انگیزههای غیبت کردن
انگیزههای غیبت کردن و راه درمان آن چیست؟
دشمنی
یکی از انگیزههای غیبت کننده، دشمنی او نسبت به شخصِ غیبت شونده است. در این صورت، فرد تلاش میکند با ذکر کاستیهای آن شخص، او را در نزد دیگران کوچک و خوار کند.
برای درمان آن، توجه به اینکه مؤمنان برادرند[۱] و نباید بدی همدیگر را بخواهند، تأثیرگذار دانسته شده است. همچنین باید توجه شود که با غیبت کردن، ضرری به فرد نمیرسد؛ بلکه بر اساس روایات، کارهای خوب غیبت کننده وارد نامه اعمال غیبت شونده میشود.[۲]
حسادت
حسادت یکی دیگر از انگیزههای غیبت است. در این صورت، برای درمان غیبت باید حسادتی که درون شخص است درمان شود. حسادت به معنای آرزوی از میان رفتن نعمتی است که خدا به دیگری داده ولی به فرد حسود نداده است.[۳]
دلسوزی
گاهی غیبت از روی دلسوزی است. گاهی انسان مشکل و گرفتاری دیگری را که عیب محسوب میشود، از روی دلسوزی در میان جمع مطرح میکند. این در حالی است که، اگر آن شخص بشنود ناراحت میشود و دوست ندارد که دیگران از مشکل و عیب او باخبر شوند.
برای درمان آن، باید اندیشید که این، راه درستِ دلسوزی نیست. اگر مشکل او قابل حل است و خود شخص توانایی حل آن را دارد، باید در رفع آن بکوشد و اگر در توانایی او نیست، فقط به کسی که توانایی حل آن را دارد در میان بگذارد.[۴]
مجلسگرمی
گاهی غیبت، تنها به انگیزه خوشگذرانی و دور هم نشستن و خندیدن حاضران صورت میگیرد.
از راههای درمان آن، تفکر در این است که چند لحظه خوش بودن به عذابی که در پی دارد نمیارزد. راه دیگر ایجاد سرگرمیهای جایگزین است که بهتدریج عادت به غیبت در مجالس را از میان میبرد.
مطالعه بیشتر
- آفات زبان، محسن غفاری، تهران، پیام آزادی.