علل عدم انتساب خطبه ۳۲ نهج البلاغه به معاویه
این مقاله هماکنون به دست Shamloo در حال ویرایش است. |
آیا خطبهٔ ۳۲ نهج البلاغه از معاویة بن ابیسفیان است؟
نهج البلاغه که به حق تالی تلو قرآن است و کسی جز مولای متقیان، امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب را نسزد که چنین درّهای گران بهائی را برای تربیت جامعه از خود به جای گذارد و چرا که آن حضرت باب علم پیامبر است که رسول خدا(ص) فرمودند: من شهر علمم و علی دروازه اوست.[۱] و علم پیامبر علم الهی و بر پایه وحی بوده لذا همین علم به امیر مؤمنان رسیده است.
انتساب خطب نهج البلاغه به امام علی(ع)
تأملی در نهج البلاغه نشان میدهد که این سخنان والا متصل به وحی نبوی است و سید رضی این خطبهها را از کتابهای دیگر گلچین کرده آورده چنانچه عبد الزهرا حسینی خطیب مینویسند: قبل از نهج البلاغه بیش از ۴۸ کتاب مستقل درباره سخنان امیر مؤمنان با ذکر سلسله سند تدوین شده بود و در کتاب مصادر نهج البلاغه اش بیش از صد شرح از علمای شیعه و سنی را میشمرد که همگی خطبه ۳۲ نهج البلاغه را از امیر مؤمنان دانستهاند.[۲]
محمد بن طلحه شافعی از علمای اهل سنت و شافعی مذهب نیز در ج۱ ص۹۰ کتاب مطالب السوول آورده است که این خطبه را امیر مؤمنان علی بن ابی طالب در مسجد کوفه ایراد فرموه اند.[۳]
دلایل عدم انتساب این خطبه به معاویه
این که چرا برخی این خطبه را به معاویه بن ابی سفیان استناد دادهاند بایستی گفت که در کتابهای شیعه چنین استنادی رد شده است ولی جاحظ از علمای اهل سنت این خطبه را از شعیب بن صفوان نقل کرده که شعیب گفته معاویه بن ابی سفیان این خطبه را در آخرهای عمرش گفته است و دیگران نیز مانند باقلانی و… از اهل سنت این خطبه را از کتاب جاحظ آوردهاند و در ذیل این خطبه سخن جاحظ را آوردهاند و از این گونه نقلها روشن میشود که آنها نیز این استناد را نپذیرفتهاند و جاحظ میگوید چون من این خطبه را از شعیب بن صفوان نقل میکنم لذا مستند به معاویه کردم و گرنه این خطبه از معاویه نیست و بعد میگوید از عجایب است که برخی پنداشتهاند این خطبه را معاویه گفته باشد و سپس علت عجیب بودن را چنین نوشته:
- مطالبی که در این خطبه است به فرمایشات علی بن ابی طالب بیشتر شباهت دارد تا به حال معاویه.
- در هیچ جا دیده نشده است که معاویه سخنانی زاهدانه گفته باشد.
- این روش امیر مؤمنان علی بن ابی طالب است که مردم را تقسیمبندی میکند و حالات مردم را بهتر میداند و به حالات مرد مانند: غلبه، ذلت، ترس و خشیت وارد تر است ولی معاویه هیچ وقت راه و رسم بندگی خدا را انتخاب نکرده است.[۴]
روایت کننده این خطبه از معاویه شخصی است به نام شعیب بن صفوان که از چند لحاظ نمیتوان سخن او را پذیرفت:
- اهل سنت روایات شعیب را قابل قبول ندانستهاند چنان شیخ چه الاسلام رازی از علمای اهل سنت مینویسد: «روایات شعیب بن صفوان نوشته میشود ولی به آنها عمل نمیشود و قابل احتجاج و استناد نیستند.»[۵] المزی دیگر عالم سنی نیز میگوید: «روایات شعیب ارزشی ندارند و به آنها اهمیت داده نمیشود و او اعتنایی نداشت که از چه کسی روایت نقل کند و از ابو حاتم نیز آورده که به روایات شعیب استناد نمیشود.»[۶] بنابر این در نزد اهل سنت نیز سخن شعیب بن صفوان ارزش و اهمیتی ندارد.
- شعیب در زمان عباسیان در بغداد زندگی میکرد و اگر بخواهد چیزی را از معاویه نقل کند باید از راویان دیگر بیاورد چون خودش معاویه را ندیده است اما در این خطبه هیچ اسمی از راویان دیگر نیاورده و از این نظر نیز این استناد قابل قبول نمیباشد.
بنا بر این، خطبه ۳۲ طبق گفتههای شارحان نهج البلاغه اعم از شیعه و سنی و تمامی کسانی که درباره نهج البلاغه سخن گفتهاند و حتی آنهایی هم که این خطبه را از معاویه نقل کردهاند جملگی صراحت دارند که این خطبه از امیر مؤمنان علی بن ابی طالب(ع) میباشد. این خطبه را حسن بن ابی الحسن دیلمی در ارشاد القلوب، علی لیثی واسطی در کتاب عیون الحکم و المواعظ نیز از امیر المؤمنین علی بن ابی طالب(ع) نقل کردهاند و علاوه بر اینها تمامی افرادی که درباره اسناد و مدارک نهج البلاغه کتابی نوشتهاند، استناد این را به امیر المؤمنان ثابت نموده و و استنادش را به معاویه نادرست دانستهاند.
منابع
- ↑ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ب۵، ج۲، ص۳۴.
- ↑ حسینی خطیب، عبد الزهرا، مصادر نهج البلاغه و اسانیده، بیروت، دار الاضوا، چاپ سوم، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۵۱ و ۲۰۲.
- ↑ همان، ص۴۱۷.
- ↑ کنانی بصری، ابن عثمان عمرو الجاحظ، البیان و التبیین، بی جا، اول، مطبعه علمیه، ۳۱۱ق، ج۱، ص۱۷۲.
- ↑ شیخ الاسلام رازی، الجرح و التعدیل، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۳۷۱ق، ج۴، ص۳۴۸.
- ↑ المزی، یوسف، تهذیب الکمال، بی جا، مؤسسه الرسال، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق، ج۱۲، ص۵۳۰.