تبلیغ دین در قرآن
قرآن واژه «بلغ» و مشتقّات آنرا بیش از بیست بار به كار برده است که اهمیت تبلیغ را میرساند.
آیاتی از قرآن لازم بودن تبلیغ دین را ثابت میکند از جمله: تبلیغ وظیفه پیامبران الهی؛ زنده كردن جامعه هدف تبلیغ دین الهی؛ شکیبایی در تبلیغ دین؛ مامور بودن پیامبران به دعوت جامعه؛ واجب بودن تحصيل معارف دینی براي تبليغ.
عناوين ديگرى مانند: هدايت، دعوت، موعظه، بشارت دهی، انذار، امر به معروف و نهى از منكر، لزوم تبلیغ دین را میرساند.
تبلیغ مهمترين وظيفه انبياى الهى
تبلیغ یکی از وظایف اصلی پیامبران الهی است و قرآن بارها به این نکته تاکید کرده است.[۱]
قرآن رساندن پيامهاى خداوند به انديشه و دل مردم، مهمترين وظيفه انبياى الهى میداند: ﴿هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَه وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ؛ و كسى است كه در ميان جمعيت درس نخوانده رسولى از خودشان برانگيخت كه آياتش را بر آنها مىخواند و آنها را تزكيه مىكند و به آنان كتاب و حكمت مىآموزد هر چند پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند!﴾(جمعه:۲)
زنده كردن جامعه هدف تبلیغ دین الهی
خداوند هدف تبلیغ و دعوت پیامبران را زنده کردن مردمان جامعه دانسته است: ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَجيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْييكُمْ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! دعوت خدا و پيامبر را اجابت كنيد هنگامى كه شما را به سوى چيزى مىخواند كه شما را حيات مىبخشد!﴾(انفال:۲۴)
دعوت اسلام، دعوت به سوى حيات و زندگى است حيات معنوى، حيات مادى، حيات فرهنگى، حيات اقتصادى، حيات سياسى بمعناى واقعى، حيات اخلاقى و اجتماعى، و بالآخره حيات و زندگى در تمام زمينهها. اين تعبير كوتاهترين و جامعترين تعبيرى است كه در باره اسلام آمده است اگر كسى بپرسد اسلام هدفش چيست؟ چه چيز مىتواند به ما بدهد؟ در يك جمله كوتاه مىگویيم هدفش حيات در تمام زمينههاست.[۲] قرآن زنده شدن یک نفر را معادل زنده شدن همه مردم معرفی میکند:﴿وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَميعاً؛ و هر كس، انسانى را از مرگ رهايى بخشد، چنان است كه گويى همه مردم را زنده كرده است.﴾(مائده:۳۲)
شکیبایی در تبلیغ دین
وجوب استقامت در راه تبليغ دين و انجام دادن رسالت دينى از جمله وظایف پیامبران است: ﴿فَلِذلِكَ فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ؛ پس به همين خاطر تو نيز آنان را به سوى اين آيين واحد الهى دعوت كن و آن چنان كه مأمور شدهاى استقامت نما.﴾(شوری:۱۵) اين است راز كنار يكديگر آمدن «صبر» و «حق»: ﴿وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ﴾(عصر:۳) بدون صبر، حق نمىتواند پا برجاى بماند.[۳]
مامور بودن پیامبران به دعوت جامعه
قرآن در سوره نحل،[۴] چند اصل برای تبلیغ درست دین ترسیم کرده است: دعوت به وسیله حکمت(دانش، منطق، استدلال، بدور از فساد و انحراف)؛ دعوت با اندرزهاى نيكو؛ مناظره با مخافان با نیکوترین راه؛ مقابله به مثل در صورت تجاوز طرف مقابل؛ شکیبایی و گذشت برتر از مقابله به مثل؛ شکیبایی و گذشت بدون هيچ فقط به خاطر خدا؛ ناامید نشدن از اثرگذاری تبلیغ دین؛ نگران توطئه دشمن نشدن؛ تقوی پیشهگی در تبلیغ دین.[۵]
اصول ترسیم شده بیانگر اهمیت تبلیغ دین خدا و لازم بودن آن را میرساند.
واجب بودن تحصيل براي تبليغ
تحصیل معارف الهی یکی از وظایف مومنان است: ﴿وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّه فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَه مِنْهُمْ طائِفَه لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ؛ شايسته نيست مؤمنان همگى (بسوى ميدان جهاد) كوچ كنند؛ چرا از هر گروهى از آنان، طايفهاى كوچ نمىكند (و طايفهاى در مدينه بماند)، تا در دين (و معارف و احكام اسلام) آگاهى يابند و به هنگام بازگشت بسوى قوم خود، آنها را بيم دهند؟! شايد (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خوددارى كنند.﴾(توبه:۱۲۲)
مومنان وظیفه دارند در هر عصری جامعه را به خوبیها دعوت کنند، از زشتیها بازدارند: ﴿وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّه يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ بايد از ميان شما، جمعى دعوت به نيكى، و امر به معروف و نهى از منكر كنند! و آنها همان رستگارانند.﴾(آل عمران:۱۰۴)
آیات مربوط به هدایتگر بودن پامبران،[۶] دستور به دعوت جامعه به ایمان و عمل نیکو،[۷] موعظه کردن جامعه،[۸] بشارت دهی و انذار جامعه،[۹] امر به معروف و نهى از منكر،[۱۰] لزوم تبلیغ دین را میرساند.
منابع
- ↑ سوره آل عمران، آیه۲۰. سوره مائده، آیه۹۹. سوره اعراف، آیه ۶۲. ۶۸. ۷۹. ۹۳. سوره هود، آیه۵۷. سوره رعد، آیه۴۰. سوره ابراهیم، آیه۵۲. سوره نحل، آیه۳۵. ۸۲. سوره انبیاء، آیه۱۰۶. و ... .
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۱۲۷.
- ↑ قرضاوى، يوسف، سيماى صابران در قرآن ترجمه الصبر فى القرآن، قم، دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم، ، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش، ص۸۷.
- ↑ سوره نحل، آیه۱۲۸-۱۲۵.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ ه.ش، ج۱۱، ص۴۵۵.
- ↑ سوره بقره، آیه۲. ۵۳. ۱۸۵. سوره آل عمران، آیه۴.
- ↑ سوره آل عمران، آیه۱۰۴. ۱۵۳. سوره انفال، آیه۲۴.
- ↑ سوره نحل، آیه۱۲۵. سوره بقره، آیه۲۳۱. سوره آل عمران، آیه۱۳۸. سوره مائده، آیه۴۶.
- ↑ سوره بقره، آیه۹۷. ۱۱۹. ۲۱۳. سوره نساء، آیه ۱۶۵. سوره مائده، آیه۱۹.
- ↑ سوره آل عمران، آیه۱۰۴. ۱۱۰. ۱۱۴. سوره اعراف، آیه۱۵۷. سوره توبه، آیه۶۷. ۷۱. ۱۱۲. سوره حج، آیه۴۱.