انگیزههای جعل حدیث
این مقاله هماکنون به دست Rahmani در حال ویرایش است. |
سؤال
انگیزهها و اسباب وضع حدیث چه بوده است؟
مهمترین انگیزهها و اسباب وضع حدیث را میتوان به اختصار اینگونه بیان نمود:
- دشمنی با اسلام و انتقام جویی از آن؛ با وجود پیشرفتهای اسلام و مسلمانان در ابتدای دوران اسلامی و عدم توان دشمنان در مقابله مستقیم با آن، دشمنان به فکر چاره افتاده و برای انتقام عدهای از متفکران مانند کعب الاحبار و وهب بن منبه یهودی، ابن جریح و تمیم داری مسیحی، سیف بن عمر و ابن ابی العوجا مانوی، به ظاهر مسلمان شدند و با ساختن احادیث دروغین باعث ورود موجی از احادیث ساختگی در میان روایات اسلامی شدند.[۱] برای نمونه «ابن ابی العوجا» به هنگام اعدامش گفت: «مرا از کشته شدن چه باک، درحالیکه چهار هزار حدیث که حرام را حلال و حلال را حرام میکرد ساختم و وارد دین شما کردم.» و حماد بن زید نیز گفته است: «زنادقه چهارده هزار حدیث ساخته و به پیامبر و اولیاء الهی نسبت دادهاند.»[۲]
- انگیزه سیاسی؛ مشروعیت بخشی به قدرتهایی که خود را خلیفه رسول الله نامیده بودند نیازمند روایاتی بود تا این مسئله را تأمین نماید. چون هیچ سخنی از پیامبر(ص) در تأیید این منصب در دست نداشتند، بلکه سخنان فراوانی علیه این مدعا و به نفع اهل بیت(ع) از پیامبر(ص) وجود داشت، شروع به وضع و جعل حدیث برای این منظور نمودند برای مثال روایتی به پیامبر(ص) نسبت داده شده: «ما پیامبران چیزی به ارث نمیگذاریم و هر آنچه از ما باقی بماند صدقه است»[۳] که این مطلب به جهت مخالفت با قرآن[۴] جعلی بودنش واضح است. معاویه نیز روند احادیث ساختگی را به اوج رساند و در عرصههای مختلف به جعل حدیث پرداخت.[۵] همچنین در زمان سایر امویان این وضع ادامه داشت و راویان دین فروش در زمان عبدالملک بن مروان در فضائل امویان و سوابق آنها و طعنه به علی(ع) روایات زیادی ساختند.[۶] عباسیان نیز از قافله عقب نماندند و برای مشروعیت بخشیدن به حکومت خود احادیثی را جعل کردند.[۷]
- انگیزههای فرهنگی؛ با گرویدن اقوام مختلف بعد از پیامبر(ص) به اسلام، مذاهب مختلفی پدید آمد. بعضی از این اقوام و مذاهب برای اثبات برتری خود و بیاعتبار کردن رقبا، به جعل حدیث دست زدند؛ برای نمونه حنفیها، مالکیها و شافعیها هر کدام در فضایل رهبران و امامان فقهی خود روایاتی را جعل کردند.[۸]
- انگیزههای خیرخواهانه؛ برخی از دینداران نادان به گمان خدمت به دین، احادیثی را ساخته و به معصومان(ع) نسبت دادند. بیشتر روایات مجعول این اشخاص درباره فضائل سورهها و آیات قرآن و ذکر پاداش اعمال خیر و … است که به منظور ترغیب مردم به قرائت قرآن و انجام کارهای خیر و ترک محرمات بوده است.[۹]
منابع
- ↑ زین العابدین، قربانی، علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۷۸، ص۶۶.
- ↑ محمود، ابوریة، اضواء علی السنة المحمدیة، بی جا، دارالکتاب الاسلامی، بی تا، ج۵، ص۱۴۴.
- ↑ مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر، بی تا، ج۵، ص۱۵۲.
- ↑ نمل / ۱۶.
- ↑ ناصر، رفیعی محمدی، درسنامه وضع حدیث، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴، ص۶۰–۷۲.
- ↑ رک: ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بی جا، داراحیاء الکتب العربیه، بی تا، ج۱۱، ص۴۶.
- ↑ رک: درسنامه وضع حدیث، همان، ص۷۲–۷۳.
- ↑ رامینی، عبدالحسین، الغدیر، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۳۷۹، ج۵، ص۲۷۷–۲۸۷.
- ↑ علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، ص۷۲–۷۳؛ ناصر، رفیعی محمدی، درسنامه وضع حدیث، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴، ص۱۵۱–۱۵۷؛ اضواء علی السنه المحمدیه، ج۵، ص۱۳۸.