خاتم بخشی امام علی(ع)
جریان خاتم بخشی و دادن انگشتر درحال نماز به سائل توسط امام علی(ع) چگونه بود؟ این جریان چه امتیازی برای امام علی دارد؟
آیه ولایت و جریان بخشیدن انگشتر در هنگام نماز، بنابر اتفاق مفسران درباره امام علی(ع) نازل شده است. در زمان پیامبر اسلام، فقیری وارد مسجد شد و درخواست کمک کرد، بعد از اینکه کسی به او توجه نکرد، زبان به گلایه گشود. در همین هنگام امام علی(ع) که درحال رکوع بود با انگشت کوچک دست راست خود اشاره کرد، سائل نزدیک آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بیرون آورد. بعد از این عمل آیه ﴿سرپرست و رهبر شما تنها خدا است، و پیامبر او، و آنهایی که ایمان آوردهاند و نماز را برپای دارند و در حال رکوع زکات میپردازند.﴾(مائده:۵۵) نازل شد.
با توجه به عبارتهای «انّما» و «ولیکم»، و معنای انحصاری که از آیه برداشت میشود مشخص میشود، که این آیه در بیان ولایت و سرپرستی جامعه است، بنابراین آیه، دلالت بر امامت و ولایت امام علی(ع) میکند. یکی از ویژگیهایی که از امتیازات خاص امام علی در این آیه شمرده میشود این است که با وجود اینکه ایشان در حال نماز و رکوع بود، اما این خاتم بخشی حضرت را از لحظه ای از خدا غافل نکرد، نشانه این امر تأیید عبادت مخلصانه امام علی توسط خداوند با نزول این آیه میباشد.
شأن نزول آیه ولایت
اکثر مفسران و اهل حدیث معتقدند آیه ولایت ﴿إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ؛ سرپرست و رهبر شما تنها خدا است، و پیامبر او، و آنهایی که ایمان آوردهاند و نماز را برپای دارند و در حال رکوع زکات میپردازند.﴾(مائده:۵۵) در شأن امام علی(ع) نازل شده است.
ابوذر غفاری نقل کرده که با رسول خدا(ص) در مسجد نماز میخواندم، فقیری وارد مسجد شد و از مردم تقاضای کمک کرد ولی کسی چیزی به او نداد. او گفت: خدایا تو شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضای کمک کردم ولی کسی جواب مساعد به من نداد. در همین حال علی(ع) که درحال رکوع بود با انگشت اشاره کرد. فقیر نزدیک آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بیرون آورد. سپس جبرئیل نازل شد و آیه ولایت را بر ایشان نازل کرد.[۱]
دلالت آیه بر ولایت امیر المؤمنین(ع)
این آیه که با کلمه «انما» که در لغت عرب به معنای انحصار میآید شروع شده و میگوید: ولی و سرپرست و متصرف در امور شما تنها خدا و پیامبر و کسانی که ایمان آوردهاند و نماز را به پا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند، میباشند شک نیست که رکوع در این آیه به معنی رکوع نماز است، نه به معنی خضوع، زیرا در عرف شرع هنگامی که رکوع گفته میشود. به همان معنی معروف آن یعنی رکوع نماز است؛ و همچنین کلمه «ولی» در آیه مورد بحث به معنای دوست و یاور و ناصر نیست زیرا ولایت به معنای دوستی و یاری کردن مخصوص کسانی نیست که نماز میخوانند و در حال رکوع زکات میدهند بلکه همه مسلمین باید همدیگر را دوست بدارند و به همدیگر کمک کنند. پس منظور از «ولی» در آیه فوق به معنی سرپرستی و رهبری میباشد.
بنابراین آیه از آیاتی است که دلالت بر ولایت و امامت علی(ع) میکند و از این رو به آیه ولایت معروف و مشهور میباشد. شأن نزول که در آیه ولایت ذکر شد علاوه بر کتب شیعه در کتابهای معتبر اهل سنت بطور گسترده ذکر شده است.[۲]
علی(ع) غرق در عبادت پروردگار
برخی مطرح نمودهاند که با توجه به اینکه امام علی در حال نماز غرق در مناجات پروردگار میباشد تا جایی که تیر از پایش بیرون آوردند و او متوجه نشد، چگونه ممکن است صدای سائل را شنیده باشد و به او توجه پیدا کند؟
پاسخ این است که شنیدن صدای سائل و به کمک او پرداختن توجه به خویشتن نیست بلکه عین توجه به خدا است. علی(ع) در حال نماز از خود بیگانه بود نه از خدا، و بیگانگی از خلق خدا بیگانگی از خدا است، به عبارت دیگر پرداخت زکات در حال نماز انجام عبادت در ضمن عبادت است نه انجام یک عمل مباح در ضمن عبادت، بنابر این از آنجا که مقام امام علی(ع) و عظمت عبادت او (دادن انگشتر در حال نماز به سائل) در نزد خدا بسیار ارزشمند است لذا خداوند در شأن این عبادت این آیه را نازل کرد و او را به عنوان امام و سرپرست مسلمین بعد از پیامبر معرفی نموده است و ولایت و رهبری آن حضرت را در ادامه ولایت خویش و پیامبرش قرار داده است. پس آن عمل باید از اهمیت و جایگاهی بلندی برخوردار باشد که در برابر آن از خداوند چنین امتیازی دریافت میدارد.
مطالعه بیشتر
- امامت در پرتو کتاب و سنت، مهدی سحاوی.
- شیعه در اسلام، علامه طباطبایی.
- امامت و رهبری، مرتضی مطهری.
- اعتقاد ما، مکارم شیرازی.
منابع
- ↑ نصر الدین، ایحی، کتاب المواقف، بیروت، دارالجیل، چاپ اول، ۱۹۹۷ م؛ ابن حجر هیثمی، احمد بن محمد، صواعق المحرقه، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ اول، ۱۹۹۷ م، ص۱۰۴.
- ↑ . طبرسی، بن جریر، جامع بیان، بیروت، دارالفکر، ج۶، ص۳۸۹؛ جصاص، احکام القرآن، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ ق، ج۲، ص۵۵۷؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، احیاء الثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۱، ج۱، ص۲۰۹؛ قرطبی، تفسیر قرطبی، بیروت، مؤسسه التاریخ العربی، ۱۴۰۵ ق، ج۶، ص۲۲۱.