تألیف قلوب در سیره پیامبر(ص) و امام علی(ع)
.
سؤال: مگر نه اين است كه پيامبر اسلام((ص))، طبق قاعده مؤلفه قلوبهم، به افرادي مثل ابوسفيان از بيت المال پول مي داد تا خيانت نكنند و به حكومت جذب شوند؛ چرا حضرت علي((ع))، طبق سيره پيامبر((ص))، اين رفتار را انجام نداد و همين كار باعث شد كه دشمنان شورش بكنند و حكومت زمين بخورد؟ آيا حضرت علي((ع))، اشتباه كرده يا پيامبر((ص))؟ پس اين تناقض در رفتار چيست؟
با سلام و احترام خدمت شما پرسشگر گرامي! از اينكه با مركز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه علميه قم مكاتبه نمودهايد، صميمانه تشكر ميكنيم؛ اميد آن كه تحقيق و پاسخ ارايه شده، رهگشاي انديشه پويشگرتان باشد.
برای پاسخ به سؤال مزبور، باید به دو نکته توجه داشت:
نکته اول: مؤلفه القلوب، به کفاری اطلاق میشود که با اختصاص بخشی از زکات به ایشان، دلهای ایشان، جلب و به اسلام متمایل میشوند و یا در جهاد یا دفاع، مسلمانان را همراهی میکنند؛ چنانکه در جنگ با قبیله ثقیف و هوازن، غنایم زیادی نصیب پیامبر اکرم(ص) و مسلمانان شد؛ آن حضرت، از خمس این غنایم به اشراف و بزرگان مکه بخشش کرد؛ طبری مینویسد: پیامبر((ص))، به کسانی از اشراف مکه که میخواست دلهای آنها را جلب کند، عطا داد و آنها به « مؤلفه قلوبهم »، مشهور شدند.[۱]
تألیف قلوب به معنای کشش کافران به سمت اسلام و جذب آنان به همکاری با مسلمین و برقراری رابطه با ایشان است؛ اما نه در حد روابطی که با برادران مسلمان مطرح است و نه در آن حد که موجب نفوذ بیگانگان در امور مسلمین و در نتیجه نفی عزت اسلامی و طرد قاعده نفی سبیل شود.[۲]
گروههای مختلف شامل مؤلفه قلوبهم را چنین گفته اند:
۱. کافرانی كه با دادن زكات به آنها نظرشان برای شركت در جهاد به همراه مسلمانان جلب میشود؛
۲. كافرانی كه به منظور مسلمان شدن، به آنان كمك مالی میشود؛
۳. مسلمانانی كه از نظر اعتقادی ضعیف میباشند؛ به آنها كمك میشود تا ایمانشان قوی شود؛
۴. كسانی كه در مرزهای كشور اسلامی سكونت دارند (اعم از مسلمان و کافر) اگربه آنها زكات داده شود، مرزها را محافظت میكنند؛
۵. مسلمانانی كه همسایه كافر دارند كه با دادن زكات به آنها، كافران همسايه به اسلامآوردن تشويق میشوند؛
در اینکه آیا این مورد تنها مختص زمان رسول خدا(ص) بود یا در همه دوران ثابت است، اختلاف نظر وجود دارد.[۳]
نکته دوم؛ مخالفان و معارضان امیرمؤمنان علی(ع) سه گروه بودند:
۱. ناکِثین؛ بهمعنای پیمانشکنان، لقبی است برای گروهی که به سردمداری طلحه و زبیر و با محوریت عایشه، علیرغم بیعت با امام علی(ع)، علیه او شوریدند و با سپاه بزرگی کوفه و بصره را تصرف کردند و سرانجام در جنگ جَمَل شکست خوردند؛ در این جنگ، طلحه و زبیر کشته شدند و سپاه پراکنده شد و گروهی نیز به اسارت در آمدندکه امام علی(ع) آنها را عفو کرد؛ به این گروه چون باعث جنگ جمل شدند، اصحاب جمل نیز میگویند.
۲. قاسِطین بهمعنای گروه ستمگر، عنوانی است، برای معاویه و پیروانش در جنگ با امام علی(ع)؛ پس از بیعت مسلمانان با حضرت، چون آن حضرت، معاویه را از حکومت شام خلع کرد، او علیه خلافت امام علی(ع) تمرد، و باعث برپا شدن جنگ صفین شد.
۳. مارِقین بهمعنای گروه بیرونرفته و خروجیافته، عنوانی است برای خوارجی که در جنگ نهروان علیه امام علی(ع) جنگیدند؛ آنان، در ابتدای جنگ صفین از سپاهیان امام علی(ع) بودند، اما ماجرای حکمیت سبب شد بر حضرت، بشورند و گروه سومی تشکیل دهند که با هیچیک از طرفین همراه نبود؛ امام علی(ع) در منطقهای به نام نهروان ناچار به جنگ با این گروه شد و آنان را شکست داد.
در تحلیل و ریشهیابى حوادث این دوره باید به همه عوامل فرهنگى، سیاسى، اجتماعى و اقتصادى توجه کرد؛ مهمترین انگیزههاى مخالفان حکومت امام على(ع) را باید در دنیاطلبى، ریاست خواهى، دوستى جاه و مقام، عدالت گریزى صاحبان قدرت و وابستگان آنان و کینههاى پنهان یکى از جدىترین عوامل مخالفت برخى از افراد و گروهها با حضرت، بغضها و کینههاى درونى آنان بود.[۴]
همانطور که مشاهد شد، مخالفان امام علی(ع)، همه از کسانی بودند که به دنبال زیادهخواهی و افزون طلبی بودند و آنان داعیه جنگ و تصاحب حکومت را داشتند؛ طبیعی است که در برابر این افراد نمیتوان با پرداخت سهمی مختصر آنان را جذب کرد.
در مجموع باید گفت، میان دوره پیامبر اکرم(ص) و دوره امیرمؤمنان(ع) تفاوت زیادی وجود دارد و اساساً مخالفان امام ((ع))، به دریافت مؤلفه القلوب راضی نمیشدند؛ زیرا به طمع تصاحب قدرت بر ضد علی((ع))، حرکت کرده بودند؛ پس به طور طبیعی آنان، با کسانی که پیامبر(ص) با پرداخت سهمی به اسلام متمایل شدند، تفاوت داشتند.
معرفی منابع برای مطالعه بیشتر:
۱. سایت اندیشه قم؛
۲. سایت ویکی پاسخ؛
۳. فروغ ولایت، آیت الله سبحانی .
حدیث اخلاقی :
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
«اوّلُ مَن صلّی مَعی علیٌّ؛ اول کسی که با من نماز گزارد، علی علیهالسلام بود».
کنزالعمال، ج١١، ص٦١٦
منابع
- ↑ طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، ۱۳۷۵ ش، ج۳، ص۱۲۱۴ - ۱۲۱۵.
- ↑ محمدمهدی توکلی، اسلام سیاسی در سیره نبوی، (بیجا، بیتا) بخش دوم، بررسی اصول سیاست اسلامی، اصل چهارم: تالیف قلوب غیر مسلمین.
- ↑ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۵، ص۲۴۴ و ۲۴۵؛ فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۶.
- ↑ ر.ک: دانشنامه امام علی(ع) , تهران, پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی , ۱۳۸۰, ج۶، ص۲۱۶- ۲۳۳.