آگاهی امام حسین(ع) از سرانجام قیام

نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۴۶ توسط Mnazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها) (بارگزاری اولیه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

آيا امام حسين(ع) از فرجام كارش آگاه بود؟ و مي دانست تيري بر گلوي علي اصغرش خواهد خورد. اصولاً دايره علم غيب امام تا كجاست؟

درباره دايره علم غيب امام مي توان گفت امام معصوم علاوه بر علم عا دي كه براي نوع بشر قابل تحصيل است از علم لدني و خدادادي (علم غيب) نيز بهره مند است. امام به حسب علو رتبه وجوديش به لطف و اذن الهي به سرچشمه علم الهي متصل است و از حقا يق حواد ث عالم هما ن گونه كه در متن وا قع هستند آگاه مي باشد. امام رضا(ع) در ضمن حديثي مفصل دربا ره اما مت فرمودند:«هنگا مي كه خداوند متعا ل كسي را به عنوا ن امام براي مردم بر مي گزيند به او سعه صدر، عطا مي كند چشمه هاي حكمت را در د لش قرار مي دهد و علم را به وي ا لهام مي كند تا براي جواب از هيچ سؤالي در نماند و در تشخيص حق، سرگردان نشود پس او معصوم و مورد تأييد و توفيق الهي بوده و از خطا ها و لغزش ها د ر اما ن خواهد بود ...».}}[۱]

در روايتي از امام صادق(ع) آمده است امامي كه نداند چه مصيبتي به او مي رسد و كار او به كجا مي انجا مد حجت خدا بر بندگا نش نخواهد بود.[۲]

بنابراين ائمه(ع) علاوه بر علم معمولي به اذن پروردگار از علم غيب نيز برخوردارند و از همه چيز آگاهي دارند و گذشته و آينده را مي دانند و در روايتي از امام صادق(ع) آمده است كه فرمود: علم گذ شته و آينده تا روز قيا مت نزد ما ست،[۳] با اين بيان هرگز نمي توان گفت امام حسين(ع) از فرجام كارش آگاه نبود بلكه به يقين امام حسين(ع) بيشتر از هر کس از فرجام كارش آگاه بوده و اخبار فراواني بر آگاهي دا شتن امام حسين(ع) از شها دتش در كربلا دلا لت مي كند. استاد جعفريان در اين باره مي نويسد: «از مسائلي كه در بعد تاريخي حما سه عقيدتي كربلا سهم به سزايي دارد، مسأله «غيب» است. ... در اين زمينه روايات بسياري وجود دارد كه در بيشتر آن ها آمده است كه رسول خدا(ص) از شهادت اما م حسين(ع) خبر داده بودند. علامه اميني بخشي از اين نقل ها را در كتاب «سيرتنا و سنتنا» فراهم آورده اند. كتاب هاي اهل سنت مملو ا ز اين اخبا ر و آثا ر است.[۴]

علاوه بر اين روايات كه خود جنبه تاريخي دارد[۵]، اخباري نقل شده است كه به صراحت يا اشا رت، از علم ا مام حسين(ع) به وقوع حا د ثه كربلا قبل از اتفاق افتا دن آن، خبر دا ده است. اين اخبا ر در كتب تاريخي نقل شده كه در ذيل به برخي از آن ها اشا ره مي كنيم:

در روايتي آمده است كه امام(ع) در شبي قبل از آن كه از مدينه به سوي مكه هجرت كند، بر سر قبر رسول الله(ص) آمد پس از آن كه كنا ر قبر خوابش برد، در خواب پيامبر(ص) و جمعي از ملائكه را ديد پيامبر ا و را د ر آغوش گرفته و بدو فرمود: «اي حسين! مي بينيم كه به زودي به د ست گروهي از امّت من در كربلا تشنه كشته خواهي شد.... »[۶].

د ر خبر ديگري آمده است كه اما حسين(ع) در مكه فرمودند : «من جدّم را در خواب ديدم، به من دستوري داد كه براي اجراي آن مي روم. اما م در نا مه اي براي سعيد بن عاص، با ا ستنا د به همين خواب ، نوشت:«تو را از نكته اي آگاه كنم كه من جد خود را در خواب ديده ام. او به من خبري داده كه من به دنبال آن هستم.[۷]در روايت ديگري آمده است كه چون ا مام به كربلا رسيد فرمود پدرم در حين رفتن به صفّين از اين جا عبور كرد كه من با او بودم. اسم اين محل را پرسيد و به او گفتند، فرمود: اين جا محل فرود آن ها و ريختن خون شا ن است. د ر اين با ره ا ز ا و پرسش كردند، گفت: جمعي از اهل بيت در اين جا فرود خواهند آمد.[۸]

بر اين اسا س ، اما م حقيقت افعا ل اختيا ري خود را مانند خوردن ميوه مسموم، ضربت خوردن د ر محراب و يا شهادت خود و يا را نش را ا ز منظر با لاتري كه هما ن منظر علم الهي است مي نگرد و سرانجام كارها را مي داند . ا ما چون علم غيب اما م هما نند علم الهي تأثيري در حوادث عالم ندارد چون به معناي حضور عين وقايع نزد عا لم است، امام(ع) بر ا ساس آن عكس العملي نشان نمي دهد و بر طبق علم بشري خود عمل مي كند و به همين جهت اين علم براي امام تكليف آور نيست چون علمي موجب تكليف است كه مكلف بتواند بر اساس آن علم منشاء تغيير و تأثير باشد.[۹]

علاوه بر اين وقتي ا مام با لطف و اذ ن الهي به مرتبه اعلاي كما ل و علو وجودي مي رسد و با منبع علم ا لهي تما س پيدا مي كند، در اوج مقام فناء در ذات ا لهي است. او در اين مقام فقط خدا را مي بيند و تنها مشيت ا لهي را مي پسندد و چون مشيت ا لهي را برا ساس نظام علت و معلولي و قضا و قدر د ر تحقق حوادث هستي و پديده هاي آن، به د نبال علت تا مه شا ن مي يابد، خواسته اي بر خلاف آن ندارد و به همين علت تلاش براي تغيير اين حوادث از جمله شهادت خود را (با قطع نظر از اين كه تأثيري ندارد) صورت نمي دهد.[۱۰]

خداوند متعال در سوره جن مي فرمايد: ﴿عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً إِلاَّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ ...[۱۱] «ا و داناي عا لم غيب است و هيچ كس بر عا لم غيب ا و آگاه نيست مگر آن كس كه از رسولان، برگزيده است ...» وقتي اين آيا ت را د ر كنا ر آيا تي كه علم غيب را مختص خداوند متعا ل مي داند، قرار مي دهيم، چنين نتيجه مي دهد كه خداوند متعال، غيب را ذاتاً و استقلالاً‌ مي داند و غير خداوند، غيب را به تعليم الهي مي دانند ... .

طبق آيه، رسول اكرم، پسنديده نزد خداوند ا ست، پس غيب را به تعليم ا لهي مي داند. و ائمه(ع) نيز وا رثا ن پيا مبر اكرم - صلي الله عليه و آله و سلم - هستند (پس آنان نيز علم غيب یاد مي گیرند .).

چنا ن چه اما م رضا - عليه ا لسلام ـ د ر تفسير اين آيه فرمودند: «فرسول الله - صلي الله عليه و آله و سلم - عند الله مرتضي و نحن ورثه ذلك ا لرسول الذي إطّلعه الله علي ما يشاء من غيبه فعلمنا ماكا ن و ما يكون إلي يوم القيامه»، «پس رسول الله - صلي الله عليه و آله و سلم ـ نزد خداوند برگزيده است و ما اهل البيت، وارثان همان رسولي هستيم كه خداوند او را ا ز آن چه از غيبش بخواهد، آگاه مي گرداند. پس آن چه گذشته و آن چه تا قيا مت اتفا ق خواهد افتا د را مي دا نيم». پس پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله و سلم - ، آ ن را به وسيله ‌وحي از خداوند دريا فت مي كند و ائمه بواسطه وراثت از پيا مبر اكرم - صلي الله عليه و آله و سلم - .[۱۲]

امام باقر - عليه السلام ـ در تفسير اين آيه {{قرآن|إِلاَّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً[۱۳] فرمودند: «رصد» يعني يا دگيري از نبي و قول خداوند «من بين يديه» يعني در قلب پيامبر، ا لهام را ا لقاء مي كند تا اين كه نبي بداند رسا لت ها ي پروردگا رش را ابلاغ كرده و علي - عليه السلام ـ احاطه دارد بر آن چه ا ز علم نزد پيا مبر، موجود است. امام باقر - عليه السلام - در توضيح ﴿واحصي كل شيء عدداً[۱۴] فرمودند: علم گذشته و آينده تا روز قيا مت نزد معصوم مي باشد حتي هر انسا ني را با اسم و نسب مي شنا سد و اين كه چه كسي به مرگ طبيعي مي ميرد و چه كسي كشته مي شود و اين كه چه كسي اهل بهشت و چه كسي اهل آ تش مي باشد.[۱۵]

پس معصومين ـ عليهم السلام - ، دايره علم شان از ابتدا تا انتها ي خلقت مي باشد.


مطالعه بيشتر

۱. راه و راهنما شناسي، تأليف آيت الله مصباح يزدي.

۲. بررسي مسائل کلي اما مت تا ليف ابراهيم اميني ـ (قسمت علم امام(ع) )


منابع

  1. اصول كافي، جلد ۱، صفحه ۲۰۳-۱۹۸.
  2. اصول كافي، جلد ۱، صفحه ۲۵۸.
  3. خصيبي، ابي عبدالله، الهدايه الكبري، صفحه ۲۳۸، بيروت،مؤسسه البلاغ، چهارم، ۱۴۱۱ قمري.
  4. جعفريان، رسول، حيات فكري و سياسي امامان شيعه(ع) ، انتشارات انصاريان، چاپخانه نگين، چاپ پنجم، صفحه ۲۱۸. به نقل از عبرات المصطفين، محمودي، محمد باقر، جلد ۱.
  5. همان، ابن سعد ، صفحه ۱۶۱-۱۵۴، به نقل از ترجمه الامام الحسين(ع) .
  6. همان.
  7. همان، جلد ۵، صفحه ۱۱۶، تاريخ طبري، جلد ۴، صفحه ۲۹۱ و ترجمه الامام حسين(ع) صفحه ۲۰۲.
  8. همان، به نقل از اخبار الطوال، صفحه ۲۵۳.
  9. گرفته شده از:علامه طباطبایی،محمدحسین، تفسير الميزان، جلد ۱۸، صفحه ۱۹۲، جلد ۱۳، صفحه ۷۲-۷۴،‌جلد ۱۹، صفحه ۹۲. جلد ۱۲، صفحه ۱۴۴.
  10. همان.
  11. جن/ ۲۶ و ۲۷.
  12. طباطبائي، سيد محمد حسين، الميزان، بيروت، ألاعلمي، چاپ ۲، ۱۳۹۴ هـ ، ج۲۰، ص۵۳ و ۵۹ (با تصرف).
  13. جن/ ۲۷.
  14. جن/۲۸
  15. رجب برسي، حافظ، مشارق انودر القين، انتشارات شريف رضي، ۱۴۲۲ هجري، ص۲۶۷، ج۱.