تاریخ فراماسونری
فراماسونها کی بودند و در چه زمنه ای فعالیت داشتند؟
الف) فراماسونری
یکی از مسایلی که در تاریخ معاصر ایران وجود دارد و بنوبه خود دارای اهمیت فراوانی نیز میباشد، بحث فراماسونری است؛ از آنجایی که در سیاستگذاریها، و تصمیم گیریهای مسئولان رده بالای ایران نقشهای مهمی را ایفا میکرده است، جایگاه ویژه أی را به خود اختصاص داده است؛ آشنایی با آن، شناخت بیشتری را نمایان میکند و نفوذ بیگانگان در امور ایران را بر ملامی سازد.
بدین خاطر به دو موضوع اشاره میکنیم: ۱ پیرامون فراماسونری در جهان، ۲. فراماسونری در ایران.
فراماسونری در جهان
سالهای مدیدی است که مردم با تشکیلات اسرار آمیزی در کشورهای جهان روبروهستند و گوششان با آن آشنا ست؛ اما هنوز با همه اطلاعتی که وجود دارد، پی بردن به اسرار آنها مبهم و دشوار است و گفتههای آنان نیز حاکی از تلاششان برای حفظ اسرار و مخفی نگاه داشتن اندیشههای آنها ست؛ «این قدرت مخفی قدرت ماست؛ فراماسونری خارجی فقط به منظور مخفی نگاهداشتن نقشههای ماست و شعاع عمل و طرز اجراء این قدرت مخفی و محل اجرای آن برای همیشه بر ملتها پوشیده است»؛[۱]اما علیرغم همه این تلاشها به مطالبی پیرامون چگونگی شکلگیری و مفهوم آن میتوان اشاره کرد که به صورت خلاصه بیان میشود:
پس از سقوط امپراطوری روم، بسیاری از شهرهای آن از بین رفته و به صورت دهکدههای کوچکی درآمدند، اما پس از مدتی -نیمه دوم قرن یازدهم -شهرهای جدیدی که اغلب در اطراف کلیساها و صومعهها قرارداشتند، به وجود آمدند و روستائیان و مردم مناطق اطراف را به سوی خود جذب کردند؛ ساکنان اصلی و بنیانگذاران اولیه این شهرها نیز کسانی بودند که از راه بازرگانی و صنعت، به سرمایههایی دست یافته، به مرور برای خود اتحادیههایی را تشکیل دادند که از جمله آنها «معماران» یا «ماسونها» بودند که هسته اصلی شهرها نیز به دست آنان ساخته شده بود.
معماران یا ماسونها برای اعتبار کار خود آموزش این حرفه را برای دیگران ممنوع ساخته و رمز و راز آن را برای خود حفظ کردند؛ با افزایش ساخت و سازها کار این افراد نیز اهمیت بسزایی پیدا کرد که موجب دقت بیشتر و ظرافتهایی درکار آنها شد؛[۲]این شهرها توسط فئودالها و زمین داران بزرگ اداره میگردید که از هرگونه آزادی نیز بی بهره بودند؛ گروههای مختلف از جمله معماران از طرف آنان -فئودالها - به بیگاری گماشته میشوند که با گسترش این ظلم وتعدی، زمینههای شکلگیری وحدت بین اتحادیهها فراهم شد که با شکلگیری «کمونها» مبارزه خونینی را علیه فئودالها آغاز کردند و سرانجام نیز منجر به پیروزی آنان شد.[۳]
از آن پس هر صنفی به دنبال نام خود کلمه آزاد را اضافه کرد که معماران نیز از این قبیل بودند؛ در نتیجه از سال ۱۰۹۳ میلادی اتحادیه فراماسون شکل گرفت؛[۴]در زبان انگلیسی بهfree masony -Mason تعبیرمی شود؛ در فرانسه franc Maconnerie گفته میشود؛ در زبان عربی «البنایه الحره» ماسونیه اطلاق میشود و در فارسی نیز با کلماتی همچون فراموشخانه، فراماسون، فرای ماسیان، فریمسان، فریمسن و بنایان آزاد بکار میرود. براساس راه و روش بنایان آزاد یا فرماسونها میتوان تاریخ آنها را به دو دوره تقسیم کرد:[۵]
یک) دوره اول، باسقوط کارولنژینها و روی کار آمدن کاپسینها آغاز گردید که دراین مرحله ماسونها فعالیتهای حرفه ای خود را انجام میدادند و بدان میاندیشیدند که تا زمان فلیپ چهارم ۱۲۸۵ تا ۱۳۱۴ میلای نتیجه أی نگرفتند، ولی فئودالیته کاهش یافت، که تا پیروزی کمونها ادامه یافته و سپس برای اهداف صنفی خود، مجامع و کلاسهایی را تشکیل میدهند که سه هدف عمده داشتند:[۶]
- تعلیم وتعلم فن معماری و تدریس هندسه؛
- حفظ مزایای صنفی؛
- حفظ اسرار و رموز فن خود.
در اوایل قرن ۱۶ مکانهای خاص به نام «لژ» برای تعلیم و تعلم تشکل گردید که تا به امروز ادامه دارد؛ نخستین لژها در آلمان تشکیل گردید که آن را هاپت هوتن یا لژ بزرگ نامیدند و لژهای فرانسه و فراماسونری انگلستان برپایه آنها مستقر شد.[۷]
دو) دوره دوم، ازسال ۱۷۱۷ میلادی شروع میشود و انگلستان رشته امور را به دست میگیرد که از مسیر اصلی منحرف و ماهیت دیگری به خود میگیرد؛ به علتّ تغییر تشکل و ورود اشراف به درون فراماسون، کمکم به صورت یک ابزار سیاسی در میآید؛ نکته دیگر اینکه، بنایان انگیزه گذشته خود را از دست دادند.[۸]
۲. فراماسونری در ایران
آشنایی و ابتلای ایرانیان به فراموشی- فراماسونری- در اواخر قرن ۱۷ میلادی آغاز شد؛ منشأ آن نیز عده أی از تجار و افرادی بودند که به هندوستان سفر میکردند؛ تعداد آنان بسیار زیاد بوده است که از بین آنها میتوان به میرزا عبداللطیف شوشتری جزایری اشاره کرد؛[۹] وی در کتاب خود به نام تحفته العالم از این سازمان مخوفِ انگلستانی، به بهترین و جه نام برده و پیشرفت و تحول در ایران را به آن طریق محدود میکند.[۱۰]
این آرزوی وی با ورود سر جان ملکم در سال ۱۸۰۰ میلادی به ایران برآورده میگردد؛ از این زمان به بعد هیچگاه ایران از دوستان دولت انگلیس خالی نگردید؛ پس از وی، سرهارفورد جونز روانه ایران شد؛ او از جمله اولین مبلغین فراماسون لندن بود که در ایران این محفل را دایرکرد؛ افراد دیگری همچون فریزر جاسوس کهنهکار انگلستان، سرگور اوزلی مرت، سر آرتورهاردینگ بودند که فعالیتهای ماسونی را گسترش دادند؛ در بین ایرانیان نیز میتوان به این افراد اشاره کرد:
عسگرخان ارومی افشار، ابوالحسن خان ایلچی، میرزا صالح شیرازی، میرزا سید جعفرخان فراهانی، میرزا فتحعلی آخوند زاده، میرزآقاخان کرمانی، میرزا یوسف خان مستشارالدوله، میرزا حسین خان سپهسالار، محمدعلی فروغی، شریف امامی.
طبق اساسنامه فراماسونری، آنان، کاری به دین و مذهب ندارند و از نظر آنها پیروی از آن مردود است؛ اختلافات شخصی، سیاسی و ملی را نباید اعضاء به انجمن سرایت دهند و همه اعضاء ملزم به پیروی و پنهان کردن اصول آن سازمان هستند و ….
منابع
- ↑ ژرژ لامبلن، اسرار سازمان مخفی یهود، ترجمه مصطفی فرهنگ، ص۴۲.
- ↑ محمد خاتمی، فراماسونری، تهران، کتاب صبح، ۱۳۷۵، ص۱۴.
- ↑ کاسمینسکی، قرون وسطی، ص۹۳.
- ↑ ویل دورانت، تاریخ تمدن، جلد ۱۳، ص۱۰۱.
- ↑ محمد خاتمی، پشین، ص۱۴.
- ↑ همان، ص۱۵.
- ↑ اسماعیل رائین، فراموشخانه و فراماسونری در ایران، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۷، ج۱، ص۵۰.
- ↑ محمد خاتمی، پیشین، ص۱۶.
- ↑ همان، ص۶۱.
- ↑ عبداللطیف شوشتری، تحفته العالم، ص۳۹۱.