سیر تحول خط در نگارش قرآن
این مقاله هماکنون به دست Rezapour در حال ویرایش است. |
سیر تحول خط در نگارش قرآن چگونه بوده است؟
خط در ابتدای بعثت
کتابت در زمان پیامبر اسلام(ص) مطابق با اصول و قواعدِ نگارشِ آن زمان انجام میگرفت. باگذشت زمان، دانشمندان قواعد املا و رسمالخط را به وجود آوردند و کتابت سیر تکاملی خود را به تدریج پیمود و در نهایت به صورت فعلی درآمد.
خط در زمان پیامبر، بسیار ساده و ابتدایی و بدون علایم و نشانههایی برای نمایاندن حرکات یا سکون بود. عربها در ابتدای نزول قرآن، در قرائت قرآن، کمتر دچار اشتباه میشدند، اما پس از فتوحات و گرویدن دیگر نژادها به اسلام و همچنین شکلگیری تغییراتی در زبان عربی، سبب شد عربها بر اصلاح زبان خود، به ویژه به جهت قرائت صحیح قرآن، تلاش کنند.[۱]
در ابتدا، به دستور امام علی(ع) و توسط ابوالاسود دوئلی، قواعد سادهای تأسیس شد. ابوالاسود دوئلی برای نخستین بار با کمک یکی از نویسندگان، اعرابگذاری خط (حروف و کلمات) قرآن را آغاز کرد.[۱] در این دوران، نشانه حرکات در حروفِ قرآن کریم، به صورت نقطه بود؛ نقطه اول حروف، علامت فتحه و نقطهٔ آخر حروف، علامت ضمه و نقطهٔ زیرین حروف، علامت کسره بوده است. حجاج بن یوسف، از کاتبان و نویسندگان خود خواست که برای تشخیص حروف مشابه نیز، علایم و نشانههایی وضع کنند.
قرن سوم، دوره تحول در نگارش قرآن
سیوطی دربارهٔ آخرین تغییرات تکمیلی اعرابگذاری قرآن میگوید: در صدر اول، نشانهٔ حرکات حروف به صورت نقطه بوده است، نقطهٔ اول حروف، علامت فتحه و نقطهٔ آخر حروف، علامت ضمه و نقطهٔ زیرین حروف، علامت کسره به شمار میآمده است. علایمی که اکنون برای بیان حرکات حروف متداول است، از ابتکارات خلیل بن احمد فراهیدی است. همچنین نخستین کسی که همزه و تشدید را وضع کرد، خلیل بن احمد بود.[۲]
تغییراتی که در خط و رسم قرآن ایجاد شد، در پایان قرن سوم به اوج خود رسید. مردم در نوشتن قرآن با خطوط زیبا و به کار بردن علایم و نشانهها بر یکدیگر پیشی میگرفتند و برخی علامتها مانند تشدید و… را اختراع کردند.[۳]
قرآن کریم، با گذشت زمان، از جهت کتابت و زیبایی خط، سیر تکاملی خود را ادامه داد و خطاطان بزرگی در زیبایی و تکمیل خط آن تلاش نمودند.
خط کوفی و نسخ
خطاطان تا اواخر قرن سوم هجری، قرآنها را با خط کوفی مینوشتند، اما از اوایل قرن چهارم، خط نسخ، جای خط کوفی را گرفت. نخستین مصحف به خط نسخ، توسط خطاط معروف، محمد بن علی بن حسین بن عبدالله شیرازی معروف به اِبْنِ مُقْله (۲۷۲-۳۲۸ق) نوشته شد. گفته شده اولین بار، او به خط ثلث و نسخ نوشت.
خط نسخ عربی، در قرن هفتم هجری، به دست یاقوت بن عبدالله موصلی به حد اعلای کمال رسید و تا قرن یازدهم هجری قمری همه قرآنها به شیوه خط یاقوت نوشته میشد.
دوره جدید
از ابتدای قرن دوازهم، به خصوص پس از فتح مصر به دست سلطان سلیم، خط عربی اسلامی مورد توجه ترکهای عثمانی قرار گرفت و به کمک خطاطان فارسی که در امپراطوری عثمانی خدمت میکردند، در پیشبرد این خط کوشیدند.
سلطان سلیم، همهٔ خطاطان، نقاشان و هنرمندان را در پایتخت جمع کرد و آنها انواع جدیدی از خطوط عربی، مانند خط رقعی، خط دیوانی، خط طغرایی و خط اسلامبولی را پدیدآوردند که همچنان در نوشتهها متداولاند.
چاپ مصحفها نیز مانند خط آن، در دورههای مختلف پیشرفت نمود. برای نخستین بار در حدود سال ۹۵۰ هجری مطابق با سال ۱۵۴۳ میلادی، قرآن در «بندقیه» به چاپ رسید. ابتدا دولت اسلامی و سپس از سال ۱۲۹۴ هجری قمری، ترکیهٔ عثمانی به چاپهای زیبایی از قرآن اقدام نمودند….[۴]
امروزه نیز در ایران و غالب کشورهای اسلامی، قرآنی که با رسمالخط عثمانی به دست خطاط سوری «عثمان طه» نوشته شده، مقبولیت همگانی دارد.[۵]
با توجه به آنکه در زمان پیامبر اکرم رسمالخط و قلم و کاغذ نبوده، رسمالخط فعلی چگونه به دست ما رسیده است؟
بعد از نزول وحی، تمام توجه رسول خدا و یارانش به گردآوری و حفظ قرآن در سینهها و نظارت بر کتابت آن بود، هر چند که شمار کاتبان و ابزار کتابت قرآن هم اندک بود. گرچه اطلاع دقیقی از نوع خط مورد استفادهٔ زمان حیات رسول خدا در دست نیست؛ اما میدانیم که در آن زمان به دو خط نسخ و کوفی آشنایی داشتند و معمولاً نامهنگاریها، یادداشتهای عادی و گاهی نگارش قرآن با خط نسخ انجام میگرفت؛ چنانکه نامهٔ منسوب به پیامبر اکرم با این خط بوده است.[۶]
به عقیدهٔ برخی دیگر، نگارش قرآن، بیشتر با خط کوفی بوده و حضرت علی از خوشنویسان این خط به شمار میرفته است و خط نسخ بعد از خط کوفی رواج یافت؛ یعنی تا ابتدای قرن پنجم قرآن کریم را به خط کوفی مینوشتند و از آن پس با خط نسخ و خطوط مشتق از آن معمول شد.[۷]
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ علوم القرآن عند المفسرون، ج۱، ص۴۱۳–۴۱۶.
- ↑ الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۳۷۷–۳۷۸.
- ↑ محمد هادی معرفت، علوم قرآنی، ص۱۸۴–۱۸۷.
- ↑ پژوهشی در تاریخ قرآن، ص۱۵۸–۲۱۳.
- ↑ بهاء الدین خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۱، ص۱۱۰۶–۱۱۰۷.
- ↑ علوم القرآن عند المفسرون، ج۱، ص۳۳۷–۳۸۲.
- ↑ پژوهشی در تاریخ قرآن، ص۱۸۴–۱۸۶ و ۲۱۲–۲۱۸.