انتقام در آیه ۴۱ سوره زخرف
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
عذابی که در آیه ۴۱ زخرف به آن اشاره شده است، عذابی دنیوی است یا اخروی؟
انتقام دو قسم است:
- انتقام و عقوبت فردی که براساس رضایت خاطر صورت میگیرد: وقتی کسی چیزی را از انسان سلب میکند یا شری به او میرساند، در دل احساس آزار و رنج میکند که جز با تلافی، خاموش نمیشود. انتقام فردی را بهطور کلی عقل تجویز نمیکند، بلکه برخی را تجویز مینماید و بسیاری هست که آن را تجویز نمیکند.
- انتقام اجتماعی و منظور از آن انتقامی است که بر اساس عقل و به غرض حفظ نظام و احقاق حق جامعه انجام میشود این قسم انتقام همان قصاص و انواع مؤاخذه هاست که غایت فکری و عقلائی دارد و به یک معنی حقی از حقوق اجتماع به شمار میرود یعنی چه بسا فرد از حق خود و انتقام صرف نظر کند و ظالم را عفو کند و اجتماع بخاطر جلوگیری از هرج و مرج از حق خویش صرف نظر نکند.
با توجه به این مطلب باید گفت هر جا در قرآن کریم و سنت، انتقام به خدا نسبت داده شده منظور از آن انتقامی است که حقی از حقوق دین الهی و شریعت آسمانی ضایع شده باشد و به عبارت دیگر حقی از حقوق جامعه اسلامی ضایع شده باشد هر چند این امر بدین معنی نیست که خدا و دین توجهی به حقوق فرد فرد افراد ندارد و آن را برآورده نمیکند، از همینجا روشن شد که ساحت کبریائی حق تعالی مقدس و مقامش عزیزتر از این است که براساس رضایت خاطر از کسی انتقام بگیرد.
البته نسبت دادن انتقام اجتماعی به خداوند بر اساس این نظریه است که بگوئیم انجام اعمال خوب و بد ثواب وعقاب دارد امّا اگر گفتیم ثواب و عقاب یک امر قراردادی نیست بلکه عبارت است از تجسم اعمال نیک به صورتهای زیبا و تجسم اعمال شر به صورتهای زشت، بنابر این نظریه باید گفت انتقام الهی عبارت است از مجسم نمودن صورتهای زشت و ناراحتکننده که ارتباط مستقیم به ملکات زشتی که در دنیا در اثر تکرار از گناهان به وجود آمده، دارد و ثواب دادن عبارت است از مجسم نمودن ملکات حسنه که در دنیا پدید آمده است.
حال باید دید مراد و مقصود از انتقامی که در آیه ۴۲ زخرف به آن اشاره شده است چه نوع انتقام است آیا انتقام دنیوی است یا اخروی در این رابطه میان مفسرین قرآن کریم گفتگو است که بدان میپردازیم:
از بیان علامه طباطبائی (ره) در مورد آیه ۴۶ سوره یونس که عین مضمون آیه مورد بحث را دارد فهمیده میشود که عذاب دنیوی مراد است چون در هر دو مورد با یک سبک خاص مطلب را بیان نموده و فرموده است: «چه ترا قبض روح کنیم و چه در حال حیات تو عذابی را که به مشرکین وعده دادهایم به تو نشان دهیم به هر حال آنان را عذاب خواهیم نمود».[۱]
علاوه بر این علامه طباطبائی ذیل تفسیر آیه ۴۱سوره زخرف روایاتی را میآورد که صریح در عذاب دنیوی است:
ابی صالح از جابربن عبدالله از پیامبر اکرم(ص) روایت کرده است که ذیل آیه ﴿فإمانذهبنّ بک فإنّا منهم منتقمون﴾ فرموده است این آیه درباره علی بن ابی طالب نازل شده که بعد از درگذشت من از ناکثین و قاسطین انتقام خواهد گرفت». از این روایت بر میآید که اولا تهدید و عقاب مربوط به مسلمانان منحرف است و ثانیاً انتقام دنیوی توسط علی(ع) انجام میپذیرد و آن هنگامی است که خداوند پیامبرش را بر مکه مسلط کرده و زمام امر مکه را در دست گرفته است و در چنین حالی امام علی(ع) از مشرکین مکه انتقام میگیرد و خانه خدا را از بتها پاکسازی میکند.[۲]
برخی دیگر از مفسرین گفتهاند منظور «بردن پیامبر اکرم(ص) است» چه بردن ایشان از مکه به مدینه باشد و چه قبض روح حضرت منظور باشد؛ در هر صورت عذاب وعده داد شده عذاب دنیوی است ولی مناسب همان بردن پیامبر اکرم(ص) از مکه به مدینه است که عذاب وعده داده شده عبارت خواهد بود از شکست مشرکین در جنگ بدر.[۳]
ولی به صورت قاعده عمومی و فراگیری میتوان گفت هر یک از فتح مکه و جنگ بدر، حنین و… مصداقی از پیروزی مسلمین و عذاب وعده داده شده به مشرکین است و اختصاص دادن آیه به یکی از این مصادیق نه از آن جهت است که معنای آیه و عذاب موعود فقط همان است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر
۱ـ تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج۲۱، ص۷۰.
۲ـ اطیب البیان، عبدالحسین طیب، ج۱۲، ص۳۲.