برزخ

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۰۹ توسط Rezapour (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

معنای لفظی و اصطلاحی برزخ چیست؟


مفهوم‌شناسی

عالم برزخ از آغاز مرگ تا روز قیامت است.[۱] قرآن جهان میان دنیا و آخرت، راتعبیر برزخ یاد کرد است:

﴿تا زمانی که مرگ یکی از آنان فرارسد، می‌گوید: «پروردگار من! مرا بازگردانید! * شاید در آنچه ترک کردم (و کوتاهی نمودم) عمل صالحی انجام دهم!» چنین نیست! این سخنی است که او به زبان می‌گوید. پشت سر آنان برزخی است تا روزی که برانگیخته شوند!(مومنون:۹۹–۱۰۰)

در این آیه، به جهان پس از مرگ و پیش از رستاخیز، برزخ تعبیر شده است؛ زیرا اولا: حد فاصل میان دو جهان است و ثانیاً: حائل و مانع است از برگشت انسان‌ها به دنیا، هر چند آرزوی برگشت دارند.

موارد دیگری نیز قرآن کریم به برزخ اشاره شده است.[۲]

براساس منابع اسلامی، انسان‌ها پس از مرگ و پیش از قیامت، به عالمی دیگر می‌روند و به مقتضای آنچه در دنیا کسب کرده‌اند؛ در نعمت یا عذاب زندگی می‌کنند. بسیاری از مفسران، آیاتی را که از زنده بودن شهیدان و روزی خوردن آنها خبر می‌دهد، به برزخ تفسیر کرده‌اند.

قبر و برزخ

بیشتر آیاتی که از قبر سخن گفته‌اند و به احوالات و مراحل قبر پرداخته‌اند را به دنیایی فراتر از قبر ظاهری معنا کرده‌اند.[۳] حضرت علی(ع) پس از تلاوت آیهٔ (وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ)، فرمود: برزخ همان قبر است و برای (اهل گمراهی) زندگی تلخی است و در عذاب هستند. به خدا سوگند! قبر باغی از باغ‌های بهشت یا جایگاه پستی از جایگاه‌های پست جهنم است.[۴]

در برخی روایات از عالم برزخ و مثال، به قبر تعبیر شده است.[۵] از آنجا که فاصلهٔ محسوس میان دنیا در برابر و رستاخیز، قبر ظاهری قرار دارد، ائمه(ع) برای تفهیم عالم برزخ از واژهٔ قبر استفاده کرده‌اند. امام صادق (علیه السلام) فرمود: «والله اتخوف علیکم فی البرزخ»، قلت: «و ما البرزخ؟» قال: «القبر منذحین موته الی یوم القیامه؛ یعنی برزخ همان قبر است از آغاز مرگ تا روز رستاخیز».[۶]

حقیقت برزخ

در روایات آمده، وقتی خداوند روح شخصی را قبض می‌کند، این روح به قالبی مانند قالب دنیایش منتقل می‌شود. روح در این قالب جدید می‌خورد و می‌آشامد. هرگاه کسی نزد او آید، او را به همان صورتی که در دنیا بود، می‌شناسد.[۷]

امام صادق(ع) در پاسخ شخصی که خیال می‌کرد، روح پس از مرگ در قالب پرنده‌ای منتقل می‌شود، کرامت مؤمن را بالاتر از آن دانست که در قالب پرنده‌ای قرار داده شود. امام ارواح مؤمنان را در بدن‌هایی مانند بدن‌های دنیایی آنها دانست.[۸]

این نوع تطبیقات در روایات برای عالم برزخ، بسیار شبیه به توصیفات عالم مثال دانسته شده است.

تفاوت‌هایی بین دو عالم برزخ و قیامت ذکر شده است. وجود بدن مثالی در برزخ[۹] و معاد جسمانی در قیامت،[۱۰] روایات ائمه(ع) این نکته را روشن می‌کند که شفاعت ایشان در عالم برزخ شامل حال افراد گنهکار و گرفتار نمی‌شود و شفاعت ایشان مختص به روز قیامت است. امام صادق(ع) در این باره می‌فرمایند: «شیعیان ما، با شفاعت پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) در قیامت همگی بهشتی‌اند اما سوگند به خدا از وضع و حالتان در برزخ خوف دارم[۱۱]

کیفرها و پاداش‌ها در برزخ

قرآن بهحبیب نجار که به دست قومش شهید شد، می‌گوید: ﴿وارد بهشت شو. گفت: ای کاش قوم من می‌دانستند* که پروردگارم مرا آمرزیده و از گرامی‌داشتگان قرار داده است»(یس:۲۶–۲۷) طبرسی از مفسران شیعه معتقد است این آیه، دلالت بر نعمت‌های برزخ دارد[۱۲]

آیات نشان می‌دهد که پس از مرگ و پیش از قیامت که برزخ نامیده می‌شود، نعمت‌ها و عذاب‌هایی وجود دارد. علاوه بر این آیات، روایات نیز از عذاب‌ها و نعمت‌های برزخی سخن گفته‌اند[۱۳]

ارتباط با دیگران در برزخ

روایات مختلفی در ملاقات ارواح مومنان و کافران در برزخ با اهل دنیا نقل شده است که در کتاب کافی از مهم‌ترین منابع حدیثی شیعه، باب جداگانه‌ای به آن اختصاص داده شده است.[۱۴]

پیامبر اسلام(ص) به مسلمانان توصیه کرده که برای مردگان خود هدیه (صدقه و دعا) بفرستند. براساس این حدیث ارواح مؤمنان هر جمعه به آسمان دنیا می‌آیند، چنین خطاب می‌کنند «از آن اموالی که در دست ما بود و حالا در دست شما است و عذاب و حساب آن بر ماست، مهربانی کنید به درهمی، قرص نانی، لباسی».[۱۵]

همچنین براساس روایات شیعه، در برزخ، دیدار و ملاقات ارواح با یکدیگر امکان دارد. امام صادق(ع) ارواح در برزخ را چنین گفته که یکدیگر را می‌شناسند و از همدیگر می‌پرسند.[۱۶]

منابع

  1. الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۴۲، ح ۳.
  2. سوره بقره، آیه۱۵۴؛ سوره مریم، آیه ۶۲؛ سوره مؤمن، آیه۱۱.
  3. المفردات، ص۳۹۰.
  4. بحارالانوار، ج۶، ص۲۱۸.
  5. حسن‌زاده، عیون مسائل نفس، ج۲، ص۳۶۵.
  6. الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۴۲، ح ۳; و بحارالانوار ج۶، ص۲۶۷.
  7. کافی، ج۳، ص۲۴۵.
  8. الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۴۴، ح ۱.
  9. سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۱، ج۲، ص۲۴۰.
  10. سبحانی، جعفر، منشور جاوید، مؤسسه سیدالشهدا، چ۱، ۱۳۶۹، ج۹، ص۱۴۰.
  11. کلینی، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵، ج۳، ص۲۴۲.
  12. مجمع البیان، ج۸، ص۶۵۹.
  13. الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۴۴، ح ۲؛ محمد باقر مجلسی، حق الیقین، ص۴۷۷.
  14. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۳۰.
  15. شیخ عباس قمی، منازل الآخره، ص۳۹ و ۴۰.
  16. الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۴۴، ح ۳; و پیام قرآن، ج۵، ص۴۵۹.