هول مطلع
این مقاله هماکنون به دست Rezapour در حال ویرایش است. |
هول مطلع چیست؟
هَوْل المُطَّلَع
مفهومشناسی
لغتشناسان «هول» را به معنای ترس و فریاد بزرگ[۱] و «مطلع» را به جایگاهی بلند که از چیزی آگاهی حاصل شود، معنا کردهاند.[۲]
برای اصطلاح «هول مطلع» دو معنا ذکر شده است:
۱. هول مطلع را مکانی در آسمان دانستهاند که پس از قبض روح، فرشتگان روح انسان را به سوی آن میبرند. اگر شخص، کافر یا گنهکار باشد، وحشت بر او چیره میشود.[۳]
از امام صادق(ع) نقل شده چون روح مؤمن از بدنش خارج شد، ملائکه آن را به آسمان میبرند و بر او ترحم و طلب مغفرت میکنند. ... آنجا خداوند دستور میدهد که روح او را، نزد جسدش برگردانید.[۴] امام باقر(ع) فرمود: روح کافر را پس مرگ، به آسمان میبرند، ... و ملائکه او را لعنت میکنند.[۵]
۲. هول مطلع را وحشت قبر دانستهاند. وقتی جنازه را داخل قبر میکنند، هول و وحشت عظیمی بر او چیره میشود. گویی از آسمان به زیر میافتد. این حقیقت از سلمان فارسی و ملاقات او با روح میتی در آخر عمرش حکایت شده است:
قال فصلوا علیّ فلما فرغوا من الصلوه حملت الی قبری فعاینت هولاً عظیماً المطّلع تخیل انی سقطت من السماء الی الارض فی لحدی[۶]]روح[میت]به سلمان[گفت: بر]جنازه[ من نماز گزاردند. وقتی از نماز فارغ شدند، مرا به سوی قبرم بردند که ترس بزرگی مشاهده کردم. گویی که از آسمان به قبرم در زمین سقوط کردم.
از ترمذی نیز نقل شده است:
ساعتهای خاک سپاری، میت مشغول است. چون به استقبال هول مطّلع و سؤال نکیر و منکر میرود.[۷]
ترس از هول مطلع
علی(ع) فرمود:
خود را برای مرگ و پیشامدهای آن آماده کنید… تنگی قبرها، شدت اندوه و هول مطلع.[۸]
در جای دیگر، حضرت پس از مذمت دنیا و بیان سختیهای آن فرمود:
پس از دنیا، هول مطلع، سکرات موت و ایستادن در برابر عدل الهی است.[۹]
امام حسن مجتبی (علیه السلام) هنگام مرگ، بسیار میگریست. وقتی علت را جویا شدند، فرمود:
برای دو چیز می گریه میکنم، هول مطلع و جدایی از دوستان.[۱۰]
ابوذر غفاری وقتی فرزندش را به خاک سپرد، فرمود:
اگر هول مطلع نبود، دوست داشتم به جای تو بودم.[۱۱]
در دعاها وارد شده است:
اللهم اعوذ بک من هول المطلع.[۱۲]
منابع
- ↑ طريحى، مجمع البحرين، ج۴، ص۴۴۴.
- ↑ طريحى، مجمع البحرين، ج۳، ص۵۵.
- ↑ طبرسی نوری، کفایه الموحدین، ج۳، ص۲۲۴; و علم الهدی، معاد و عدل، ص۸۸ و ۸۹.
- ↑ علم الهدى، معاد و عدل، ص۸۸ و ۸۹.
- ↑ علم الهدى، معاد و عدل، ص۸۸ و ۸۹.
- ↑ کفایه الموحدین، ج۳، ص۲۲۵; و معاد و عدل، ص۹۲.
- ↑ سیوطی، شرح الصدور، ص۱۵۵.
- ↑ صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۰۹، خ ۱۹۰.
- ↑ صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۳۳، خ ۸۳، ب ۲۴.
- ↑ بحار الانوار، ج۶، ص۱۶۱ و ۱۶۰، حدیث ۲۲.
- ↑ الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۵۰، باب نوادر، ح ۴.
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۵۵.