رسیدن از خودشناسی به خداشناسی
چگونه مي توان از خود شناسي به خدا شناسي رسيد؟
شناخت جسم
خودشناسی سیر درونی و باطنی است، که از دو مرحله تشکیل شده و یکی از مراحل آن شناخت جسم است.
انسان با انديشه در جسم خود و چگونگی آفرینش خويش، به علم و قدرت خداوند شناخت پیدا میکند. با دقت در اعضاءِ بسيار دقيق و ظريف، و تفكّر در هماهنگي بين آنها، بزرگی پروردگار، به اندازه ظرفیت انسان، درک میشود. انسان با ديدن زيباييهاي خود، جمال و زيبائي آفريننده خود را مشاهده ميكند؛ چنانچه آیه ﴿لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيم؛ ما انسان را در نیکوترین نظم و اعتدال و ارزش آفریدیم.﴾(تین:۴) به این اشاره دارد که خدا انسان را در زیباترین صورت آفریده است.
شناخت روح
یکی دیگر از مراحل خودشناسی، شناخت روح است. این مرحله، پس از مرحله شناخت جسم قرار میگیرد.
در آیه ﴿سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقّ؛ به زودی نشانه های خود را در کرانه ها و اطراف جهان و در نفوس خودشان به آنان نشان خواهیم داد تا برای آنان روشن شود که بی تردید او حق است.﴾(فصلت:۵۳)، به این مرحله از خودشناسی اشاره شده است و مقدمه خداشناسی دانسته شده است. از این مرحله به «آیات اَنْفُسی» نیز تعبیر شده است.[۱]
برای شناخت روح، دو مرحله عملی و نظری برشمردهاند؛ البته آنچه در رسیدن به خداشناسی مؤثرتر دانسته شده مرحله عملی آن است.
در مرحله عملي، انسان با شناخت روح خود و پاکسازی آن از آلودگيها، خود را آماده دریافت نور معرفت خدا میکند؛ زيرا آنچه بين انسان و خدا، فاصله ايجاد ميكند، و از شناخت خدا جلوگیری میکند، اعمال و اخلاق ناپسند انسان است. بر اساس دعایی از امام سجاد(ع) مانعی بین انسان و خدا، جز اعمال او نیست.[۲]
در آیه ﴿وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِين؛ پروردگار خود را عبادت كن تا به يقين برسي.﴾(حجر:۹۹) به مرحله عملی از شناخت روح اشاره شده است. در این مرحله، انسان با عبادت و عمل نیک، به فقر و نیاز محض خود نسبت به خدا آگاه شده و اعمال خود را فقط براي رضايت او انجام ميدهد. این شناخت، از جنس علم حضوری و شهودی است.
بر اساس آیه ﴿وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِی؛ در انسان از روح خود دميدم.﴾(ص:۱۹) روح انسان از جلوه هاي وجود خدا است. مانند پرتوهای خورشید که جلوه و ظهوری از خود خورشيد است و به هر جایی که میرسد آنجا را روشن میکند؛ بنابراین وقتی که انسان روح خود را، که حقیقتِ او است، درک میکند، نموداری از بزرگی و قدرت خدا را ادراک کرده است؛ زيرا وجود او از حق است. پس توجه به (روح) و سير در آن، مشاهده جلوهاي از هنرنمایی خدا است. در نتيجه انسان با شناخت این مطلب، درمییابد وجود مستقلی ندارد؛ بلکه فقر و نیاز محض نسبت به خدا است، و اینگونه، عظمت خدا را درک میکند.
مطالعه بيشتر
۱. خود شناسي عرفاني (سيري در الميزان)، حميد رضا مظاهري سيف، انتشارات نشاط.
۲. طريق عرفان، علامه طباطبایي، انتشارات كتابسراي اشراق.