توقیفی بودن نماز
این مقاله هماکنون به دست A.ahmadi در حال ویرایش است. |
دستور خدا
یکی از علتهایی که شکل نماز باید به همان صورت صدر اسلام خوانده شود، دستور خدا است.
خواندن نماز
رابعا: در مورد عبادات به تصریح قرآن کریم شکل خاصی از عبادت، از جانب خداوند متعال در زمان پیامبر(ص) تشریع شده است ﴿و لکل امه جعلنا منسکاًهم ناسکوه.[۱]﴾
و تا قریب به سه قرن بعد از پیامبر(ص) عبادات با همان هیئت خاص و شکل مخصوص در زمان پیامبر(ص) توسط ائمه معصومین(ع) انجام شده است و بعد از آن زمان ما دیگر دسترسی به نظام تشریع الهی نداریم و لذا ما براساس اینکه بندگان خداوندیم و او آفریدگار ماست، خویش را ملزم میدانیم که عبادات را به همان نحوه معروف در زمان پیامبر(ص) انجام دهیم و نمیتوانیم به صرف احتمالات از قانون الهی تخطی نماییم یا تخطی را تجویز کنیم.
مطالب دیگر اینکه نهادینه شدن روح عبادت و دعا در میان مسلمانان صدر اسلام، مستلزم نهادینه شدن آن در میان مسلمانان متأخر نیست، شاهد بر مدعی اینکه قسمت قابل توجهی از مسلمانان با علم به وجوب فرایض دینی از انجام خودداری میکنند.
جلوگیری از اختلاف
اشتن هیئت خاص در حین انجام نیایش امری اجتنابناپذیر است و اگر خداوند مردم را به منظور یادآوری خود، امر به نیایش کند و نحوه انجام آن را به دست مردم بسپارد، واضح است که هر کسی نحوه خاصی را برمیگزیند و نحوه عبادت دیگری را منکر میشمارد، فلذا خداوند از روی فضل و عنایت خود قالب خاص را برای ما بیان کرده است.
سازگاری شکل نماز با ستایش خدا
اگر عبادتی از سوی خداوند تشریع شود و کیفیت انجام آن با روح عبادت که همان اظهار اخلاص، فروتنی، ذلّت و عبودیت در برابر پروردگار است، منافات داشته باشد در این صورت جای این پرسش است که چرا این کیفیّت خاص تشریع شده است. اما اگر آن کیفیت خاص، خود، عین تعظیم و اجلال الهی و عین اظهار ذلّت و فروتنی در برابر ذات پروردگار باشد، تردید درباره نحوه انجام آن عمل معقول نیست و در مورد نماز آیا میتوان عملی را از سجده برتر یافت که نهایت تعظیم انسان را در برابر پروردگار نشان دهد. آیا میتوان دعایی بهتر از طلب هدایت در صراط مستقیم در دنیا و آخرت تصور کرد، آیا میتوان بهتر از ایاک نعبد و ایاک نستعین به منظور اظهار توحید چیز دیگری بر زبان راند؟
باقی ماندن عبادت
درست است که هدف از تشریع صلوه، نهادینه کردن روح معنویت و اظهار بندگی است، اما اگر این قالب خاص نباشد همان روح عبادات نیز حفظ نخواهد شد محتوای عبادی عبادات از قبیل حج، صوم، صلوه و زکات هر چند اهمیت اصلی و بنیادین را دارد، اما همین گوهر جز در قالب صدف، یعنی هیئت و شکل خاص، محفوظ نمیماند، همانگونه که شکل و ساختار صوری، منهای روح مفید نیست، روح نیز بدون قالب خاص در این عالم مادی قابل بقاء نمیباشد.
اما در مورد قسمت دوم سؤال یعنی عصریت پذیر بودن عبادات باید گفت:
اگر مراد شما از عصریت، تغییر ساختار شکلی آن در طول زمان باشد، به دلایل فوق قابل تغییر نیست و اگر مرادتان امکان تغییر در جوهره و اصل آن باشد باز هم تغییر نمیپذیرد، چون اموری تغییر میپذیرند که مربوط به ماده و مادیات باشند و عبادات مربوط به روح و بعد علوی انسان است و چنین اموری تغییر نمیپذیرند.
اما از نظر روایات به این حدیث که مورد اتفاق تمامی فقهای شیعه و اکثر فرق اسلامی میباشد تمسک میکنیم که: حلالُ محمدٍ حلالٌ الی یوم القیامه و حرامه حرامُ الی یوم القیامه.[۲]
بنابراین آنچه از واجبات و حلال و حرام الهی آمده است طبق این روایت، جاودان و تغییرناپذیر است، و در روایتی دیگر وارد شده است که پیامبر(ص) فرمود: ای مردم بدانید بعد از من پیامبری نیست، پروردگارتان را عبادت کنید و نماز را در اوقات پنجگانه آن به جا آورید و ماه رمضان را روزه گیرید و جهت انجام حج، بیتالله را زیارت کنید و زکات اموالتان را بپردازید.[۳] این روایت نیز مفید استمرار و تغییرناپذیری عبادات است.
ـ امام باقر(ع) از پدرانش، از امام علی(ع) نقل میکند: خداوند چهار چیز را در چهار چیز دیگر مخفی کرد: رضای خود را در طاعتش، بنابراین هیچ طاعت را کوچک مشمار و شاید آن طاعت موافق با رضای او باشد و تو نمیدانی؛ و غضبش را در معصیتش نهان کرد، فلذا هیچ معصیتی را کوچک مشمار شاید سخط الهی در همان باشد، اجابت را در دعای بندگانش نهان کرد پس هیچ دعایی را کوچک مشمار شاید اجابت الهی در همان نهفته باشد؛ و ولیّ خود را در میان بندگانش قرار داده، پس هیچ بندهای از بندگانش را کوچک مشمار و شاید او ولییّ از اولیای الهی باشد.[۴]