مقصود از اهل‌بیت در آیه تطهیر

نسخهٔ تاریخ ‏۸ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۳۰ توسط Mnazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها) (بارگزاری اولیه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

چرا در آيه تطهير که پيامبر(ص) و اهل بيت او را از همه پليدي ها و لغزش ها پاکيزه گردانيده همسران پيامبر(ص) جزء آن به حساب نمي آيند؟

توضیح اینکه با وجود اينکه آيات قبل و بعد از اين آيه در خصوص زنان پيامبر مي باشد و اگر گفته شود ، به دليل تغيير ضمير از جمع مؤنث به جمع مذکر بايد گفت که خود اهلبيت ظاهرا اسم جمع مذکر است و در جاهاي ديگر قرآن نيز با ضمير جمع مذکر بکار رفته است و اين شايد دليل تغيير ضمير باشد توضيح دهيد.

این سؤال از چند بخش تشكيل شده است كه هر كدام توضيح خاصّ خود را دارد:

۱ـ منظور از اهل بيت چه كساني هستند و چگونه مي شود كه افرادي خارج از خانه شخصي پيامبر(ص) را جزء اهل بيت ايشان قلمداد كنيم؟ و مخاطب اصلي اهل بيت چه كساني هستند؟

۲ـ آيا تغيير دو ضمير ذيل الذكر در آيه امكان دارد بر حسب اسم جمع بودن كلمه اهل باشد كه در اين صورت شامل زنان پيامبر(ص) نيز مي شود؟

آيه تطهير: ﴿انّما يريد اللّه ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا.[۱] خدا فقط مى‏خواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند.

پاسخ سؤال اوّل: وقتي كه ما به تفسير اين آيه توجّه مي كنيم به اين مطلب دست مي يابيم كه منظور از اهل بيت پيامبر(ص) علي، فاطمه، حسن و حسين مي باشند نه اين كه مراد از اهل بيت موجود در آيه، شامل همسران پيامبر اسلام باشد ما براي اثبات اين ادعا، دلايل آن را در ضمن چند نكته بيان مي كنيم:

نكته اوّل: اين جمله در ضمن آيات هفت گانه اي واقع شده كه احكامي را براي همسران پيغمبر اكرم(ص) بيان مي كند آيات قبل و بعد از آن درباره همسران پيغمبر(ص) و خطاب به آن هاست كه آيات مختص به همسران پيامبر(ص) داراي ويژگي هاي زير مي باشند:

الف) خطاب هايي كه به همسران پيغمبر اكرم(ص) شده با عتاب همراه است زيرا تهديد به طلاق «أمتعكنّ و أسّرحكنّ»، تهديد به عذاب «يضاعف لها العذاب» و مأمور به ماندن در خانه‌«قرن في بيوتكّن» شده اند در حالي كه خطاب به اهل بيت با اكرام و احترام همراه است.

ب) تمام ضمايري كه به همسران پيامبر(ص) بر مي گردد همگي مونث مي باشند در حالي كه بين بيست و چهار آيه موجود در آيات مخصوص احكام همسران پيامبر(ص) فقط اين قسمت از آيه ۳۳ با دو ضمير مذكر آورده شده است كه جاي بسي فكر و تأمل را خواهد داشت (البته شبهه مطروحه جواب داده خواهد شد).

بنابراين مي توان اجمالا نتيجه گرفت كه همسران نمي توانند جزء اهل بيت مذكور در اين آيه باشد كه در اين جا نوبت مراجعه به روايت اهل تشيع و سنّت در مورد اين آيه مي رسد كه اين روايت به روشني مراد آيه را بيان مي كند:

۱. واحدي از علما معروف اهل تسنن مي گويد: «اين آيه در خصوص پيامبر اكرم(ص) و علي و فاطمه و حسنين(ع) نازل شده و كس ديگري در آن با آن ها مشاركت ندارد».}}[۲]

۲. سيوطي از علما «از دانشمندان علم لغت و ادب و تفسير» اهل سنت اشاره مي‌كند كه: از عايشه پس از جنگ جمل سؤالاتي پرسيدند كه يكي ازآن ها درباره علي(ع) مي باشد. چنين گفته آيا از من درباره كسي سؤال مي كني كه محبوب ترين مردم نزد پيامبر(ص) و از كسي مي پرسي كه همسر محبوب ترين مردم نزد رسول خدا(ص) بود.«من با چشم خود ديدم علي و فاطمه و حسن و حسين را كه پيامبر(ص) آن ها را زير پارچه اي جمع كرده بود فرمود: خداوندا اينها خاندان منند و حاميان من، و رجس و پليدي را از آن ها ببر و از آلودگي ها پاكشان فرما.

من گفتم اي رسول خدا آيا من نيز از آنها هستم فرمود: دور باش تو بر خير و نيكي هستي (اما جزء اين جمع (اهل بيت) نمي باشي».[۳]

همين داستان را مسلم در صحيح از قول عايشه و حاكم در مستدرك ـ بيهقي در سنن، ابن جرير در تفسيرش ـ ثعلبي در تفسير كبيرش آورده است و (گفته اند كه آيه تطهير پس از اين دعاي پيامبر(ص) نازل گرديده است).

ولي اكثر مفسرين شيعه اين حديث را از لسان امّ سلمه نقل مي كنند و محلّ نزول آيه تطهير را منزل اين همسر پيامبر(ص) مي دانند.

«بنابراين رواياتي كه درباره آيه تطهير و اختصاص آن ها به پيامبر(ص) و علي و فاطمه و حسنين(ع) در منابع معروف اسلامي آمده است به قدري زياد است كه آن را در رديف روايات متواتره قرار مي دهد و از اين نظر جاي ترديدي در آن باقي نمي ماند».[۴]

امّا در مورد قسمتي از سؤال اوّل كه چگونه اهل بيت شامل افرادي مي شود كه خارج از خانه پيامبر(ص) زندگي مي كردند مي شود كه براي پاسخ اين سؤال از دو جنبه لغوي و قرآني در ضمن هم پي مي گيريم.:

تركيب كلمه اهل البيت در اصل اهل بيت النبوه مي باشد كه به جهت اختصار اهل بيت گفته مي شود.

اگر چه در قرآن كريم بيت به معني خانه سنگي و خشتي استعمال شده است (سوره نور آيه ۶۱ و سوره اسراء آيه ۹۳) لكن مراد از بيت در اهل بيت النبوه خانه خشتي و سنگي و بيت سكونت نيست زيرا همان گونه كه بيت سنگي و گلي قدر مشتركي است كه اهل بيت يك خانواده را گرد هم مي آورد و هر كدام از آن ها اهل آن خانه محسوب مي شوند بيت در اهل بيت النبوه نيز بر قدر جامعي اطلاق مي شود كه افراد محدودي را با مشخصات و ويژگي هاي معيني جمع مي كند از اين رو ممكن است در خانه گلي و سنگي پيامبر(ص) كساني زندگي كنند كه سنخيّت لازم را با بيت النبوّه را نداشته باشند و جزء آن بيت به حساب نيايند چنان كه در روايات فراواني از امّ سلمه و طبق نظر علماي تشيع و برخي از علماي اهل سنت) نقل شده كه وقتي از رسول اكرم(ص) پرسيد آيا من جزء أهل بيت نيستم؟ پيغمبر اكرم(ص) در جواب فرمود: تو جزء همسران شايسته پيغمبر هستي نه جزء اهل بيت با آن كه امّ سلمه در خانه خشتي و سنگي آن حضرت زندگي مي كرد.

در مقابل ممكن است كساني باشند كه به علّت بر خورداري از سنخيّت لازم روحي جزء اهل بيت باشند ولي در خانه سنگي و گلي آن حضرت زندگي نكنند بنابراين بيت در واژه اهل البيت بر جامع ديگري اطلاق مي شود.

براي اثبات اين مدّعا هر يك از مفردات تركيب أهل البيت النبوه بايد مورد بحث قرار گيرد أهل در لغت به معناي انس همراه تعلق خاطر و وابستگي است كه شدّت و ضعف در اهليّت به شدّت و ضعف در انس و تعلّق بستگي دارد از اين رو ممكن است از كسي كه وابستگي و تعلق خاطري با او نيست سلب اهليّت شود و تعلّق خاطري با او نيست سلب اهليّت شود هر چند جزء فرزندان انسان باشد چنان كه در قرآن خداوند به حضرت نوح مي فرمايد: {{قرآن|إنّه ليس من أهلك[۵] او از اهل تو نيست (فرزندت).

بيت به معناي خانه است جايي كه انسان شبانگاه در آنجا پناه مي گيرد.

نبوّه مصدر نبأ به معناي خبر، بنابراين نبي به كسي گفته مي شود كه اخبار آسماني دريافت مي كند (رجوع به مفردات نبي شود).

آنچه گذشت معاني لغوي كلمات بود ليكن تركيب أهل بيت النبوه در فرهنگ مسلمان اعمّ از شيعي و سنّي معناي خاصّي محدود تر از معناي لغوي پيدا كرده و براي افراد خاصي علم شده است كه «علامّه طباطبايي در تفسير الميزان چنين آورده است كه اهل بيت در قرآن عَلَم و اسم خاص براي ۵ تن آل عبا مي باشد»[۶]

آنچه كه در اينجا بايد مطرح شود آن است كه اضافه شدن بيت به نبوّت اضافه لاميّه است و خانه (بيت) متعلّق به نبوّت است نه متعلق به حضرت محمّد بن عبد الله(ص) به عنوان يك شهروند مكّي يا مدني، در اين صورت مراد از اهل بيتي كه منسوب به مقام نبوّت است به اسباب و دلايل مخصوصي نياز دارد و ارتباط سببي و نسبي كفايت نمي كند كه روايت ذكر شده در مطالب قبلي (از عايشه و يا ام سلمه) يكي از آن دلايل مي باشد. با اين ملاك حتّي كساني همانند ۹ امام بعد از امام حسين(ع) كه زمان حيات پيامبر(ص) را درك نكرده اند يا احيانا او را در مكّه و مدينه نديده اند نيز مي توانند اهل بيت نبوّت باشند.

كه اين مقصود را حديث ثقلين و حديث سفينه و برخي از روايات معتبره به روشني ثابت مي كند. لكن اگر جهت ديگر آن را يعني بيت را متعلق به شخص حضرت محمّد(ص) به عنوان شهروند مكّي و يا مدني بگيريم بايد تمام كساني كه به خانه آن حضرت از طريق قرابت سبب و نسبي و غيره، همچون ابوسفيان كه قبل از فتح مكّه به خانه دختر خود امّ حبيبه همسر پيامبر(ص) بود (كه ابوسفيان در آن زمان شرك به سر مي برد) و افراد ديگري كه وارد خانه آن حضرت مي شدند را جزء اهل بيت پيامبر(ص) قلمداد مي شدند كه اين خلاف عقل و قصد است»[۷]

بنابراين مي توان از مطالب قبلي به وضوح استفاده كرد كه شمول اهل بيت مستلزم حضور افراد در خانه پيامبر(ص) و يا جزء اهل آن خانه بودن نمي باشد.

پاسخ سؤال دوّم: برخي از مفسران اهل سنت نيز چنين ادعايي كرده اند ولي در مقابل توجيه آن ها بايد گفت:

۱. در مجموع آيات هفت گانه محل بحث، بيست و چهار (۲۴) ضمير جمع و در خصوص آيه ۳۳ احزاب كه جمله «انّما يريد الله» در آن آمده است هشت (۸) ضمير جمع به كار رفته است از مجموع اين ضماير ۲۴ گانه فقط ۲ ضمير به صورت جمع مذكّر سالم «كم » آمده است در حالي كه بقيّه ضمير ها جمع مونث است اكنون سئوال اين است كه اين دو ضمير چه خصوصيتي دارد كه به اعتبار «أهل » مذكر آمده ولي شش ضمير ديگر همين آيه و بيست و دو ضمير كه در مجموع اين هفت آيه آمده آن خصوصيت را ندارد و به صورت جمع مونث ذكر شده است؟ با توجه به اين که مدعيان اين توجيه قائلند مجموع اين ۷ آيه با هم نازل شده است (چون اگر به اين قائل نباشند ديگر نمي توانند ادعاي خود را مبني بر شمول زنان پيامبر(ص) را داشته باشند) اگر تبعيت از لفظ اهل، اقتضاي چنين تغييري را دارد در هشت ضمير مخصوص اين آيه (۳۳ احزاب ) و يا حداقل دو ضميري كه بعد از كلمه اهل در آيه بعد، آمده نيز، اين تبعيت بايد وجود داشته باشد.

۲. اين توجيه در صورتي صحيح است كه ارجاع ضمير مونث به أهل، غلط باشد در حالي كه كلمه اهل، كلمه اي است كه هم ضمير مذكّر به آن بر مي گردد و هم ضمير مونث بر مي گردد.

«زمخشري مفسر اهل سنت نيز در تفسير آيه ۷۵ سوره نساء جايز الوجهين بودن اهل را ثابت كرده است »[۸]

از اين رو اگر در آيه ۳۳ احزاب عنكن و يطهركنّ مي فرمود باز هم صحيح بود.

كه نتيجه مي گيريم تغييير سياق ضماير موجود نمي تواند به تبعيّت از كلمه أهل باشد بلكه بايد عامل ديگري داشته باشد»[۹] كه خداوند متعال با وجود چنين چيزهاي فقط دو ضمير فوق الذكر را به صورت مذكّر آورده است و با توجّه به اين كه خداوند متعال حكيم مطلق است و كاري را بيهوده انجام نمي دهد و در قرآن هيچ تغييري بدون دليل يافت نمي شود مي توان نتيجه گرفت كه تغيير سياق آيات، حكمت و مطلب خاصّي دارد كه در مطالب قبلي به طور مفصل ثابت شد.

علماي شيعي دلايل ديگري بر عدم شمول آيه تطهير بر زنان پيامبر(ص) را ذكر كرده اند كه به عنوان مثال نمونه اي از آن ها را ذكر مي كنيم:

«اگر مراد از اهل بيت، زن هاي رسول خدا بودند اين شرفي بود براي آن ها كه در مواقع حساس مباهات و افتخار مي نمودند و ديده نشده كه يكي از زن هاي رسول خدا اين ادعّا را بكند و اين لقب را به خود نسبت دهد تا ديگران از أقرباء و نزديكان اين زنان به شرافت فاميلي با اهل بيت رسول خدا(ص) فخر كنند چنانچه معاويه بر برادري ام المومنين (خواهرش ام حبيبه ) افتخار مي كرد كه اگر خواهرش مصداق اهل بيت بود حتما به آن فخر مي فروخت در حالي که چنين ادعايي از وي نقل نشده است.[۱۰]

ادعاي وحدت سياق در اين مورد گزافه اي بيش نيست چون كه:

۱. ترتيب در هنگام نزول آيات بدين ترتيبي كه جمع آوري شده و تدوين گشته نبوده است و در اين مطلب تمام مسلمانان عالم اتفاق دارند.

در عرف عام بسيار اتفاق مي افتد كه در اثناي كلام روي سخن را به طرف ديگري نموده و خطاب به غير مي كنند و بعد از آن به كلام اوّل بر مي گردند كه اين مسئله در خود قرآن نظايري نيز دارد و در اشعار فصحاء و بلغاء و ادباء عرب نيز جاري است».[۱۱]

بنابراين ادعاي وحدت سياق آيات تا اين كه زنان نيز شامل اهل بيت در آيه شوند تنها به عنوان يك احتمال كوچك است كه با وجود قراين متعددي كه ذكر كرديم بايد از آن دست برداشت. همچنين در روايات بر نزول مجزّاي اين آيه تصريح شده است. وقتي وحدت نزول ميان آيات وجود نداشته باشد، نمي‌توان براي آنها سياق مشتركي در نظر گرفت.

نتيجه گيري

بنابراين طبق روايات رسيده اهل بيت فقط ۵ تن آل عبا مي باشد و شمول افراد خارج از منزل نيز خالي از دليل نيست و با بحث لغوي و شاهد قرآني بيان شد اين افراد مي توانند جزء اهل بيت شمرده شوند و افراد داخل منزل را هم مي توان از اهل بيت بودن خارج كرد.

به كلمه أهل هم ضمير مونث و هم مذكّر مي تواند ارجاع داده شود ولي بخاطر اشكالاتي كه در ارجاع ضمير مونث به كلمه اهل در آيه مورد بحث بيان شده آوردن ضمير مذكر دليل خارج و حكمتي خاصّ به خود داشت كه آن هم بيان كردن عصمت و معصوم بودن ۵ تن آل عبا مي باشد.


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

۱ـ امام شناسي جلد سوّم ،محمد حسين طهراني، انتشارات حكمت.

۲ـ تجلّي ولايت در آيه تطهير، عبدالله جوادي آملي، انتشارات اسراء.

۳ـ تفاسير قرآن از جمله: الميزان، نمونه، مجمع البيان در ذيل تفسير آيه ۳۳ احزاب.

۴ـ شب هاي پيشاور، مرحوم سلطان الواعظين.

۵ـ الدّر المنثور ،سيوطي.

۶ـ يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ، ناصر مكارم شيرازي انتشارات دارالكتب الاسلاميه.

۷- پرسمان عصمت، شرحي بر آيه تطهير، علي اكبر بابايي.


منابع

  1. احزاب / ۳۳.
  2. الواحدي النيسابوري، كتاب اسباب النزول الآيات، ذيل تفسير آيه ۳۳ احزاب، انتشارات موقع يعسوب.
  3. سيوطي، الدّر المنثور، ج۸، ص۱۵۵ و ج۶، ص۶۰۴.
  4. مكارم شيرازي، ناصر، يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ، انتشارات درالكتب الاسلاميه، چاپ سوم، ص۲۷۶.
  5. هود / ۴۶
  6. طباطبايي، سيد محمد حسين، ترجمه تفسير الميزان، ترجمه سيد محمد باقر همداني، چاپخانه خوشه، ۱۳۵۷، ج۳۲، ص۱۷۹.
  7. سيره ابن هشام، ج۴، ص۳۸.
  8. زمخشري، تفسير كشّاف، ج۱، ص۵۳۵، ذيل تفسير آيه ۷۵ سوره نساء.
  9. اقتباس از: جوادي آملي، عبدالله، تجلّي ولايت در آيه تطهير، قم، انتشارات اسراء.
  10. طهراني، محمد حسين، امام شناسي، انتشارات حكمت، چاپ اوّل، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۱۷.
  11. سلطان الواعظين شيرازي، شب هاي پيشاور.