تفسیر آیه ازدواج افراد زناکار با زناکار یا مشرک

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۵۲ توسط Rezapour (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

در سوره مبارکه نور/۳ می‌خوانیم: مرد زناکار به جز با زن زناکار یا مشرک ازدواج نمی‌کند و زن زناکار را جز زن زناکار یا مشرک به ازدواج خود درنمی‌آورد، با توجه به این آیه، آیا زن و شوهری که با هم ازدواج می‌کنند در تقدیر الهی قسمت هم دیگر بوده‌اند؟

خداوند در آیه ۳ سوره نور می‌فرماید افراد زناکار ازدواج نمی‌کنند مگر با زناکار یا مشرک و ازدواج مومنان با این افراد ممنوع است.

این آیه حکم زنا کارانی را بیان می‌کند که در اثر ارتکاب زنا، حد بر آنان جاری شده، ولی باز هم به عمل خود ادامه داده‌اند. این آیه چنین شخصی را شایسته ازدواج با بانوان مسلمان و عفیف نمی‌داند، همین‌طور زن زناکاری که حد بر او جاری شده است و زنا را رها نکرده است، از این که به عقد نکاح جوان مسلمان درآید، محروم است.

متن آیه

شأن نزول

امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در شأن نزول این آیه فرمده‌اند این آیه در مورد زنانی نازل شد که در عصر رسول خدا(ص) آلوده به زنا بودند، خداوند مسلمانان را از ازدواج با آن‌ها نهی کرد. هر شخصی که مشهور به این عمل شود و حد الهی بر او جاری گردد، با او ازدواج نکنید تا توبه‌اش ثابت شود.[۱]

معنای آیه

آیه حکم زنا کارانی را بیان می‌کند که در اثر ارتکاب زنا، حد بر آنان جاری شده، ولی باز هم به عمل خود ادامه داده‌اند. این آیه چنین شخصی را شایسته ازدواج با بانوان مسلمان و عفیف نمی‌داند، همین‌طور زن زناکاری که حد بر او جاری شده است و از عمل خود منصرف نشده، محروم است از این که به عقد نکاح جوان مسلمان درآید.

خداوند در آیه ۲۶ سوره نور می‌فرمایند: ﴿زنان ناپاك از آن مردان ناپاكند، و مردان ناپاك نيز به زنان ناپاك تعلّق دارند و زنان پاك از آن مردان پاك، و مردان پاك از آن زنان پاك هستند.

انسان از زن و مرد، بر اساس براهین نقلی و عقلی، موجودی است آزاد و مختار و دارای اراده و انتخاب، و تقدیر الهی به معنای سلب آزادی و اختیار و اراده و انتخاب از انسان نیست، بلکه تقدیر هیچ منافاتی با اراده و انتخاب انسان ندارد. مسئله قسمت و تقدیر به این معنا که انسان بدون اختیار و انتخاب به سوی سرنوشتی حرکت کند که خودش هیچ گونه دخالتی در آن نداشته باشد، چیزی است که عقل و نقل آن را تأیید نمی‌کند.

منابع

  1. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالحدیث الاسلامیه، ۱۳۷۴ش، ج۱۴، ص۳۶۳.