علم در تفسیر علمی قرآن
مراد از علم در تفسير علمي چيست؟
در «روش تفسير علمي» سه واژهي «تفسير» «روش» و «علم» وجود دارد كه معناي تفسير را تا حدودي روشن ميكند. مقصود از علم، همان علم تجربي است. بر اساس ديدگاه مشهور، علوم به چهار دسته تقسيم ميشوند:
- علوم شهودي، مثل عرفان؛
- علوم نقلي، مثل تاريخ؛
- علوم عقلي، مثل رياضيات، يا منطق؛
- علوم تجربي[۱] كه به دو شاخه تقسيم ميشود: الف) علوم طبيعي، مثل پزشكي و شيمي؛ ب) علوم انساني، مثل جامعهشناسي و روانشناسي.
آنچه مورد بحث است، اين دو شاخه از علوم تجربي است؛ يعني گاهي در تفسير قرآن، براي روشن شدن مفاد يك آيه، از علوم تجربي، مثل فيزيك، علوم پزشكي و امثال آن استفاده ميشود، كه نتايج حاصل از آن را تفسير علمي قرآن مينامند. پس مقصود از علم در اينجا اصطلاح خاص علوم تجربي است، نه معناي منطقي علم كه عبارت از تصورات و تصديقات ذهني است.[۲]
مراد از علوم تجربي، اعتقاد و يقين مطابق با واقع نيست؛ بلكه آن چيزي است كه از راه حسّ و تجربه به دست ميآيد و گاهي موجب روشن شدن مفاد آيات قرآن ميگردد؛ مثلاً قرآن ميفرمايد: وَ الشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَها[۳]؛ و خورشيد كه پيوسته به سوي قرارگاهش در جريان است.
معمولاً واژهي «تجري» را به معناي «حركت» به كار ميبرند؛ در حالي كه لازم است در اينجا به يك نكتهي علمي و كيهانشناسي توجه شود، تا مفاد اين آيه روشن گردد. آيهي ميفرمايد: خورشيد در جريان است، نه اينكه خورشيد حركت ميكند؛ «الشمس تحرك». گاهي حركت گلوله را تحرك ميناميم؛ گلوله وقتي كه حركت ميكند ديگر التهاب ندارد؛ اما وقتي آب در جوي حركت ميكند زير و زبر ميشود. عرب به حركت آب در جوي «تجري» ميگويد؛ يعني وقتي كه آب در جوي وارد ميشود زير و رو ميشود. امروزه دانشمندان در مباحث كيهانشناسي به اين نتيجه رسيدهاند كه خورشيد فقط حركت نميكند، بلكه در اثر انفجارات هستهاي مرتب مواد مذاب و گازي شكل بالا و پايين و زير و زبر ميشود؛ همانند آبي كه در جوي حركت ميكند و در حال جريان است.[۴] اين يك نكتهي علمي است كه تفسير آيه را بيشتر روشن ميكند؛ يعني با توجه به علوم تجربي، فهم آيه براي ما آسانتر ميگردد.