ولایت فقیه از نگاه شیخ مفید
این مقاله هماکنون به دست Shamloo در حال ویرایش است. |
آیا در تاریخ تشیع، علمایی مثل شیخ مفید، در مورد ولایت فقیه صحبتی کردهاند و نظریهای دادهاند؟
محققان نظرات شیخ مفید (درگذشته ۴۱۳ق)، بهعنوان نخسیتن فقیه برجسته عصر غیبت کبری، نشاندهنده این دانستهاند که ولایت فقیه همزاد تولد فقاهت در مذهب تشیع است.[۱]
مصداق ولی فقیه
شیخ مفید در کتاب المقنعه وظیفه اجرای حدود الهی را برعهده سلطان و حاکم اسلامی که از سوی خداوند متعال نصب شده است میداند.[۲] از نظر شیخ مفید مصداق حاکم و سلطان مشروع امامان از آل محمد(ص) و کسانی هستند که ائمه(ع) آنها را بهعنوان امیر یا حاکم نصب کنند[۳] شیخ مفید افزون بر موضوع حکومت امامان معصوم(ع)، که امری مسلّم در فقه سیاسی شیعه بوده است، به حکومت و ولایت جانشینان امامان(ع) به نواب خاص امامان معصوم(ع) که به صورت مشخص و به عنوان یک فرد برای تصدّی امور سیاسی منصوب میشدند، مانند مالک اشتر در روزگار علی(ع) یا نواب اربعه درعصر غیبت صغرای امام زمان(ع) و نواب عام آنان که به یک عنوان کلی برای تصدّی این امور منصوب شدهاند یعنی فقهای شیعه اشاره میکند. که در صورت امکان و فراهم بودن شرایط عهدهدار این منصب خواهند شد. سپس در ادامه به مواردی که احتمال این امکان در آن بیش تر است میپردازد و میفرماید: «فمن تمکن من إقامتها علی ولده و عبده و لم یخف من سلطان الجور إضرارا به علی ذلک فلیقمهاو کذلک إن استطاع إقامه الحدود علی من یلیه من قومه و أمن بوائق الظالمین فی ذلک فقد لزمه إقامه الحدود علیهم «اگر فقیهی بتواند حدود الهی را در مورد فرزندان و غلامان خود جاری کند و از سلطان جور و حاکم ظلم بر این مطلب خوف و ضرری نداشته باشد باید آن را اجرا نماید، هم چنین اگر بتواند اقامه حدود نسبت به سایرین داشته باشد و از شر و توطئه ظالمان در امان باشد پس لازم است اقامه حدود بر آنها».[۴]
سپس مرحوم شیخ مفید صورت دیگری از امکان اجرای حدود الهی را مطرح میکند و میفرماید: «و هذا فرض متعین علی من نصبه المتغلب لذلک علی ظاهر خلافته له أو الإماره من قبله علی قوم من رعیته فیلزمه إقامه الحدود و تنفیذ الأحکام و الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر و جهاد الکفار» «و این امر ـ اجرای حدود ـ واجب است بر فقیهی که قدرت حاکمه او را برای این کار نصب کند، یا سرپرستی گروهی از رعایای خود را به او بسپارد پس او باید به اقامه حدود الهی و اجرا و تنفیذ احکام شرعی و امر به معروف و نهی از منکر و جهاد با کافران بپردازد».[۵]
یعنی اگر سلاطین جور و حاکمان ظالم، فقیهی را به منصبی گماشتند که بتواند در آن موقعیت، حدود الهی را اجرا کند و ضرری از آنها به او نرسد. باید چنین کاری را انجام دهد این عبارت مرحوم شیخ مفید به چند مسئله اشاره دارد:
- اقامه حدود الهی از اختیارات حاکم اسلامی است.
- کسانی که بدون اذن امام(ع) حکومت را در اختیار بگیرند حاکم جور محسوب میشوند.
۳. اجرا و تنفیذ احکام که در برگیرنده همه احکام الهی است به اطلاق خود شامل تمامی وظائف شرعی میشود و بر اساس آن فقیه باید تلاش کند که در سراسر جامعه و در تمام شئون آن، اسلام حکومت کند.[۶]
گستره ولایت فقیه
در بخش دیگری از کتاب «المقنعه» مرحوم شیخ مفید عبارتی دارند که حاکی از گستره وسیع ولایت فقیه در نزد ایشان است جایی که میفرمایند: «و اذا عدم السلطان العادل فی ما ذکرناه من هذه الابواب کان، لفقهاء أهل الحق العدول من ذوی الرأی و العقل و الفضل ان یتولوّا ما تولّاه السلطان فان لم یتمکنوا من ذلک فلا تبعه علیهم فیه».
«و زمانی که سلطان عادل و امام معصوم(ع) در ابوابی که ذکر کردیم (ابواب وصیت) نباشد، برای فقهاء شیعه عادل که صاحب رأی و عقل و فضل هستند، لازم است که آنچه را سلطان عادل متوّلی آن بود بپذیرد و اگر از اجرای آن تمکن نداشته باشند پس خیری بر آنها در آن نیست.»[۷]
و از آنجا که ویژگی خاصی نسبت به ابواب وصیت به سایرابواب متصوّر نیست و هیچ خصوصیتی میان ابواب وصیت با سایر ابواب مشاهده نمیشود به ویژه آن که ایشان به ولایت فقیه در بحث حدود و قصاص و صلوات و جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و تنفیذ احکام به صراحت پرداخته است، عمومیت این ولایت در تمامی ابواب استفاده میشود.[۸]
سخنان این فقیه نامدار از پذیرش ولایت فقیه و گستره وسیع آن و اینکه فقیهان واجد شرایط متکفّل زمامداری امور جامعه اسلامی در عصر غیبت از سوی امامان معصوم(ع) هستند، حکایت دارد. این کلمات گهربار که بیش از هزار سال از تاریخ آن میگذرد به خوبی گویای قدمت مسئله ولایت فقیه و همپایی آن با فقه شیعه است و خط بطلانی است بر گفتار کسانی که ولایت فقیه را مسئله ای نو پا و جدید میانگارند.
منابع
- ↑ جعفر پیش فرد، مصطفی، پیشینه نظریه ولایت فقیه، قم، دبیر خانه مجلس خبرگان، ۱۳۸۰ش، ص۲۰.
- ↑ مفید، ابوعبدالله محمد بن نعمان، المقنعه، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۰ق، ص۸۱۰.
- ↑ مفید، المقنعه، ص۸۱۰.
- ↑ همان.
- ↑ همان.
- ↑ هادوی تهرانی، مهدی، ولایت فقیه ربانی، ادله و اختیارات تهران، کانون اندیشه جوان، ۱۳۷۷ش، ص۷۶.
- ↑ مفید، ابو عبدالله محمد بن نعمان، المقنعه، پیشین، ص۶۷۵.
- ↑ پیشینه نظریه ولایت فقیه، همان، ص۶۲ و ۶۳.