حیات الهی از منظر قرآن و حدیث
به صورت مختصر حیات الهی (صفت حی) از منظر قرآن و حدیث را تبیین فرمایید؟
صفات الهی از چند جهت تقسیمبندی شده که یکی از آنها، تقسیم صفات الهی به صفات ثبوتیه (جمالیه) و سلبیه (جلالیه) است.
صفات ثبوتی هم خود بر دو قسمند: ۱. صفات ذات؛ ۲. صفات افعال.
یکی از صفات خداوند صفت حی و حیات است که جزء صفات ثبوتی ذاتی خداوند است. یعنی خداوند حی است و حیات خداوند هم عین ذات اوست، در قرآن آیات زیادی دلالت بر حیات الهی دارند از جمله: ﴿اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ؛ خداست که معبودی جز او نیست، زنده و برپادارنده است.﴾(بقره:۲۵۵) ﴿وَتَوَکَّلْ عَلَی الْحَیِّ الَّذِی لا یَمُوتُ؛ و به آن زنده که نمیمیرد توکل کن.﴾(فرقان:۵۸)
بعضی چنین میپندارند که موجود زنده به چیزی گفته میشود که دارای نمو، تغذیه، تولید مثل، جذب و دفع، حس و حرکت باشد و این تفسیر از حیات در مورد خداوند کاملا نادرست است؛ بلکه حیات به معنای وسیع و واقعی عبارت است از علم و قدرت؛ بنابراین وجودی که دارای علم و قدرت بیپایان است، دارای حیات کامل است. پس حیات خداوند همان علم و قدرت او است. اما نمو و تغذیه و... از آثار موجود زنده ناقص است.[۱] لذا حیات خداوند، ذاتی، ازلی، ابدی، تغییرناپذیر و خالی از هرگونه نقص و محدودیت است، و بیانگر احاطه علمی او به هر چیز و توانایی بر هر کار است.[۲]
در روایات معصومین(ع) درباره صفت «حی» توضیحات زیادی آمده است. امام باقر(ع) میفرماید: «كَانَ حَيّاً بِلاَ حَيَاةٍ حَادِثَةٍ»[۳] یعنی خداوند همواره زنده بود بدون آنکه حیات بر او عارض شود. در شرح این حدیث گفته شده است: حیات کبریایی او عین ذات و عین صفات کمال اوست و هرگز محکوم به حیات عاریتی و عارضی نخواهد بود. همچنانکه حیات بشر مانند وجود و هستی او، عاریتی میباشد و پیوسته در معرض حوادث قرار میگیرد.[۴]