سیره پیامبر اسلام(ص) در همسرداری
همسرداری پیامبر(ص)، چگونه بوده است؟
پیامبر(ص) در کارهای خانه به همسرانش کمک کرده، آنها را گرامی میداشت. او عدالت را در حقشان رعایت کرده و از لغزشهای آنها میگذشت.
پیامبر(ص)، مهربانی، مدارا و کمک به همسران را از بهترین ویژگیهای اخلاقی میدانست و دیگران را نسبت به رعایت حقوق همسرانشان سفارش میکرد.
سیره پیامبر در همسرداری
رسول خدا(ص)، مهربانترین افراد، نسبت به بچهها و زنان بود و نیکویی و احسان به همسر خویش را بهترین فضیلت دانسته و می فرمود: بهترین شما کسانی هستند که با زنهای خود مهربانتر باشند و من از این نظر بهترین شمایم.[۱] پیامبر با سیره عملی خویش در مورد زنان، در دورانی که زن را دارای روح انسانی و حقوق بشری نمیدانستند، مقام و مرتبه زن را بالا برد و به آنها حیات و کرامت بخشید. آن حضرت در مورد مدارا با زنان و رعایت مقتضیات فطرت زن، میفرماید: «زن به استخوان خمیده دندهها میماند و در همان وضعی که هست، سودمند است و اگر بخواهند آن را راست کنند، میشکند و ضایع میشود.»[۲]
زندگی پیامبر(ص) در همسرداری، بیانگر این واقعیت است که کانون خانواده ایشان، سرشار از عشق و مودت، صفا و صمیمیت، آرامش و گذشت … بود. اکنون به نمونههایی از همسرداری آن حضرت اشاره میشود:
کمک در امور خانه
یکی از روشهای پیامبر(ص) در همسرداری، کمک کردن به همسران خود در خانه بود. او گاهی گندم یا جو دستاس کرده، گوشت را قطعه قطعه میکرد و در گرفتاریهای خانوادهاش به آنها یاری میرساند. پیامبر(ص)، کارهای شخصیاش را خودش انجام میداد؛ برای نمونه او خود لباسش را میدوخت و خود گوسفندان و شترش را میدوشید و به هنگام خواب، آب وضوی خود را آماده میکرد.[۳]
پیامبر(ص) برای کمک کردن به زن در کار خانه، ثواب فراوانی برشمرده و خدمت به همسر را کفاره گناهان بزرگ دانسته است.[۴]
رعایت عدالت
حضرت محمد(ص)، هزینه و نفقه زندگی همسران را با رعایت عدالت میان آنها تقسیم میکرد. به گفته واقدی، تاریخنگار، پیامبر(ص)، پس از فتح قلعه خیبر به هر یک از زنان خود بهطور مساوی، مقداری معین خرجی زندگی از قبیل خرما و جو پرداخت کرد.[۵]
پیامبر(ص)، در مصاحبت و همنشینی با همسرانش نیز، عدالت را رعایت میکرد. او هر روز پس از خواندن نماز صبح به دیدار تک تک همسرانش رفته و حال آنان را جویا میشد. هنگامی که قصد سفر میکرد، بین همسرانش قرعه میکشید، قرعه به نام هر یک که میافتاد، او را همراه خود میبرد.[۶]
گذشت
پیامبر اسلام(ص) از لغزشهای همسران خود چشمپوشی میکرد. او با همسرانش اهل مدارا بود و تندخویی و بدزبانی آنها را تحمل میکرد؛ چنانکه حفصه و عایشه، دو تن از همسرانش با فاش کردن اسرار داخلی و توطئه چینی آزارش دادند. آیاتی از قرآن در تهدید و توبیخ آنها نازل شد.[۷]
گرامی داشتن همسران
پیامبر، باخانواده خویش، خوشرو بود و با آنها گفتگو و مزاح مینمود. در حقیقت آن حضرت با اخلاق و روش خود، همسرانش را تکریم مینمود و گرامی میداشت. آن حضرت در این زمینه میفرماید: «کسی که همسری گرفته است، باید او را گرامی بدارد. اگر مرد به همسرش بگوید «تو را دوست دارم» هرگز از دل او بیرون نمیرود»[۸]
معاشرت با همسران
با توجه به این که پیامبر گرامی اسلام، از لحاظ ایمان و نزدیکی به خداوند متعال در بالاترین درجه قرار داشت، در عین حال نیز ارتباطش با مردم و همسرانش، در حد متعال برقرار بود.
امام علی(ع) میفرماید: عدهای از یاران رسول خدا(ص) معاشرت با زنان، غذا خوردن در روز و خواب شب را بر خود حرام کرده بودند. ام سلمه همسر پیامبر جریان را برای پیامبر(ص) نقل نمود. پیامبر به سراغ آنها رفته و فرمود: «آیا نسبت به زنان بی میل هستید؟ همانا منِ پیامبر با زنان معاشرت میکنم، روز هنگام غذا میخورم و به هنگام شب میخوابم، پس هر کس از سنت من رو گردان شود از من نیست.»[۹]
رعایت حال هر یک از همسران
رعایت روحیات همسران و ابراز علاقه به تمامی آنان، مناسب با شأن هر یک از دیگر ویژگیهای همسرداری پیامبر(ص) است؛ به طوری که هیچکدام احساس نمیکردند، دیگری نزد پیامبر محبوب تر از او است، هنگامی با ام سلمه که دارای فرزندانی بود و بچههایش را نیز بسیار دوست میداشت مواجه میشد، احوال آنان را میپرسید و بر آنان اسم جدیدی میگذاشت که نشانه اعتنا به آنان بود. یا وقتی در حجّه الوداع شتر «صفیه» از رفتن ایستاد و صفیه از شدت ناراحتی گریه کرد، پیامبر(ص)، او را دلداری داد و دستور داد قافله همانجا فرود آید، در حالی که تصمیم به فرود آمدن در آن مکان را نداشت.[۱۰]
مطالعه بیشتر
- ملکوت اخلاق، سید حسین اسحاقی.
- سیره پیامبر اعظم، امیر ملک محمودی
- همگام با رسول، جواد محدثی
منابع
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، تصحیح: غفاری، علی اکبر، قم، منشورات جماعه المدرسین، چاپ دوم، بی تا، ج۳، ص۴۴۳.
- ↑ کلینی، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ ش، ج۵، ص۵۱۳ و بخاری، صحیح بخاری، بیروت، دار المعرفه، ج۳، ص۲۵۷.
- ↑ علامه طباطبایی، سنن النبی، ترجمه، عزیزی، عباس، قم، صلاه، چاپ چهارم، ۱۳۸۳ش، ص۱۰۵.
- ↑ علامه مجلسی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۱، ص۱۳۲.
- ↑ واقدی، المغازی، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ سوم، ۱۴۰۹ هـ. ق، ج۲، ص۹۳.
- ↑ علامه طباطبایی، سنن النبی، ص۲۰۱–۱۵۹.
- ↑ (تحریم:۳–۵).
- ↑ کلینی، اصول کافی، تصحیح: غفاری، علی اکبر، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۸ق، ج۵، ص۵۶۹.
- ↑ علامه طباطبایی، سنن النبی، ص۱۹۵.
- ↑ ابن الاثیر، اسد الغابه، بیروت، دار الکتب العلمیه، ج۷، ص۱۶۹.