آقا بزرگ تهرانی
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
آقا بزرگ تهرانی کیست و چه جایگاهی در حوزه علمیه شیعه دارد؟
آقا بزرگ تهرانی (۱۲۹۳ق-۱۳۸۹ق)، فقیه و کتابشناس و تراجمنگار شیعی.[۱]
زندگینامه
آقابزرگ در تهران زاده شد. پدر و پدربزرگش از روحانیان این شهر بودند. جد بزرگش، حاج محسن، بازرگان بود و به یاری منوچهر خان معتمدالدولهٔ گرجی، نخستین چاپخانهٔ ایران را بنیاد نهاده بود. وی ۱۳۱۵ق به قصد ادامهٔ تحصیل به نجف رفت و از این تاریخ تا ۱۳۲۹ق در حوزه علمیه نجف به کسب دانش پرداخت.[۲]
آقابزرگ در ۱۳۲۹ق، به کاظمین رفت و بهمنظور تدوین بزرگترین دائرةالمعارف کتابشناسی شیعی، یعنی الذریعة الی تصانیف الشیعة به تحقیق و تتبع پرداخت. در ۱۳۵۴ق، به نجف بازگشت و بهمنظور چاپ الذریعة، چاپخانهای به نام مطبعة السعاده بنیاد نهاد، اما دولت پادشاهی عراق به بهانههای گوناگون مانع کار وی گردید. شیخ جلد نخستین الذریعة را در مطبعة الغری به چاپ رساند، اما انتشار آن، بازهم در نتیجهٔ مخالفت دولت عراق ۶ ماه به تعویق افتاد. آقابزرگ برای تدوین و تکمیل این دائرةالمعارف به سفرهای طولانی نیز پرداخت. او از بیشتر کتابخانههای عمومی عراق، ایران، سوریه، فلسطین، مصر و حجاز، و بسیاری از کتابخانههای خصوصی در این کشورها دیدن کرد و به بررسی کتب آنها پرداخت.[۳]
آقا بزرگ به درجه بالای علمی و اجتهاد رسیده بود.[۴] او دو بار ازدواج کرد و دارای ۵ پسر و ۴ دختر شد. وی پس از یک بیماری طولانی در نجف اشرف درگذشت و برطبق وصیتش، در کتابخانهٔ خود که آن را برای استفادهٔ علما و طلاب وقف کرده بود، به خاک سپرده شد.[۵]
علّامه بزرگوار و متتبع عالیمقدار، امام فن کتابشناسی و رجال، حضرت آیت اللّه شیخ آقابزرگ تهرانی. ج۲، ص۲۳۹.
فقيهى است محقق، مدقّق، اصولى، رجالى، جامع علوم متنوعه.[۶]
شیخ محمّد محسن (که به علت همنامی با پدربزرگش، حاج محسن، به آقا بزرگ معروف شد) در شب پنجشنبه یازدهم ربیع الاول ۱۲۹۳ ه.ق در محله پامنار تهران، دیده به جهان گشود. خاندان او همه از تجّاری بودند که به ظن قوی از گیلان به تهران مهاجرت کرده و از ۱۲۵۰ ه.ق در این شهر ساکن شده بودند و به «محسنی» شهرت داشتند. پدرش حاج علی (د. ۱۳۲۴ ه.ق) از تاجران آگاه و علمپرور و عالم دوست و مادرش بانویی علویه و صالحه بود. از والد او کتابی در تاریخ دخانیات و فتوای استعمارشکن میرزای شیرازی، در دست است که هماکنون در کتابخانه شیخ موجود میباشد، و گزارشی از آن نیز در الذریعة آمده است. جدش، مرحوم حاج محسن، نیز تاجر بود که به یاری منوچهر خان معتمد الدوله گرجی، نخستین چاپخانه ایران را بنیاد نهاده و نیز حمامی عمومی را برای مردم ساخت. ج۲ ص۲۴۰. شیخ آقابزرگ پس از درگذشت فقیه مجاهد آخوند خراسانی (۱۳۲۹ ه.ق)، برای استفاده از محضر میرزای شیرازی دوم و تألیف موسوعه عظیم الذریعة به سامرا عزیمت نمود و در آنجا، برای انجام کارهای بزرگ علمی خود، کنج خلوت را برگزید. وی مدت ۲۴ سال در آنجا زندگانی کرد و مقداری از تألیفات خود را به کمال رسانید.[۷]
اساتید
اساتید در تهران:
- فقه: میرزا محمّد تقی گرکانی و حاج شیخ علی نوری ایلکایی
- اصول: سید عبدالکریم لاهیجی و سید محمّد تقی تنکابنی
- ادبیات: شیخ محمّد حسین خراسانی و شیخ محمّد باقر معز الدوله
- تجوید: شیخ محمدرضا قاری
- منطق: میرزا محمود قمی
- ریاضیات: حاج شیخ علی نوری و میرزا ابراهیم زنجانی
- خط نسخ و نستعلیق: خطاط شهیر، زین العابدین محلاتی[۸]
اساتید در نجف:
- آخوند ملا محمد کاظم خراسانی (د. ۱۳۲۹ ه.ق)، صاحب کفایة الاصول
- سید محمد کاظم طباطبائی یزدی (د. ۱۳۳۷ ه.ق)، صاحب العروة الوثقی
- شیخ محمد طه نجف (د. ۱۳۲۳ ه.ق)، صاحب اتقان المقال
- حاج میرزا حسین نوری (د. ۱۳۲۰ ه.ق)، صاحب مستدرک الوسائل.
- میرزا محمّد تقی شیرازی (د. ۱۳۳۸ ه.ق)، صاحب حاشیه مکاسب
- حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی (د. ۱۳۲۶ ه.ق)
- ملا فتح اللّه شیخ الشریعه اصفهانی (د. ۱۳۳۹ ه.ق)، صاحب افاضة القدیر و قاعدة لا ضرر
- سید مرتضی کشمیری (د. ۱۳۲۳ ه.ق)،
- سید احمد حائری تهرانی (د. ۱۳۳۲ ه.ق)
- میرزا محمّد علی مدرسی چهاردهی (د. ۱۳۳۴ ه.ق)[۹]
عالمانی که به آقابزرگ اجازه فقهی و روایی دادهاند:
- سید حسن صدر کاظمی (د. ۱۳۵۴ ه.ق)، صاحب تأسیس الشیعة الکرام لعلوم الاسلام
- سیدمحمّد علی شاه عبد العظیمی (د. ۱۳۳۴ ه.ق)، صاحب الایقاد فی وفیات المعصومین علیهم السّلام
- سید ابو تراب خوانساری (د. ۱۳۴۶ ه.ق)، صاحب سبل الرشاد فی شرح نجاة العباد و الدر النضید فی شرح التحریر
- شیخ علی خاقانی (د. ۱۳۳۴ ه.ق)، صاحب کتاب رجال الخاقانی
- شیخ موسی بن جعفر کرمانشاهی (د. ۱۳۴۰ ه.ق)
- شیخ محمّد صالح آل طعان بحرانی (د. ۱۳۳۳ ه.ق)
- شیخ علی کاشف الغطاء (د. ۱۳۵۰ ه.ق)، پدر علامه مجاهد شیخ محمّد حسین کاشف الغطاء
- شیخ ابراهیم بن احمد حمدی، از دانشمندان مدینه
- شیخ عبد القادر خطیب طرابلسی، مدرس حرم شریف نبوی
- شیخ محمّد علی ازهری مکی مالکی، رئیس مدرسان مسجد الحرام
- شیخ عبد الوهاب شافعی، امام جماعت مسجد الحرام.
- شیخ عبد الرحمن علیش حنفی، امام جماعت مسجد رأس الحسین و مدرس الازهر.[۱۰]
شاگردان
شاگردان و و کسانی که از آقا بزرگ تهرانی اجازه روایی دارند:
مرحوم آیت اللّه بروجردی (د. ۱۳۸۰ ه.ق)، صاحب حاشیه بر کفایه و تجرید اساتید الکافی
مرحوم آیت اللّه سید عبد الهادی شیرازی (د. ۱۳۸۲ ه.ق)، صاحب دار السلام فی فروع الاسلام
علامه فقید سید عبد الحسین شرف الدین موسوی، (د. ۱۳۷۷ ه.ق)، صاحب المراجعات و النص و الاجتهاد
علامه مجاهد شیخ عبد الحسین امینی (د. ۱۳۹۰ ه.ق)، صاحب الغدیر و شهداء الفضیلة
مرحوم علامه آیت اللّه شیخ محمّد حسن مظفر (د. ۱۳۷۵ ه.ق)، صاحب دلائل الصدق
علامه بزرگ سید هبة الدین شهرستانی (د. ۱۳۸۶ ه.ق)، صاحب الهیئة و الاسلام و ما هو نهج البلاغة
دانشمند فقید شیخ محمّد رضا آل یاسین (د. ۱۳۷۰ ه.ق)، صاحب بلغة الراغبین فی فقه آل یاسین
علامه بزرگوار سید محمّد حسین طباطبایی (د. ۱۴۰۲ ه.ق)، صاحب المیزان فی تفسیر القرآن و شیعه در اسلام و اصول فلسفه و روش رئالیسم
دانشمند بزرگوار شیخ نجم الدین عسکری تهرانی (د. ۱۳۹۵ ه.ق)، صاحب فاطمة عند الجمهور و مقام علی علیه السّلام عند الخلفاء و اهل السنة
آیت اللّه سید شهاب الدین مرعشی نجفی (۱۳۱۵–۱۴۱۱ ه.ق)، صاحب ملحقات احقاق الحق
آیت اللّه شیخ محمّد علی غروی اردوبادی (د. ۱۳۷۰ ه.ق)، صاحب علی ولید الکعبة
آیت اللّه سید محمّد هادی میلانی (۱۳۱۳–۱۳۹۵ ه.ق)، صاحب محاضرات فی فقه الامامیة
قلی کابلی (۱۲۹۳–۱۳۷۲ ه.ق)، صاحب تحفة الاجلة فی معرفة القبلة
آیت اللّه علامه شیخ حیدر
آیت اللّه شیخ محمّد تقی شوشتری (۱۳۲۰–۱۴۱۵ ه.ق)، صاحب قاموس الرجال
آیت اللّه سید عبد اللّه شیرازی (۱۳۱۵–۱۴۰۵ ه.ق)، صاحب الدرر البیض فی منجزات المریض
آیت اللّه شیخ محمّد رضا طبسی نجفی (۱۳۲۴–۱۴۰۵ ه.ق)، صاحب ذخیرة الصالحین فی شرح تبصرة المتعلمین
آیت اللّه شیخ مرتضی حائری یزدی (۱۳۳۴–۱۴۰۶ ه.ق)، صاحب ابتغاء الفضیلة فی شرح الوسیلة
علامه شیخ محمّد علی مدرس خیابانی (۱۲۹۶–۱۳۷۳ ه.ق)، صاحب ریحانة الادب
آیت اللّه سید علی علامه فانی اصفهانی (۱۳۳۳–۱۴۰۹ ه.ق)، صاحب فقه الرجال. ص۲۴۲ تا ۲۴۵.
شفیعی کدکنی: آقابزرگ را باید در کنار دهخدا و علامه قزوینی و پورداوود و تقیزاده، و بهار و خانلری و یارشاطر و مصاحب بهشمار آورد؛ آنها که کارهای عظیم و جاودانه در سطح جهانی، انجام دادهاند. کارهای عظیم «رجالی» و «کتابشناسی» علامه تهرانی را در عرض کارهای بزرگ و دورانساز آن بزرگان میشمارم. درست است که او آثار خود را به زبان عربی نوشته است ولی محتوای نوشتههای او عملاً معرفی فرهنگ ملی ما و شناساندن جمعی از دانشمندان ایرانی به مخاطبان زبان عربی در سراسر جهان بوده است.[۱۱]
آثار
- مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، تهران، ۱۳۳۷ش
- المشیخة، نجف، ۱۳۵۶ق
- هدیة الرازی الی المجدد الشیرازی، کربلا، ۱۳۸۳ق
- النقد اللطیف فی نفی التحریف عن القرآن الشریف (خطی)
- توضیح الرشاد فی تاریخ حصر الاجتهاد، قم، ۱۴۰۱ق
- تفنید قول العوام بقدم الکلام (خطی)
- ذیل المشیخة، نجف، ۱۳۵۵ق
- ضیاء المفازات فی طرق مشایخ الاجازات (خطی)
- اجازات الروایة و الوراثة فی القرون الاخیرة الثلاثة (خطی).
- حیات الشیخ الطوسی، نجف، ۱۳۷۶ق
- مستدرک کشف الظنون یا ذیل کشف الظنون، تهران، ۱۳۸۷ق.[۱۲]
الذریعه
مهمترین و ارزشمندترین تألیفات شیخ آقابزرگ الذریعة الی تصانیف الشیعة است. در این کتاب، خواننده با بیش از ۵۰ هزار کتاب شیعی که در طول قرون متمادی به زبانهای عربی، فارسی، ترکی، اردو و گجراتی، تألیف یافته است، آشنا میشود.[۱۳]
الذریعة الی تصانیف الشیعة، شامل ۲۶ جلد که جزء نهم آن در ۴ مجلد است، و میان سالهای ۱۳۵۷–۱۳۹۷ق در نجف و بیروت به چاپ رسیده است.[۱۴]
در کتاب ریحانه الادب آمده است: «احاطه بر مصنّفات شيعه با اين همه تشتّت و تفرق آنها كه در تمامى اقطار عالم در خانهها و كتابخانههاى عمومى و خصوصى، ملى و دولتى در هر شهر و قريه و قصبه منتشر ميباشد از محالات عاديه بشمار است لكن اين علامه وقت در اثر قوّت ديانت و خدمت بر اسلاميت با اهتمام تمام و عزم راسخ فتورناپذير در انجام اين مرام مقدس دامن همّت بر كمر زده و تا آنجا كه مقدور و ميسّر است با بكار بردن مساعى جميله مقتضيه از مسافرتها و استعلام از كتابخانهها و مراجعه به فهرستهاى آنها و مكاتبات و مراسلات متواليه به بلاد بعيده و ديگر زحمات لازمه، انجام اين خدمت سراپا سعادت را كه با مختصر انديشه كمّ و كيف آنها در نظر جلوهگر مىگردد متحمل و طبقات اهل علم را رهين منّت آن همه زحمات فوق التصور خود فرموده است.»[۱۵]
شفیعی کدکنی درباره این کتاب گفته است: «الذریعه او جایگاهی دارد در حد کارهای بزرگ کارل بروکلمان (خاورشناس بزرگ آلمانی) و فؤاد سزگین (مستشرق اهل ترکیه) که کوشیدهاند موجودی زبان عربی را به شیوهای جهانی و علمی به زبان آلمانی، معرفی کنند. کتابشناسی فرهنگ ایران، هیچگاه، از آثار علامه تهرانی بینیاز نخواهد بود.»[۱۶]
انگیزه نگارش الذریعه
در مورد انگیزهٔ شیخ آقا بزرگ در تألیف الذریعه چنین گفته شده است که جرجی زیدان در کتاب مشهور خود تاریخ آداب اللغة العربیة در مورد شیعه سخنی بدین مضمون گفت: «شیعه طایفهای بود کوچک و آثار قابل اعتنایی نداشت و اکنون شیعهای در دنیا وجود ندارد»؛ این شد که شیخ آقا بزرگ و دو همردیف و دوست علمیاش، شیخ محمد کاشف الغطاء و سید حسن صدر همپیمان شدند تا هر یک در باب معرفی شیعه کاری را بر عهده گیرند و به این صورت پاسخ سخن جرجی زیدان را بدهند. سید حسن صدر با نگارش کتاب تأسیس الشیعه لعلوم الإسلام این کار را انجام داد. علامه شیخ محمدحسین کاشف الغطاء نیز متعهد شد کتاب «تاریخ آداب اللغة» جرجی زیدان را نقد علمی بکند. و شیخ آقا بزرگ هم مأمور شد فهرستی برای تألیفات شیعه بنویسد که حاصل آن کتاب «الذریعه» شد.[۱۷]
برخی گفتهاند این انگیزه و داستان در مقابل کتاب فجر الاسلام نوشته احمد امین مصری بود که تهمتهای زیادی و اهانتهای زیادی در این کتاب به شیعه کرده است.[۱۸]
طبقات اعلام الشیعه
طبقات اعلام الشیعة از تألیفات گرانسنگ و پربار مرحوم آقابزرگ تهرانی است، که تذکرهای از دانشمندان شیعه از قرن چهارم تا قرن چهاردهم ه.ق میباشد.[۱۹]
گفته شده طبقات در معرفی اعلام و بزرگان شیعه به قدری جامع و مانع است که کمتر کتابی در این موضوع در فرهنگ اسلامی میتواند با آن برابری کند.[۲۰]
جایگاه و مقام علمی
محمدرضا حکیمی: «علامه کبیر، مؤلف مجاهد، متتبع کممانند، خادم دین و جامعه، عاشق کتاب و فرهنگ، ناشر علم و فضیلت، عالم ربانی، و تربیتیافته مکتب جعفر بن محمد(ع)، حضرت شیخ آقا بزرگ تهرانی رحمة ﷲ علیه».
محمدرضا حکیمی هم شیخ آقا بزرگ تهرانی را مورد تمجید قرار داده است. وی در وصف ایشان گفته است: «شیخ آقا بزرگ، در طول سالهای نجف، همچون روزگاران گذشتهٔ خویش به پیگیری کارهای تحقیقی و ادامهٔ رسالت علمی خود شب و روز میگذرانید و با امانت و اخلاص تمام، به تألیف و نشر اطلاعات خود اشتغال داشت. حوادث اندوهآفرین روزگار، پیشامدهای نامنتظر و بیماریهای دردخیز که در زندگی وی بسیار بود هیچیک نتوانستند او را در کار سست کنند و رنگ ناتوانی و ضعف به جوهر وجود او بزنند. شیخ در اخلاق اسلامی و تقوای نفس و طهارت ضمیر نیز از نمونههای اندکیابی بود که احوالات آنان، اصحاب ائمه طاهرین و علمای بزرگ شیعه را به یاد میآورد». جلال آل احمد هم آقا بزرگ تهرانی را ستوده بود. وی پس از انتشار جلد پنجم الذریعه مقالهای در معرفی آن منتشر کرد که ضمن آن اینگونه نوشت: «بهراستی باید گفت کمتر محقق و کتابدار یا مطالعهکنندهای در تاریخ ایران بعد از اسلام میتواند خود را از این مجموعه گرانبها بینیاز بداند.[۲۱]
مطالعه بیشتر
- زندگی و آثار شیخ آقابزرگ تهرانی، سید محمدحسین حسینی جلالی، ترجمه سید محمدعلی احمدی ابهری، تهران، مجلس شورای اسلامی، ۱۳۸۲ش.
- آقابزرگ تهرانی اقیانوس پژوهش، محمد صحتی سردرودی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.
- زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی شیخ آقابزرگ تهرانی، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۷ش.
- شیخ آقابزرگ تهرانی، محمدرضا حکیمی، قم، دلیل ما، ۱۳۸۲ش.
- نرمافزار مجموعه آثار آقابزرگ تهرانی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
منابع
- ↑ حکیمی، محمدرضا، شیخ آقا بزرگ تهرانی، قم، دلیل ما، ۱۳۸۲ش،
- ↑ منزوی، علی نقی، «الذریعه و آقا بزرگ تهرانی»، کتاب ماه کلیات، سال ششم، شهریور و مهر ۱۳۸۲ش، شماره ۹ و ۱۰، ص۱۱۶.
- ↑ موسوی بجنوردی، سید کاظم، «آقابزرگ تهرانی»، دانشنامه تهران بزرگ، تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ذیل مدخل، ۱۳۹۹ش.
- ↑ استادی، رضا، «کتاب الذریعه الی تصانیف الشیعه آقا بزرگ باید به عنوان کتاب قرن انتخاب میشد»، سایت مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۲ اسفند ۱۴۰۰ش، تاریخ بازدید: ۲۷ شهریور ۱۴۰۲ش.
- ↑ موسوی بجنوردی، سید کاظم، «آقابزرگ تهرانی»، دانشنامه تهران بزرگ، تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ذیل مدخل، ۱۳۹۹ش.
- ↑ مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، تهران، خیام، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۵۲.
- ↑ انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۲۴۵.
- ↑ انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش. ص۲۴۱.
- ↑ انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش. ص ۲۴۲.
- ↑ انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش. ص۲۴۱ و ۲۴۲.
- ↑ شفیعی کدکنی، محمدرضا، «یکی از چند چهره ممتاز فرهنگ ملی ما»، مجله بخارا، شماره ۱۳۸، ۱۳۹۹ش، به نقل از «انتشار بخارا تابستانی» سایت مجله بخارا، تاریخ درج مطلب:۳۱ تیر ۱۳۹۹ش، تاریخ بازدید: ۲۶ شهریور ۱۴۰۲ش.
- ↑ موسوی بجنوردی، سید کاظم، «آقابزرگ تهرانی»، دانشنامه تهران بزرگ، تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ذیل مدخل، ۱۳۹۹ش.
- ↑ انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۲۴۶.
- ↑ موسوی بجنوردی، سید کاظم، «آقابزرگ تهرانی»، دانشنامه تهران بزرگ، تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ذیل مدخل، ۱۳۹۹ش.
- ↑ مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، تهران، خیام، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۵۳.
- ↑ شفیعی کدکنی، محمدرضا، «یکی از چند چهره ممتاز فرهنگ ملی ما»، مجله بخارا، شماره ۱۳۸، ۱۳۹۹ش، به نقل از «انتشار بخارا تابستانی» سایت مجله بخارا، تاریخ درج مطلب:۳۱ تیر ۱۳۹۹ش، تاریخ بازدید: ۲۶ شهریور ۱۴۰۲ش.
- ↑ «شیخ آقا بزرگ تهرانی و دایرة المعارفی به نام الذریعه»، سایت مباحثات، تاریخ درج مطلب: ۱۶ مهر ۱۳۹۳، تاریخ بازدید ۲۶ شهریور ۱۴۰۲ش.
- ↑ خامنه ای، سید علی، «شیخ آقا بزرگ تهرانی، (بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری)»، سایت دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای، تاریخ درج مطلب: ۲۵ شهریور ۱۳۸۹ش، تاریخ بازدید: ۲۶ شهریور ۱۴۰۲ش.
- ↑ انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۲۵۱.
- ↑ انوار، سید عبدالله، «اهمیت الذریعه و خاندان حاج آقا بزرگ تهرانی»، کتاب ماه کلیات، شماره ۹ و ۱۰، سال ششم، شهریور و مهر ۱۳۸۲ش، ص۴۸.
- ↑ «شیخ آقا بزرگ تهرانی و دایرة المعارفی به نام الذریعه»، سایت مباحثات، تاریخ درج مطلب: ۱۶ مهر ۱۳۹۳، تاریخ بازدید ۲۶ شهریور ۱۴۰۲ش.