بررسی فضائل عثمان در کتب روایی اهل‌سنت

نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۰۹ توسط Golpoor (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} فضائل عثمان از چهار کتاب روایی اهل سنت را بررسی فرمایید. {{پایان سوال}} {{پاسخ}} اهل سنت بر این پندارند که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم برای خود جانشینی تعیین نکرده است، و با این بینش ولایت و امامت مولای...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

فضائل عثمان از چهار کتاب روایی اهل سنت را بررسی فرمایید.

اهل سنت بر این پندارند که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم برای خود جانشینی تعیین نکرده است، و با این بینش ولایت و امامت مولای متقیان امیر المؤمنین علی(ع) را که مبتنی بر آیات و روایات غیر قابل انکار در کتاب های شیعه و سنی است، نمی پذیرند. در این راستا برای خلفای خود یعنی ابوبکر، عمر و عثمان، فضائلی را در کتب خویش می آورند تا ثابت کنند مردم صدر اسلام با توجه به این فضایل بود که آنها را بر حضرت علی(ع) مقدم داشته اند. با ژرف نگری و تحقیق در کتاب های اهل سنت این مطلب به خوبی روشن می گردد که در مورد خلیفه سوم یعنی عثمان بن عفان بیش از آن چه فضیلت بگویند دست به توجیه و درست جلوه دادن کار های عثمان می کنند. در حال کارهای او به گونه ای بود که باعث اعتراض اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر وی شد و او را به قتل رساندند. ابن ابی الحدید معتزلی یکی از عالمان بزرگ اهل سنت در دفاع از عثمان، اول کارهای او را شمرده و سپس به دفاع و توجیه از آن ها برخاسته و چنین می نویسد:

عثمان در خلافت خود کارهایی کرد که منجر به کشته شدنش توسط مسلمانان گشت. از جمله کارهای او مسلط کردن بنی امیه بر ولایت و استان داری شهر ها بود. آنها از تقوای کافی برخوردار نبودند به گونه ای که ولید که استاندار کوفه بود با حالت مستی به نماز می آمد، یا عثمان به تقسیم بیت المال در بین اطرافیان خود پرداخت. اهانت به عمار یاسر و عبد الله بن مسعود و یا تبعید ابی ذر غفاری به ربذه[۱] از دیگر کارهای عثمان بوده است.

این عالم سنی پس از شمردن این کارهای خلاف عثمان، دست به توجیه زده و می گوید این کارها گناه کبیره نبودند تا گفته شود عثمان با این کارها فاسق شده و صلاحیت خلافت را از دست داده، بلکه این ها گناه صغیره می باشند و خداوند عثمان را به خاطر این رفتارها بخشیده است.[۲]

برای روشن شدن بیشتر مطلب و این که با همه این کارها آیا باز می توان گفت عثمان فضایلی داشت که بر امیر مؤمنان علی(ع) مقدم باشد به کتاب های معتبر نزد اهل سنت به خصوص صحاح سته[۳] (شش کتاب معتبرنزد اهل سنت) اشاره می کنیم:

۱ در گزارشی رسول گرامی صلی الله علیه و اله و سلم فرمودند: هر پیامبری در بهشت رفیقی دارد و رفیق من عثمان بن عفان می باشد. عثمان بن خالد راوی این روایت توسط رجال شناسان اهل سنت ضعیف، جاعل و دروغگو دانسته شده است..[۴]

۲ از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کنند که به عثمان فرمود: ای عثمان این جبرئیل است که مرا خبر می دهد تا دخترم ام کلثوم را به همان مهریه رقیه، همسر تو قرار دهم. این روایت نیز در ذیل آن تضعیف شده است..[۵]

۳ محمد بن سیرین از کعب نقل می کند که پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله و سلم از فتنه ای که رخ خواهد داد، یاد می کرد که مردی با سر پوشیده از آن جا گذشت و پیامبر فرمود در آن روز این مرد در هدایت است و من رفتم صورتش را باز کردم دیدم عثمان بن عفان است.

ابن ماجه پس از نقل این روایت می نویسد: محمد بن سیرین، کعب را ندیده است. به همین جهت این روایت منقطع می باشد.[۶] پس اعتماد به آن مشکل است.

۴ از محمد بن زیاد نقل شده که جنازه ای را آوردند تا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر آن نماز بخواند ولی حضرت نماز میت نخواند. وقتی علت را پرسیدند، آن حضرت فرمود: این شخص عثمان را دشمن می داشت. ترمذی در ذیل آن می نویسد این حدیث غریب است و محمد بن زیاد واقعاً ضعیف می باشد.[۷] یعنی نمی توان به نقل کننده ضعیف اعتماد و خبر او را باورکرد.

علاوه بر این ها روایاتی نیز وجود دارد که عثمان بر خلاف سیره پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم حرکت می کرد و البته این گونه روایات در همین کتاب های معتبر ثبت شده است که به چند نمونه اشاره می شود:

۱ چهار رکعتی خواندن نماز در مسافرت

در صحیح بخاری آمده است که عبد الرحمن بن یزید نقل می کند: عثمان در منا مسافر بود و باید نماز را شکسته می خواند، نمازش را با مردم چهار رکعتی خواند و این مطلب به گوش عبد الله بن سعید رسید، وی گفت ما با پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم در منا نماز را شکسته می خواندیم، در زمان ابوبکر و عمر نیز نمازهای چهار رکعتی را دو رکعتی می خواندیم و من نمی دانم این نماز چهار رکعتی چیست؟[۸]

۲ نهی از عمره تمتع

عثمان بن عفان مردم را از عمره تمتع در مکه نهی می کرد و امیر مؤمنان علی(ع) فرمودند: چرا کاری را که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم انجام می داد. نهی می کنی.

در روایت دیگر آمده: علی رضی الله عنه وقتی محرم شد (در حج) گفت لبیک می گویم برای گذاشتن حج و عمره تمتع، عثمان گفت تو دیدی من مردم را از این کار نهی کردم و علی رضی الله عنه در جواب گفت من سیره رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را ترک نخواهم کرد.[۹]

این ها فقط نمونه هایی از فضایل عثمان بود که اهل سنت در کتاب های روایی که معتبر می دانند آورده اند و اینک آیا عثمان مقدم بر علی(ع) بود یا نه؟ باید منصفانه قضاوتکرد چرا که با توجیه کردن کارها و ادعاهای بی دلیل نمی توان بر کسی فضیلت قائل شد. در این کتاب ها اهل سنت کارهای عثمان بن عفان را توجیه می کنند به گونه ای که وقتی شخصی از ابن عمر می پرسد که آیا واقعیت دارد که عثمان در جنگ احد پیامبر را تنها گذاشت و فرار کرد و آیا واقعیت دارد که عثمان در جنگ بدر شرکت نکرد؟! می گوید بلی ولی خداوند او را به خاطر فرارش بخشید و علت شرکت نکردنش در جنگ بدر به خاطر این بود که همسرش مریض بود.[۱۰] کسی پیامبر را در سخت ترین حالت تنها گذاشته چه فضائلی برای او می توان گفت. راوی پسر عمر خلیفه دوم است سند روایت هم صحیح بخاری است که از بزرگان اهل سنت است.

آیا کسی که تا آخرین لحظات با پیامبر اسلام بود و از جنگ فرار نکرد از نظر فضیلت کمتر است از کسی که فرار کرد و آیا پذیرفتنی است که عثمان به خاطر مریض بودن همسرش در جنگ شرکت نکند، در حالی که اهل سنت می گویند عثمان ثروتمند و دارای کنیز و غلام بود و آن ها می توانستند از همسر مریض او نگه داری کنند و اصولاً ماندن او در کنار همسرش سودی نداشته است و باید به جنگ می رفت. البته اگر پذیرفته شود که واقعاً همسرش مریض بود. چرا که این مطلب برای توجیه اعمال او ذکر شده است.

نگاهی به فضائل حضرت علی(ع) در همان منابع اهل سنت و مقایسه آنها با مواردی که به مدح عثمان پرداخته خود گویای این حقیقت است که آن حضرت با عثمان و هیچ شخص دیگری قابل مقایسه نیست و برتری ایشان مورد تأیید هر انسان آزاد اندیشی است.


منابع

  1. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، انتشارات کتابخانه مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۲۹.
  2. همان، ج۳، ص۶۸.
  3. صحاح سته عبارتند از: ۱. صحیح البخاري، محمد بن اسماعیل بخار؛ ۲. صحیح مسلم، مسلم بن حجاج نیسابوری؛ ۳. سنن ابن ماجه، محمد بن یزید قزوینی؛ ۴. سنن ابی داوود، سلیمان ابن اشعث سجستانی؛ ۵. سنن الترمذی، محمد بن عیسی ترمذی؛ ۶. سنن النسائی، احمد بن شعیب نسائی.
  4. سنن الترمذی، پیشین، ج۵، ص۲۸۸؛ سنن ابن ماجه، پیشین، ج۱، ص۴۰.
  5. سنن ابن ماجه، پیشین، ج۱، ص۴۱.
  6. همان.
  7. سنن الترمذی، پیشین، ج۵، ص۲۸۹.
  8. بخاری، محمد، صحیح البخاری، بیروت، دار الفکر، بی تا، ج۲، ص۳۵.
  9. نیسابوری، مسلم، صحیح مسلم، بیروت، دار الفکر، بی تا، ج۴، ص۴۶.
  10. صحیح البخاری، پیشین، ج۴، ص۲۰۳ و ج۵، ص۳۴.