الهی بودن امامت در قرآن
آیا از نظر قرآن امامت يک منصب الهي است؟
از آيات قرآن دو مطلب استفاده مي شود که نشان مي دهد امامت منصبي است الهي که نصب آن و تعيين فرد آن مختص به ذات باري تعالي است و نظرمردم در آن راهي ندارد.
مطلب اول: آياتي در قرآن مجيد وجود دارد که در آنها خداي سبحان به صراحت مقام امامت را نصب فرموده و مردم را به اطاعت از آنان فراخوانده است از جمله آيات، آيه ۱۲۴ سوره بقره است که خداوند سبحان مي فرمايند: «هنگامي که پروردگار ابراهيم را به اموري آزمود و او از امتحان هاي الهي سر بلند بيرون آمد، پروردگار به او فرمود: تو را امام و پيشواي مردم ساختم، سپس ابراهيم گفت: از ذريه من نيز کسي امام خواهد شد؟ پروردگار فرمود: عهد من نصيب ظالمان نمي گردد». اين آيه به صراحت بيان مي کند مقام امامت، مقامي است که از جانب خداوند سبحان به اشخاص داده مي شود، يعني انتصابي است و خداوند بايد امام را نصب کند، نه انتخابي که با رأي جمهور مردم انتخاب شود. زيرا حضرت ابراهيم(ع) بعد از موفقيت در امتحان هاي زيادي که خداوند سبحان براي ايشان مقرر فرموده بودند، به مقام امامت منصوب گشتند يعني بعد از امتحان الهي، توسط ذات باري تعالي به عنوان امام در ميان مردم نصب گرديد.
آيه بعدي که بر همين مطلب دلالت دارد، آيه ۵۵ سوره مائده است که در اين آيه خداوند سبحان مي فرمايند:
«همانا ولي و سرپرست شما تنها خداست و رسول او و کساني که ايمان آورده اند و نماز را به پا مي دارند و زکات مي پردازند در حالي که در رکوع هستند. يعني بعد از اطاعت خداي عزوجل و رسول او، اطاعت کسي که نماز مي خواند و در رکوع زکات مي دهد بر شما واجب گرديد. پس خداوند در اين آيه بعد از اطاعت خويش و رسول گرامي اسلام، اطاعت شخص ديگري را واجب دانسته است لذا کشف مي شود، او را به عنوان امام و پيشوا و سرپرست جامعه نصب فرمودند. از اين آيه هم استفاده مي شود که منصب امامت توسط خود خداي عزوجل نصب گرديد و اطاعتش بر مردم واجب شد. حال بحث از اينکه مصداق کسي که در نماز زکات داد کيست؟ بر اساس روايات شيعه و سني، علي(ع) است که در اين مقام جاي بحث از آن نيست و براي اطلاع از آن مي توانيد به کتب تفسيري[۱] مراجعه فرماييد. آيه ديگري که گوياي مطلب است، آيه ۵۹ سوره مبارکه نساء است که خداوند در اين آيه مي فرمايد: «از خداي خويش اطاعت کنيد. هم چنين از رسول اکرم(ص) و از اولي الامر اطاعت کنيد».
در اين آيه نيز مانند آيه قبل خداوند عزوجل بعد از فرمان به اطاعت خويش و رسول خويش، اطاعت شخص يا اشخاص ديگري را هم واجب دانسته و آنها را هم رديف خود و رسول خود قرار داده و در واقع در اين مقام نصب کرده اند و فرموده اند آنها «اولي الأمر» يعني صاحبان امراند.
لذا آنان نيز مانند پيغمبر ولي امر مومنين و سرپرست جامعه محسوب مي گردند و توسط ذات باري تعالي در اين منصب، نصب گرديده اند. حال اينکه منظور از «اولي الامر» کيست، باز مثل آيه قبل مي توان به کتب تفسيري مورد اشاره رجوع کرد.
هدف از بیان اين چند آيه اثبات این بود که امامت، مقامي است که توسط ذات باري تعالي نصب شده و خداوند سبحان آن را بيان فرموده است و اين آيات نيز به روشني بر مطلب دلالت دارند.
مطلب دوم: از آيات قرآن استفاده مي شود امامت بايد مقامي الهي باشد و توسط ذات باري تعالي نصب گردد، زيرا هيچ شخص ديگري توانايي چنين کاري ندارد، زيرا ويژگي هايي بيان شده که کسي جزء ذات باري تعالي آنها را نمي داند مانند آيه ۱۲۴ سوره بقره که مي فرمايد: « ابراهيم گفت: از ذريه من نيز کسي امام خواهد شد. پروردگار فرمود عهد من به ظالمين نمي رسد، يعني کسي که به هر نحوي ظلمي مرتکب شود عهد من که همان مقام امامت است به او نمي رسد»، آيه نيز مطلق است هم قبل از امامت را شامل مي گردد و هم بعد از امامت را، يعني اگر کسي ظلمي مرتکب شود صلاحيت امامت را ندارد و يا اگر در مقام امامت ظلمي مرتکب شود از اين مقام بايد عزل گردد، در نتيجه امام کسي است که طبق آيه بالا هيچ ظلمي مرتکب نمي شود چه قبل از امامت و چه بعد از امامت. از طرفي قرآن کريم مي فرمايد: « همانا شرک ظلمي بزرگ و عظيم است».[۲] و يا مي فرمايد: «هر کس از حدود الهي (دستورات الهي) تعدي کند (گناهي مرتکب گردد) به راستي که به خود ظلم کرده است».[۳] طبق اين دو آيه گناه و معصيت ظلم است، لذا امام بايد کسي باشد که هيچ گناهي مرتکب نگردد، هيچ شرکي مرتکب نشده باشد، يعني عصمت داشته باشد، و چون بعضي از گناهان را مانند گناهان قلبي کسي جز خداوند نمي داند، لذا تنها اوست که مي داند کدام يک از بندگان او مقام عصمت را دارند و در خفاء و در قلب و در هيچ جاي ديگر گناهي مرتکب نمي شوند.[۴] حال طبق اين آيه تنها خداست که مي تواند عصمت را تشخيص دهد و تنها اوست که مي تواند امام را نصب کند، در نتيجه بايد امامت منصبي الهي باشد نه انتخابي تا به رأي مردم انتخاب گردد چون مردم هرگز نمي دانند چه شخصي عصمت از گناه و معصيت دارد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱ـ امامت از ديدگاه کتاب و سنت، شيخ مهدي سماوي، ترجمه حميد رضا آژير.
۲ـ المراجعات، علامه شرف الدين، ترجمه هم دارد.
۳ـ الغدير، علامه اميني، ج۱.
منابع
- ↑ کتب تفسيري مثل: مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ذيل آيه؛ طباطبائي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ذيل آيه؛ جلال الدين ابي بکر سيوطي، تفسير الدرالمنثور، ذيل آيه.
- ↑ طلاق / ۱.
- ↑ لقمان / ۱۳.
- ↑ علي رباني گلپايگاني، عقايد استدلالي، معاونت پژوهش، واحد نشر مديريت خدمات پژوهشي، انتشارات نصايح ۱۳۸۰ش، قم، ج۲، ص۱۰۸.