیم/۱.
- ↑ مائده/ ۱۶ – ۱۵.
- ↑ نحل/ ۸۹.
- ↑ . عنکبوت / ۴۳.
- ↑ انعام/ ۹۰.
- ↑ برای توضیح بیشتر به آیات: مدثر/ ۴۹، عبس/ ۱۱ رجوع شود.
- ↑ اسراء/ ۸۲.
- ↑ انفال/ ۲.
- ↑ فصلت/ ۴ – ۲.
- ↑ ورک: قرآن در قرآن، جوادی آملی انتشارات اسراء، چاپ اول، بهار ۱۳۷۸، ص۱۸۱ الی ۲۷۷،