راه‌های غلبه بر شیطان

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
سؤال

چگونه مي‎توان بر شيطان غلبه پيدا كرد؟

برای غلبه بر شیطان راههای زیادی وجود دارد؛ به برخی از این راهها اشاره می شود.

یاد خدا

یکی از راه‌های غلبه بر شیطان ياد خدا است. یاد خدا به این معنی است که انسان در هيچ شرايطي خدا را فراموش نكند و او را در همه حال بر خود ناظر و در همه جا حاضر ببيند. بر اساس روایتی از پیامبر اسلام(ص)، شيطان وقتي مي‎خواهد پا بر قلب انسان بگذارد، اگر آن فرد خدا را ياد كند و به ياد خدا باشد، شيطان بلافاصله خود را كنار مي‎كشد، وقتي انسان دوباره از ياد خدا غافل شد، شيطان دوباره به سراغ او مي‎آيد.[۱] از اين روايت به خوبي معلوم مي‎شود كه ياد خدا، بهترين راه نجات از شرّ شيطان است.

۲. مثل شيطان، مثل مگس است. می دانیم كه هر اندازه بدن و اعضاي بدن و محيط زندگي انسان، به ناپاكي آلوده باشد، و بهداشت محيط مراعات نشود، مگس بيشتر هجوم مي‎آورد و باعث ايجاد امراض گوناگون، براي انسان مي‎شود؛ و در مقابل، هر چقدر بهداشت، بيشتر مراعات شود و بدن و محيط زندگي تميزتر باشد، اذيت و آزار پشه و مگس كمتر است.

شيطان نيز چنين است؛ هر اندازه روح و جان انسان آلوده‎تر باشد، شيطان بيشتر تلاش مي‎كند تا از آلودگي روح انسان استفاده كرده و امراض گوناگون نفساني را براي انسان به وجود آورد و در مقابل، روح انسان، هر اندازه پاكيزه‎تر باشد، در برابر شرارت‎هاي شيطان، بيشتر مي‎تواند مقاومت كند. بنابراين يكي از بهترين راههاي غلبه بر شيطان، پاكيزه نگاه داشتن روح است و اخلاص، يكي از راههاي تأمين طهارت روح انسان است و چون شيطان خود اعتراف كرده كه بر افراد خالص نمي‎تواند نفوذ كند، لذا در قرآن كريم از شيطان چنين نقل شده است: {{قرآن|فبعزتك لاغوينّهم اجمعين ـ الا عبادك منهم المخلصين[۲] يعني به عزت تو سوگند مي‎خورم كه البته همه را گمراه مي‎كنم، جز بندگان پاك شده و خالص شده تو را .

از اين آيه به خوبي معلوم مي‎شود كه از راه كسب اخلاص، انسان مي تواند به شيطان غلبه كند؛ لذا عارف بزرگ، حضرت امام خميني نيز در اين باره مي‎گويد: شيطان، سگ درگاه خداست؛ اگر كسي با خدا آشنا باشد، به او عوعو نكند و او را اذيت نكند، پس اگر ديدي شيطان با تو سروكار دارد، بدان كارهايت از روي اخلاص نيست و براي خدا نيست.[۳]

۳. يكي از راههاي غلبه بر شيطان آن است كه انسان تلاش كند، آنچه را او وسوسه مي‎كند و به انسان القاء مي‎كند، توجه ننمايد و به آن عمل نكند، در اين هنگام به تدريج شيطان از او دست برمي‎دارد و متوجه مي‎شود كه ديگر قدرت نفوذ در آن شخص را ندارد. امام خميني با استناد به روايات متعدد در اين باره مي‎گويد: البته وقتي مدتي مخالفت او را (شيطان را) كردي و اعتناي به وسواس او نكردي، طمعش از تو بريده مي‎شود و حالت ثبات و طمأنينه نفس عود مي‎كند، ولي در خلال اين مخالفت، تضرع و زاري به درگاه حق تعالي كن و از شر آن ملعون و شر نفس، به آن ذات مقدس پناه ببر و استعاذه نما به ذات مقدس، البته دست‎گيري از تو مي‎فرمايد؛ چنانچه در اولياء بدين معنا اشاره شده است.[۴]

۴. همان طوري كه در جهاد اصغر، در ميدان نبرد، يك سرباز، بايد همواره در حال آماده‎باش كامل باشد و اگر لحظه‎اي غفلت و سهل‎انگاري كند، به دست دشمن اسير شده و از پاي در مي‎آيد، در ميدان جهاد اكبر (رزم با شيطان) نيز، انسان بايد همواره در حال آماده‎باش قرار داشته باشد و اگر لحظه‎اي غفلت كند، مورد هجوم شيطان قرار گرفته و به دست او اسير مي‎گردد. بنابراين يكي از راه‎هاي غلبه بر شيطان آن است كه انسان، از غفلت دوري كند و همواره بكوشد،كاري نكند كه زمينه را براي حمله شيطان فراهم سازد. و در حال نبرد و مقاومت مستمر باشد.

۵. يكي از بهترين راه‎هاي غلبه بر شيطان آن است كه انسان، به قرآن و ادعيه روي آورد و هميشه با آن مأنوس باشد و برخي از دعاهايي را كه در مفاتيح آمده بخواند. شهيد مطهري در اين باره مي‎گويد: يكي از راه‎ها، خود عمل و عبادت است؛ مخصوصاً زياد قرآن بخواند و ذكر خداوند بگويد. اين ذكرها مفيد است: (لا حول و لا قوه الا بالله)، (توكلت علي الحي الّذي لا يموت والحمد لله الّذي لم يتخد صاحبه و لا ولداً و لم يكن له شريك في الملك و لم يكن له ولي من الذّل و كبّره تكبيراً‌).

به هرحال انسان اگر با قلب و روح خود زیاد به ياد خدا باشد، وسوسه‎هاي شيطاني زايل مي‎شود.[۵]


مطالعه بيشتر

۱. آيت الله مظاهري حسيني، جهاد با نفس، ج۴، ۳، نشر انجمن اسلامي فرهنگيان قم، ۱۳۷۷ ش.

۲. ملامحسن فيض كاشاني، راه نجات با ترجمه رضا رجب‎زاده نشر پيام آزادي چاپ اول سال ۱۳۶۴ ش.

۳. جواد ملكي تبريزي، لقاء الله، انتشارات هجرت، چاپ ۲ سال ۱۳۶۹ ش.

۴. علامه سيد محمد حسين طهراني، رساله لبّ اللباب، انتشارات حكمت، ۱۳۶۶ ش.

منابع

  1. طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، قم، نشر مؤسسه مطبوعات اسماعيليان، ۱۳۷۱ ش، ج۲۰، ص۳۹۸.
  2. ص/ ۳۸.
  3. موسوي خميني، سيد روح الله، چهل حديث، مؤسسه نشر و تنظيم آثار امام خميني، ۱۳۷۱ ش، ص۵۲.
  4. همان، ص۴۰۷.
  5. مطهري، مرتضي، مجموعه مقالات، قم، نشر دفتر انتشارات اسلامي، ۱۳۶۲ ش، ص۲۷۰، مقاله ۱۴.