اهلسنت و تکفیر شیعیان
آيا مذاهب چهارگانه اهل سنت شيعه اماميه را كافر مي دانند؟
هرچند در نزد پيروان مذاهب اهل سنت شيعه به عنوان روافض تكفير مي گردد، اما نظر مذاهب چهارگانه اهل سنت در اين مورد دچار تناقض گويي و اضطراب است. از يك سو معياري را كه براي اسلام و كفر مطرح مي كنند شيعه با اين معيار از ديدگاه اهل سنت نمي تواند كافر باشد اما ازسوي ديگر برخي از مذاهب اهل سنت مطالبي را مطرح كرده اند كه كفر شيعه از آنها به دست مي آيد و بدعت را به شيعه نسبت داده و لازمه بدعت را كفر دانسته اند. هرچند برخي از آنان چنين ملازمه اي را نمي پذيرند. قبل از بيان فتواي و نظر مذاهب اهل سنت در اين خصوص به معرفي اجمالي مذاهب اهل سنت مي پردازيم. 1. مذهب حنفي پيروان ابوحنيفه نعمان بن ثابت خراسانى (80 ـ 150 ق) هستند كه از شاگردان امام جعفر صادق عليه السلام بوده، مذهب حنفى بزرگترين مذهب اهل سنت است و غالباً در آسيا سكونت دارند و نيمى از مسلمانان روى زمين مى باشند، معروف ترين تأليفات ابوحنيفه المسند در حديث و كتاب المخارج و كتاب الفقه الاكبر در فقه است. 2. مذهب شافعي ابوعبدالله محمد ادريس شافعي بنيانگذار اين مكتب است. شافعي مابين سالهاي 146 تا 150 قمري در غزه به دنيا آمد ودر سال 204 وفات يافت. او از مالك بن انس و محمد بن حسن شيباني شاگرد ابوحنيفه بهره برد. پيروان ابوعبدالله محمد بن ادريس شافعى هاشمى مطلبى (150 ـ 241 ق) صاحب كتاب الأمّ در فقه و المسند در حديث هستند و پيروان اين مذهب غالباً در كردستان و مصر سكونت دارند. 3. مذهب مالكي شاخه مالكي از مذاهب فقهي و پيرو ابوعبدالله مالك بن انس است. وي در سالهاي 90 تا 95 هجري قمري در مدينه متولد شدهاست. وفات وي را در فاصله سالهاي 174 تا 179 ميدانند. او را امام دارالهجره و امام المدينه ميگويند. مكتب مالكي در مدينه شكل گرفت. وى به خواهش منصور عباسى كتاب الموطّأ را در فقه و حديث تصنيف نمود، بيشتر پيروان وي در شمال افريقا سكونت دارند. 4. مذهب حنبلي احمد بن محمد بن حنبل (164-241ق) امام اين مذهب است. او از بزرگان محدثين اهل سنت است. در اين ترديد است كه آيا خود او فتواي مجتهدانه ميداده است يا از فتوا پرهيز داشته و تنها به روايت عمل ميكرده و شاگردانش بودهاند كه آراء او را منتشر كردند.[1] وى صاحب كتاب المسند در حديث و الناسخ و المنسوخ در فقه و كتب بسيار ديگرى در فقه و تفسير و حديث و تاريخ است، پيروان اين مذهب در افريقا و خليج فارس و عربستان ساكنند. از جمله پيروان فقهي حنابله، وهابيت هستند. فرقه وهابيت گرچه به لحاظ فقهي حنبلي مذهباند ولي به لحاظ فكري مورد اعتراض همه مذاهب چهارگانه اهل سنت قرار گرفته اند. فرقة وهابيت، پيروان محمد بن عبدالوهاب مي باشند كه وي تابع ابن تيميه حنبلي شامي بوده است. وي براي تكفير مسلمانان مدعي شد كه اعتقاد به شفاعت و اموري مانند تبرّك و توسل به پيامبران شرك و مخالف توحيد است.[2] البته مذاهب چهارگانه اهل سنت انديشه ابن تيميه و پيروان و اتباع او را بر نتافتند و در مقابل او موضعگيري نمودند و گروهي از فقها عليه او قيام نمودند و از قاضي وقت كه حنفي هم بوده است محاكمه او را خواستار شدند و توسط قاضي مالكي وقت به زندان محكوم شد. ابن كثير از بزرگان اهل سنّت مي نويسد: قضات هر چهار مذهب (حنفي، مالكي، شافعي و حنبلي) او را مذمت و به زندان محكوم كردند.[3] شوكاني از علماي بزرگ اهل سنت نيز مينويسد: طبق فتواي قاضي مالكي دمشق كه حكم به كفر او داده بود در دمشق ندا در دادند كه هر كس معتقد به عقايد ابن تيميه باشد خون و مالش حلال است.[4] بعد از بيان اين مقدمه بحث تكفير شيعه از سوي مذاهب اهل سنت از دو جهت قابل توجه است: 1. معيار كفر و كافر از ديدگاه فقهاى اهل سنت از ديدگاه فقهاى اهلسنت، اگر كسى يكى از ضروريات اسلام را انكار كند، كافر و بيرون از دين است. بنابراين معيار، شيعه نمي تواند از نظر مذاهب اهل سنت كافر باشد. زيرا طبق گفته برخي از علماي اهل سنت هيچ مسلماني از شيعه يا سني، خدا، پيامبر، قيامت و دستورات اسلام را انكار نمىكند. اگر هم نظر و عقيدهاى در بين فرقههاى اسلامى پيرامون مسايل مربوط به توحيد، نبوت و غير آن مطرح شده از ضروريات دين نبوده بلكه جزو مسايل نظرى است كه انكار آن، خروج از دين نيست؛ زيرا مسايل غير ضرورى كه به وسيلۀ اجتهاد صحيح انجام شود، انكار آن خروج از اسلام نمىباشد.[5] بر اين اساس به دو نمونه از نظرات علماي اهل سنت در اين باب اشاره مي كنيم: نووى در شرح مسلم مىنويسد: «اعلم انّ مذهب أهل الحق: انّه لايكفر أحد من اهل القبلة بذنب ولايكفر اهل الاهواء و البدع و الخوارج و المعتزله وغيرهم، و انّ من جحد ما يعلم من دين الاسلام ضرورة حكم بردتّه و كفره. . . ؛[6] آگاه باشيد كه نظر صحيح و حق دربارۀ تكفير آن است كه احدى از اهل قبله، به خاطر گناهى تكفير نمىشود؛ چنانكه اهل هوا، بدعت، خوارج، معتزله و غير آنان تكفير نمىشوند. و هر كس چيزى را كه از ضروريات دين اسلام است انكار كند، حكم به ارتداد و كفر او مىشود. همچنين ابن نجيم مصرى مىنويسد: « فالحاصل ان المذهب عدم تكفير أحد من المخالفين فيما ليس من الاصول المعلومة من الدين للضرورة»؛ مذهب ما آن است كه كسى از مخالفان را تكفير نمىكنيم جز در انكار اصل ضرورى دينى.[7] در همين راستا روايات فراواني در منابع اهل سنت وجود دارد كه حاكي از آنست كسي كه قائل به «لا إله إلا اللّه» و «محمد رسول اللّه» باشد، جان و مال و آبرويش محترم است و كسي حق كافر دانستن او را ندارد.[8] بنابراين مذهب تشيع به عنوان يكي از مذاهب جهان اسلام، علاوه بر اينكه قائل به شهادتين است، حتّي فروعات دين از قبيل نماز، زكات، حج و روزه و... را نيز منكر نيست و به آنها ملتزم است، با اين معيارهاي كلي اهل سنت تكفير نمي شود. به همين خاطر است كه فقيه و عالم اهل سنت، «استاد شيخ محمود شلتوت» رئيس دانشگاه الازهر مصر، مذهب جعفري را رسمي دانسته بود و با كمال صراحت فتواى جواز عمل به فقه جعفرى را صادر و اعلام كرد كه اين فقه در بسيارى از موارد نسبت به فقههاى ديگر برترى كامل دارد.[9] اما از مطالب خاصي كه از سوي مذاهب اهل سنت مطرح شده است برخلاف آنچه كه درباره معيار اسلام و كفر بيان گرديد، برخي از مذاهب اهل سنت به كفر شيعه فتوا داده اند. اين مطلب از فتواهاي مذاهب چهارگانه درباره خواندن نماز به امامت شيعه روشن مي گردد: در فتاواي علماء مذاهب چهارگانه اهل سنت درباره خواندن نماز به امامت شيعه اماميه اسم صريح شيعه اماميه برده نشده است بلكه از عناوين كلي تري مثل اهل بدعت، اهل اهواء و روافض و امثال اين ها استفاده نموده اند. علماء حنفي مذهب آن طوري كه از فتاواي آنان بدست مي آيد اقتداء به شيعه امامي را جايز نمي دانند و شيعه امامي را در كنار جهميه، قدريه، خطابيه و مشبهه قرار داده و مي گويند هر كه خلافت ابوبكر را انكار كند و قائل به خلق قرآن باشد در زمره كفار قرار مي گيرد و اقتداء به او جايز نمي باشد. [10] برخي از حنفي ها قيد غاليه را به روافض افزوده و مي گويند اقتداء به روافض غالي جايز نيست.[11] اگر مراد از روافض شيعه غالي باشد پس شيعه اماميه از ديدگاه حنفي ها كافر نيست ولي با توجه به اينكه منكر خلافت ابوبكر و قائلين به خلق قرآن كافر دانسته شده، اين فتوا شيعه اماميه را نيز شامل مي شود. علماء حنبلي نيز مانند حنفي ها اقتداء به شيعه امامي را جايز نمي دانند و مي گويند كسي كه در وضوء به جاي شستن پا, آن را مسح مي كند. اقتداء به او جايز نمي باشد. [12]از اين فتواي حنبلي ها كفر شيعه به دست نمي آيد. از فتواهاي علماي مالكي مذهب به دست مي آيد كه نماز به امامت كسي كه علي ـ عليه السلام ـ را بر خلفاء سه گانه تفضيل مي دهد و يا قائل به خلق قرآن است اعاده ندارد و صحيح مي باشد و علت آن را اين مي داند كه اين طائفه صاحبان بدعت خفي بوده و قطع به كفر آنان وجود ندارد.[13] شافعي ها به طور سرپوشيده اقتداء به كساني را كه قائل به خلق قرآن هستند و بدعت شان موجب كفر نمي شود جايز دانسته اند.[14] ولي نگفته اند كه كدام بدعت موجب كفر مي شود و كدام موجب كفر نمي شود. به هر حال در كتاب هاي علماء مذاهب حنبلي، مالكي و شافعي در ين مسئله از عنوان روافض استفاده نشده است امّا در كتاب هاي علماء حنفي مذهب اين عنوان خيلي به چشم مي خورد و معمولاً آن را بر شيعيان امامي حمل مي كنند. در نتيجه مي توان گفت از نظر مذهب حنفي شيعه اماميه و كساني كه خلافت ابوبكر را قبول ندارند و نيز كساني كه قائل به خلق قرآن هستند، كافر شمرده مي شود. وحنبلي ها به صراحت به كفر شيعه فتوا نداده اند. كلمات علماء مذهب مالكي صراحت بر عدم كفر شيعه دارد. از سخنان شافعيان نيز كفر شيعه اماميه به دست نمي آيد. پي نوشت ها: [1] . براي آشنايي بيشتر ر.ك: آشنايي با فرق تسنن، فرمانيان، مهدي، مركز مديريت حوزه علميه، قم، 1387. [2] . براي اطلاعات بيشتر در مورد فرقه وهابيت رجوع كنيد: آئين وهابيت، آيۀالله سبحاني، جعفر، انتشارات اسلامي. [3] . ابن كثير، البداية و النهاية، ج 14، ص 47. [4] . الدرر الكامنة، شوكاني، ج 1، ص 147. [5] . بررسي فتواي تكفير در نگاه مذاهب اسلامي، رجبي، حسين، ص 27، نشر مشعر،تهران ١٣٨٨ش. [6]. نووي، ابو زكريا يحيي بن شرف، صحيح مسلم بشرح النووي، ج1، ص150، بيروت، دار إحياء التراث العربي، چ2، 1392ق. [7]. ابن نجيم مصري، زين الدين ابن نجيم، البحر الرائق شرح كنز الدقائق، ج1، ص371، بيروت، دار المعرفة ، چ2، بيتا. [8]. صحيح مسلم: ج 4 ص 1871 ح 2405 باب/ فضائل علي/ ط دار احياء التراث، و صحيح البخاري ج 5 ص 171، و ج 5 ص 22 ط دار احياء التراث العربي؛ براي اطلاعات بيشتر رك: الفصول المهمة في تاليف الامة، سيد عبد الحسين شرف الدين، ص 34-30، المجمع العالمي للتقريب، تهران، 1423 ق. [9]. شيخ شلتوت ميگويد: «ان المذهب الجعفرى المعروف بمذهب الشيعة الامامية الاثنى عشرية، مذهب يجوز التعبد به شرعاً كسائر المذاهب اهل السنة». رك: مجله رسالة الاسلام شماره 3 سال 11. [10]. مصري حنفي، زين الدين ابن نجيم، البحر الرائق شرح كنز الدقائق، 1:611. بيروت، محمد علي بيضون، اول، 1418ق.و حنفي فخرالدين عثمان بن علي.تبيين الحقائق شرح كنزالدقائق، 2:160، قاهره، دارالكتب الاسلاميه، 1313ق. [11]. كمال الدين محمد بن عبد الواحد، فتح القدير، 2:182، بيروت، دارالفكر، بيتا. [12]. سيوطي رحيباني، مصطفي، مطالب اولي النهي... 3:410، دمشق، مكتب الاسلامي، 1961م. [13]. محمد عيش، منح الجليل شرح مختصر الخليل، 2:299، بيروت، دارالفكر، 1409ق. [14]. النووي، محي الدين، المجموع، 4:254، بيروت، دارالفكر، 1997م.