واقعیبودن داستانهای قرآن
این مقاله هماکنون به دست Rezapour در حال ویرایش است. |
آیا داستانهای انبیاء که در قرآن آمده واقعی است؟ در صورتی که تمام تاریخ نویسان آنها را افسانه میدانند نه واقعیت؟
برخی روشنفکران معتقدند داستانهای قرآن، براساس معیارهای هنر بوده، پندها و آموزهها را در داستانهایی به مخاطب ارائه کرده است و برای این امر نیازی نیست که این داستانها واقعیت داشته باشند. امین خولی روشنفکر و قرآنپژوه مصری معتقد است تصویر هنری با روایت تاریخی متفاوت است و و روایتهای قرآن از رویدادها و اشخاص، ارائه هنرمندانه و ادبی است و نه تاریخی و واقع بینانه.[۱]
مخالفان معتقدند این نظریه، مخالف حکمت خداوند و خلاف آیات قرآن است. براساس آیات قرآن، داستانهای قرآنی براساس واقعیات شکل گرفته است: ﴿لَقَدْ كانَ في قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبابِ ما كانَ حَديثاً ً يُفْتَرى ...؛ در بيان قصص انبياء براى اهل علم و دانش عبرتهاست. قرآن حديث ساختگى نيست.﴾(یوسف:۱۱۱)
علامه طباطبایی نیز معتقد است اعتقاد امین خولی با قرآن سازگار نیست. قرآن نه یک کتاب تاریخ است و نه مجموعه داستانهای تخیلی بلکه کتابی است که باطل در آن راه ندارد، کلام خداوند است و جز حق نمیگوید. برای دستیابی به حق هرگز نمیتوان از باطل کمک گرفت.[۲] شهید مطهری نیز معتقد است خداوند هرگز برای هدف مقدس از یک امر پوچ، باطل و بیحقیقت استفاده نمیکند.[۳]
سید قطب مفسر اهلسنت نیز عدم نقل داستانهای قرآن در منابع تاریخی را دلیل واقعی نبودن آنها نمیداند و با صراحت میگوید: درستی داستانهای قرآن درستی واقعی است و هرگاه در داستانهای قرآن از رویدادها یا شخصیتهایی سخن رفته باشد که نام و نشانی از آنها در تاریخ نیست باید قرآن را در برابر تاریخ حجت دانست؛ زیرا قرآن فرستاده حکیم دانا و تنها متن دینی ایمن از تحریف و تزویر در طول تاریخ است.[۴]
آیت الله جوادی آملی نیز بر ناسازگاری کتاب حکمت با نقل داستانهای خیالی و افسانههای ساختگی تأکید میورزند و میگوید: داستانهای قرآن، ساختگی نیست بلکه واقعیاتی است که در جهان گذشته رخ داده است و هدف قرآن از آوردن آنها نیز سرگرم کردن مردم نیست، بلکه واقعیاتی است که در جهان گذشته رخ داده است و هدف قرآن از آوردن آنها نیز سرگرم کردن مردم نیست، بلکه نتایج حقی در جهت هدایت و تعلیم و تزکیه مردم از آن میگیرد و به همین جهت خدای سبحان قصههای قرآن را قصههای حق معرفی میکند.[۵]