روشهای پژوهش دین
این مقاله هماکنون به دست Rahmani در حال ویرایش است. |
روشهای پژوهش درباره دین را توضیح دهید؟
پژوهش در باب دین به دو صورتْ ممکن است: دروندینی و بروندینی. البته هر یک از این دو روش، تعریفها و گونههای مختلفی دارد که برخی از آنها در اینجا مراد نیست. گاه منظور از رویکرد دروندینی، نصگرایی و ظاهرمسلکی افرادی نظیر مالک بن انس یا احمد بن حنبل یا اخباریون است.[۱] این گروه با اصرار بر نقل و حدیث، ورود هرگونه اندیشهٔ بشری و خارجی را به درون دین ممنوع دانستند و آن را موجب انحراف از دین تلقی کردند. در برابر، مراد از رویکرد بروندینی، استفاده از روش عقلی و فلسفی است؛ چنانکه در طول تاریخ برخی از اندیشمندان برای اثبات باورهای دینی سهم زیادی برای تعقل و استدلالهای فلسفی قایل بودند.
شیوهٔ بروندینی گونهٔ دیگری نیز دارد. به بیان دیگر آنان معتقدند دین دو مقام دارد: «نظر» و «عمل». گاه ما به دنبال اثبات حقانیت و صدق دعاوی دینی هستیم که این مقام نخست است و آنچه در تاریخ اسلام رخ داده است بیشتر ناظر به همین مقام است. اما زمانی به صدق و حقانیت گزارههای دینی توجه نمیشود؛ بلکه ما به دنبال توفیقات عملی دین هستیم که این مقام دوم است. در این عرصه به آثار و نقشهای فردی، روانی یا اجتماعی دین توجه میشود و از منظر روانشناسی و جامعهشناسی، دین ملاک قرار میگیرد. یادآوری این نکته ضروری است که برخی نیز روش جمع دو رویکرد دروندینی و بروندینی را پیشنهاد میکنند.[۲]
آنچه در اینجا از شیوه دروندینی اراده میشود این است که برای اثبات یا نفی، به متون دینی توسل شود و میدانیم که کتاب و سنّت معتبر دو عنصر اساسی و مقوم دین و متون دینیاند؛ بنابراین در این شیوه نصگرایی، ظاهرپیشگی و سنّتمسلکی افراطی، آنگونه که در روش و منش اخباریون هست، مطمح نظر نیست. در برابر، روش بروندینی است؛ بدین معنا که برای اثبات یا رد دعاوی، به غیر از دو منبع مذکور میتوان به منابع دیگر استناد جست که این منابع میتواند عقل فلسفی، نظام کلامی، تجربه انسانی یا کارکردهای عملی دین باشد. در نوشتار حاضر به تناسب از هر دو روش بهره میبریم. {چپایان پاسخ}}