اوتاد
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
اوتاد چه کسانی هستند؟
اوتاد
اوتاد: در لغت به معنای میخها جمع وتر است. مطابق حدیثی از ابن مسعود، اوتاد چهار نفرند و قلبشان بر قلب جبرئیل است. و مقامشان والاتر از ابدال است.[۱]
به گفته ابن عربی، آیه شریفه: «الم نجعل الارض مهادا-والجبال اوتادا و… - یعنی آیا زمین را بستر قرار ندادیم و کوهها را میخهای آن نساختیم؟ سوره نباء، آیه ۷ و ۸» اشاره به آنهاست.[۲]
در روایات شیعه، کلمه اوتاد گاهی به پیامبر ص و ائمه دوازدهگانه و گاه به گروهی از اولیاء اطلاق شده است.[۳]
صفات و ویژگیها
۱- همدیگر را میشناسند و در کارها به اجازه یکدیگر محتاجند.[۴]
۲. هر یک بر خلق یکی از انبیاء، مانند آدم(ع) ابراهیم(ع) عیسی(ع) و محمَد (ص) هستند و از روحانیت یکی از فرشتگان مدد میگیرند و هر یک از ارکان کعبه متعلق به یکی از آنهاست.[۵]
۳. هر یک از آنها، دارای علومی ویژه است که به سبب آن علوم به مقام اوتادی رسیده است.[۶]
در متون شیعی آمده است که آنان لحظه ای از پروردگار خویش غافل نیستند و از دنیا جز در حد نیاز گرد نمیآورند؛ و از آنها لغزشهای بیشتری پدید نمیآید. [۷].
گفتهاند: در مساجد اوتادی هستند که با فرشتگان همنشینند و فرشتگان در بیماری آنان را عیادت و به هنگام نیاز، یاری میکنند.[۸] نقشها و آثار وجود آنها در عالم
۱. به برکت ایشان، باران میبارد و بلا از زمین دور میشود و به واسطه ایشان، مردم روزی مییابند.[۹]
۲. ابن عربی میگوید: همچنان که خانه به وسیله ارکان آن حفظ میشود، خداوند نیز عالم را به وسیله اوتاد حفظ میکند.[۱۰]
۳. ابن عربی میگوید: وقتی شیطان گفت: من از چهار جهت به فرزندان آدم وارد میشوم.[۱۱] اشاره بر همان جهاتی داشت که اوتاد حافظ آنند و آنان خود از این چهار جهت از دستبرد شیطان مصونند.[۱۲]
منابع
- ↑ ر. ک. سفینه البحار، همان، ج۱۰، ص۴۱۰.
- ↑ ر. ک. دائره المعارف بزرگ اسلامی، همان، ج۲، ص۵۹۲.
- ↑ ر. ک. ابن عربی، محیی الدین، الفتوحات المکیه، تصحیح احمد شمس الدین، چاپ اول، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰ هـ، ج۳، ص۱۲.
- ↑ ر. ک. سفینه البحار، همان، ج۱۰، ص۴۱۰.
- ↑ ر. ک. هجویری، علی، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، تهران، ۱۳۵۸.
- ↑ ر. ک. سفینه البحار، همان، ج۱۰، ص۴۱۱.
- ↑ همان
- ↑ سفینه البحار، همان، ج۲، ص۴۳۸.
- ↑ احمد بن حنبل، مسند، استانبول، ۱۹۸۰ م، ج۲، ص۴۱۸.
- ↑ احمد جام، انس التائبین، به کوشش علی فاضل، تهران، انتشارات کوس، ص۲۱۶.
- ↑ ابن عربی، محمد، الفتوحات المکیه، به کوشش عثمان یحیی، قاهره، ۱۳۹۲–۱۴۱۰ ق، ج۱۱، ص۲۶۶.
- ↑ اعراف ۱۷.