رنج کودکان و عدل الهی
رنجی که یک کودک معصوم می کشد. چگونه با عدالت خداوند سازگار است؟
نظام این عالم مادّی، نظام سبب و مسبب است.[۱] در منابع اسلامی آمده: «ابی الله ان یجری الامور الاّ باسبابها»[۲] یعنی خداوند إبا دارد که امور را جز با اسبابشان انجام دهد، دلیل این مطلب آن است که اگر خداوند متعال مستقیما در نظام عالم و شرور و رنج های عالم تصرّف نماید منتهی به جبر می شویم، در حالی که خداوند انسان را مختار آفریده و جبر با اختیار منافات دارد.
حال اگر پدر و مادر یکسری امور را قبل از انعقاد نطفه کودک رعایت نکنند کودک نارس و ناقص الخلقه به دنیا می آید و خداوند این نظام سببی و مسببّی عالم را تغییر نمی دهد تا جبر لازم نیاید. همچنین اگر کودکی مورد تجاوز قرار گیرد، رنج آن کودک از ناحیهی متجاوزین و مستند به سوء استفاده آن افراد شرور است. و هیچ گاه خداوند متعال به این اعمال راضی نیست و بلکه مبغوض خداوند است.[۳]
شرها، رنجها و مصائب این دنیا لازمه عالم مادی است و طبق نظام علّی و معلولی است؛ آتش همواره علت سوختگی است و نمیشود گفت که آنجا که به سود من هست باید از منافع آن بهرهمند شوم و اثر آن که سوزاندن و حرارت است عمل بکند و اما آنجا که آتش به خانه و یا بدن من اصابت میکند این تأثیر را نکند و خانه و بدن من را نسوزاند. پس در این عالم مادی همه امور طبق نظام اسباب و مسببی به پیش می روند. هم چنین افعال و امور خوب یا بدی هم که از انسان ها صادر میشود اینها به اختیار و اراده آنها است و خداوند نمی خواهد انسان در انجام کارهایش مجبور باشد تا انسان های خوب و نیکوکار از گنهکار و فاسق و مشرک از هم تفکیک شوند لذا نباید از خدا توقع داشته باشیم که جلوی عمل بد و طغیان گنهکاران و کفر کافران و قتل و قاتلان را بگیرد چرا که در این صورت جلوی اراده و اختیار آدمی گرفته میشود و انسان ها مجبور می شوند و این نظام آفرینش انسان و هدف خلقت آدمی لغو و بی معنا میشود.
اما باید توجه داشت که خداوند در مقابل رنجهایی که افراد بیگناه مثل کودکان از طرف انسان های شرور متحمّل می شوند، به آنها «عوض» میدهد. و از عوض، به عنوان پاداش استحقاقی نام برده شده. لذا در مورد کودک مدّ نظر شما، خداوند متعال، در جهان آخرت، عوض و نفع و پاداشی میدهد که تمام درد و رنج کودک در دنیا را جبران نماید.[۴]
مطالعه بیشتر
۱ـ درآمدی بر کلام جدید، هادی صادقی، قم، کتاب طه، ۱۳۸۶.
۲ـ آموزش فلسفه، محمد تقی مصباح یزدی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ج۲، ۱۳۶۵.
منابع