لعن خاندان بنیامیه
آیا در میان خاندان بنیامیه هیچ مسلمانی وجود نداشته است که همگی مستحق لعن و نفرین شدهاند؟ در حالی که کسانی مثل عمر بن عبدالعزیز و معاویه بن یزید در بین آنها بوده است؟
لعن و مذمت بنی امیه در قرآن کریم
آیاتی در قرآن وجود دارد که بنابر نظر مورخان در مذمت بنیامیه نازل شده است.
- مفسرین اهلسنت در مورد تفسیر آیه مبارکه... وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْیا الَّتِی أَرَینَاک إِلا فِتْنَه لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَه الْمَلْعُونَه فِی الْقُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا یزِیدُهُمْ إِلا طُغْیانًا کبِیرًا[۱] آوردهاند که: پیامبر اکرم(ص) در خواب دید، بنیامیه مانند بوزینگان از منبر او بالا میروند و آن حضرت از این قضیه ناراحت شدند و فرمودند: «بنیامیه شجره ملعونه هستند».[۲]
شیخ طوسی، طبرسی، صاحب منهج الصادقین، شبّر، علامه طباطبایی از جمله مفسران شیعه هستند که منظور از شجره ملعونه در قرآن را بنیامیه دانستهاند.
- در تفسیر آیه شریفه أَلَمْتر إِلَی الَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَه اللَّهِ کفْرًا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْدار الْبَوَارِ[۳] صاحب تفسیر مجمع البیان حدیثی را به این مضمون نقل میکندکه مردی از حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام درباره این آیه سؤال کرد. حضرت فرمود:«مراد آیه قرآن دو قبیلهاند که فاجرترین قبایل قریش هستند که همان بنیامیه و بنیمغیره میباشند.»[۴]
لعن و مذمت بنیامیه در زیارت عاشورا و دستهای از روایات
در زیارت عاشورا نیز به لعن بینامیه پرداخته شده است، «لعن الله بنیامیه قاطبه ؛خدا لعنت کند و از رحمت خود تمام بنیامیه را دور سازد.»
ظاهر عبارت حتی با قطع نظر از تأکید و تعمیم به وسیله لفظ «قاطبه» عام است و شامل تمام بنیامیه میشود و قاطبه عمومیت آن را تأکید میکند. مقتضای این جمله از زیارت عاشورا این است که هیچ یک از بنیامیه مؤمن نبوده و مورد لعن هستند.
دیدگاه اهل سنت
محدثان اهلسنت روایتی را از پیامبر(ص) نقل کردهاند که هلاک و نابودی امت من به دست جوانانی از قریش خواهد بود. بخاری و مسلم آن را به بنیامیه تطبیق دادهاند.[۵]
در اینکه تعدادی از بنیامیه از خوبان و مومنان واقعی و پیروان ولایت اهل بیت(ع) بودهاند، تردیدی وجود ندارد مانند: خالد بن سعید بن العاص[۶] و ابوالعاص بن ربیع که از بیعت با ابیبکر سرباز زدند و با امیرالمؤمنین(ع) ثابت قدم ماندند.[۷] امامه دختر ابوالعاص نیز بعد از شهادت حضرت فاطمه(س) طبق وصیت آن حضرت به ازدواج امام علی(ع) درآمد. همچنین محمد بن ابیحذیفه که مادرش دختر ابوسفیان بود؛ از یاران خاص امیرالمؤمنین(ع) دانسته شده است و در راه محبت امام رنجهای بسیاری را تحمل کرد و سالها در زندان معاویه که داییاش بود به سربرد و در نهایت با معاویه همراهی نکرد.
حل تعارض ظاهری بین آیات و متن زیارت عاشورا و روایات
مراد از بنیامیه در آیات و روایات آن گروهی دانسته شدهاند که در جهت غصب خلافت و مخالفت با دین خدا و انکار ولایت ائمه اطهار(ع) همپیمان شده و با زبان و شمشیر به مقابله پرداختند و از آن جهت که اغلب بنیامیه در این مسیر بودند و کسانی که در جهت پیروی از پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) بودند، بسیار کم بودهاند. آن تعداد ناچیز نادیده گرفته شده است؛ چنانکه در بنیهاشم که اغلب موافق با راه پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) بودند کسانی چون ابولهب در روش از بنیهاشم جدا محسوب میشوند.
بنابراین اغلب بنیامیه به خاطر اینکه در تضاد با حق بودند مورد لعن واقع شدهاند نه از آن جهت که از اولاد و فرزندان امیه بودند؛ همانطور که در بنیهاشم اشخاصی چون ابولهب بودند که سوره مسد در مذمت او نازل شده است و این قانون اختصاص به زمان گذشته ندارد و در تمام زمانها جاری است. بدین معنی که حتی در این زمان هم اگر کسی بر عقیده بنیامیه باشد مشمول لعن الهی واقع خواهد شد و یا اگر از لحاظ عقیده با اهل بیت علیهم السلام همراه باشد از پیروان آنان شمرده خواهد شد.
در برخی از منابع نقل شده است که فردی از بنیامیه به نام سعد بن عبدالملک که از فرزندان مروان بود و امام باقر(ع) به او لقب سعدالخیر داد، نزد امام آمد، در حالی که همچون زنی که فرزند از دست داده گریه میکرد، حضرت از او علت گریه را جویا شد. وی پاسخ داد: چگونه گریه نکنم و حال این که من از شجره ملعونه هستم. حضرت به او فرمودند: تو از بنیامیه نیستی تو از ما هستی تو مگر قرآن نخواندی که این آیه شریفه را از قول حضرت ابراهیم حکایت میکند: فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی فمن[۸] آن که از من پیروی کند از من است.[۹]
بنابراین مراد از لعن بنیامیه آن گروهی دانسته شدهاند که در جهت غصب خلافت اهلبیت(ع) حرکت کردهاند؛ بنابراین اشخاصی چون خالد بن العاص، محمد بن ابی حذیفه و دیگران را شامل نمیشود.
مطالعه بیشتر
- شفاء صدور فی شرح زیارت عاشورا؛ ابوالفضل تهرانی.
- شرح زیارت عاشورا؛ احمد تبریزی.
منابع
- ↑ اسراء/۶۰.
- ↑ فخر رازی، التفسیرالکبیر، بیروت،دار احیاء التراث العربی، ج۷، ص۳۶۰، ۳۶۱؛ آلوسی بغدادی، تفسیر روح المعانی، بیروت،دار احیاء التراث العربی، چاپ چهارم، ۱۴۰۵ ه، ج۱۵، ص۱۰۷؛ سمعانی، تفسیر القرآن الکریم، تحقیق ابیتمیم و ابیبلال، ریاض، دارالوطن، ۱۴۱۸ ه، ج۳، ص۲۵۴؛ قنوجی بخاری، فتح البیان، مکتبه العصریه، بیروت، ط دوم، ۱۴۱۵ ه، ج۷، ص۴۱۵.
- ↑ ابراهیم/۲۸.
- ↑ - طبرسی، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفه، ج۶، ۵، ص۴۸۳.
- ↑ رک: صحیح بخاری، ریاض، بیت الافکار الدولیه، ۱۴۱۹، ص۱۳۵۰، و رک: کتاب الفتن، باب ۳، حدیث ۷۰۵۸، ۳۶۰۴، ۳۶۰۵، و رک: کتاب الفتن باب ۱۸، حدیث ۲۹۱۷.
- ↑ او از جمله دوازده نفری است که بر ابوبکر اعتراض نمودند هنگامی که بر منبر پیامبر صلی الله علیه و سلم قرار گرفت و او اولین نفر آنان بود.
- ↑ طبرسی، احتجاج، تحقیق سید محمد باقر موسوی خراسانی، بیروت، مؤسسه اعلمی، ۱۴۰۱ ه، ص۷۶.
- ↑ ابراهیم/۳۶.
- ↑ مفید، اختصاص، تحقیق علیاکبر غفاری، بیروت، مؤسسه الاعلمی، ۱۴۰۲، ص۸۵.