جمعآوری قرآن توسط خلیفه سوم
این مقاله هماکنون به دست Rezapour در حال ویرایش است. |
جریان جمعآوری قرآن توسط خلیفهٔ اول و سوم چگونه بوده است؟
جمعآوری قرآن توسط خلیفه اول
خلیفه اول در زمان حکمرانی خود، دستور داد، قرآن را از روی قطعات چوب، استخوان و ... جمعآوری کنند. ابوبکر این مسئولیت را بر عهده زید بن ثابت گذاشت. البته امام علی(ع) پس از رحلت پیامبر اسلام به جمعآوری قرآن پرداخت، اما به دلایلی پذیرفته نشد.
مصحفهای مختلف و آغاز یکسانکردن نسخههای قرآن
عثمان، خلیفه سوم با مشاهده اختلاف نسخههای قرآن، وجود قرائتهای گوناگون، احساس کرد که باید این مشکل را حل کند. در نتیجه با عدهای از اصحاب که در مدینه بودند مشورت نمود، همگی آنها بر ضرورت همسانسازی نسخههای قرآن، اتفاق نظر داشتند.
عثمان، نخست در پیامی، همه اصحاب پیامبر را به همکاری در انجام این عمل دعوت کرد. سپس سعید بن عاص، عبدالله بن زبیر و عبدالرحمان بن حارث بن هشام را به سرپرستی زید بن ثابت برگزید، ولی آنها نتوانستند اینکار را انجام دهند. سپس اُبی بن کعب، مالک بن ابیعامر، کثیر بن افلح، انس بن مالک، عبدالله بن عباس، مصعب بن سعد و دیگران که ۱۲ نفر بودند، کمک گرفت. سرپرست آنها اُبی بن کعب بود و او آیات را املا میکرد و دیگران مینوشتند.
عثمان در سال بیست و پنجم هجری، با هدف حفظ و صیانت قرآن کریم و رفع اختلافها و پرهیز از خطر تحریف و… اقدام به جمعآوری و یکسان کردن نسخههای قرآن نمود.
عثمان برای این هدف چند هدف را تعیین نمود:
- جمعآوری منابع و مآخذ صحیح برای تهیه مصحف (نسخه) واحد و انتشار آن بین مسلمانان
- مقابله مصحفهای آماده شده با یکدیگر، به منظور حصول اطمینان نسبت به صحت آنها و عدم وجود اختلاف بین آنها
- جمعآوری مصحف یا صحیفههایی که قرآن در آنها ثبت شده از تمامی بلاد اسلامی و نابود کردن آنها.
- ملزم کردن همهٔ مسلمانان به قرائت این مصحف و منع از تلاوت مصحفها و قرائتهای دیگر.[۱]
آتشزدن نسخههای دیگر
عثمان، افرادی را به بلاد مختلف فرستاد تا مصحفها و صحیفههایی که قرآن در آنها ثبت شده بود، جمعآوری کنند و بسوزانند.
سپس از مصحف واحد، نسخههایی متناسب با قرائت هر منطقه تهیه گردید و به بلاد مختلف ارسال شد. برخی تعداد مصحفهای تهیه شده و همآهنگی که همراه یک قاری به یکی از مراکز مهم اسلامی آن زمان (مکه، کوفه، بصره، شام، بحرین و یمن) ارسال میشد را شش یا هفت نسخه دانستهاند. علاوه بر آنها یک نسخه هم در مدینه نگهداری میشد که آن را «مصحف اُم» یا «مصحف امام» مینامیدند که نسخهٔ مرجع عمومی بود؛ چنانچه میان مصحفهای فرستاده شده به بلاد دیگر، اختلافی پیدا میشد، ملاک تصحیح، مصحف مدینه بود.[۲]
ابنخلدون بر این باور است که:
رسمالخط مصحف عثمانی، نسبت به رسمالخط عمومی و متداول، دارای ناهنجاریها و تناقضهایی در شیوهٔ نوشتن کلمات میباشد، به گونهای که اگر قرآن از طریق شنیدن و تواتر در قرائت ضبط نمیشد و مسلمانان این روش را از گذشتگان خود به ارث نمیگرفتند و با دقت و توجه تمام به حفظ آن نمیکوشیدند، امروزه قرائت صحیح بسیاری از کلمات محال بود. علت این امر، عدم آشنایی عرب به فنون خط و روشهای کتابت در آن زمان بوده است و جز تعداد اندکی، دیگران نوشتن و کتابت را نمیدانستند و خطی که آنها با آن مینوشتند، ابتدایی و در حد پایینی بوده است؛ آثار باقیمانده از صدر اول، این واقعیت رانشان میدهد.[۳]
ابن ابی داود میگوید:
پس از تکمیل نسخههای مصاحف، مصحفی را نزد عثمان بردند، وی پس از دیدن آن گفت: چه نیکو و زیبا تهیه کردهاید، ولی ناهنجاریهایی در آن رخ داده که عرب خود میتوانند آن را به نحو صحیح تلفظ کنند. سپس گفت: اگر املاء کننده از قبیلهٔ هذیل و نویسنده از قبیلهٔ ثقیف بود، چنین اشتباهاتی در آن پیدا نمیشد.[۴]
ثعلبی، ذیل آیهٔ إِنْ هذانِ لَساحِرانِ[۵] میگوید:
عثمان گفت: دراین مصحف ناهنجاریهایی دیده میشود که هر عربی به زبان خود آن را صحیح ادا میکند. به عثمان گفته شد: آیا آن را تغییر نمیدهی و تصحیح نمیکنی؟ او گفت: لزومی ندارد، نه حلالی را حرام میکند و نه حرامی را حلال![۶]
ماجرای یکسانسازی مصاحف توسط خلیفهٔ سوم چیست؟
بعد از آنکه مخالفان و متصدیان حکومت، مصحف حضرت علی را نپذیرفتند، جمعی از صحابه به جمعآوری قرآن پرداختند و مصحفهای متعددی را تدوین کردند که مصحف عبدالله بن مسعود، مصحف اُبی بن کعب و… از آن جمله است.
افراد زیادی مصحفها را جمعآوری میکردند که از نظر صلاحیّت و استعداد و توانایی یکسان نبودند و لذا با یکدیگر رابطهای نداشتند و نسخهٔ هر کدام از نظر روش، ترتیب، قرائت و… متفاوت بود. اختلاف در مصحفها و قرائتها، موجب اختلاف در میان مردم میشد؛ که نمونههایی از آن در تاریخ آمده است.
چون این حوادث و نظایر آن سرانجام خوشایندی نداشت، لذا خلیفهٔ سوم به پیشنهاد حذیفه بن یمان بهطور جدی به فکر یکسان کردن مصاحف برآمد.
دیدگاه امام علی(ع)
عثمان با مشورت صحابه به این نتیجه رسید، مصحفها را یکسان کند و کمیتهای به مسئولیت و سرپرستی اُبی بن کعب تشکیل شد و کار یکسانسازی مصحفها را شروع کرد.[۷]
سیوطی میگوید:
حضرت علی نیز در این باره رأی موافق خود را به گونهای اصولی اظهار نمود و فرمود:
«سوگند به خدا که عثمان دربارهٔ قرائتها با ما مشورت کرد» و گفت: «به من گفتهاند که برخی میگویند قرائت من بهتر از قرائت توست و…». به او (عثمان) گفتم: «نظرت چیست؟» گفت: «نظرم این است که یک مصحف در میان مردم باشد.» گفتم: «نظرت خوب است.»[۸]
و در جایی دیگر میفرماید:
اگر امر مصحفها به من نیز واگذار میشد، من همان کاری را میکردم که عثمان انجام داد.
پس از آنکه حضرت علی به خلافت رسید، مردم را برآن داشت تا به همان مصحف عثمان، ملتزم باشند و تغییری در آن ندهند، گر چه در آن غلطهای املایی وجود داشت. این بدان جهت بود که از آن پس، هیچکس به عنوان اصلاح قرآن، تغییر و تحریفی در آن به وجود نیاورد.[۹]
از آنجا که مصاحف متعدد، با قرائتها و لهجههای گوناگون، موجب اختلاف جدی در امر آیات قرآن کریم میشد، خلیفهٔ سوم، برای خاتمه دادن به اضطراب و نابسامانیها در قرائات قرآن، بعد از تدوین مصحف واحد، دستور داد سایر مصحفها را بسوزانند و این عمل، باعث انتقاد و سرزنش به عثمان شد.[۱۰]
امامان معصوم نیز قایلاند که قرآن را باید طبق نسخه و قرائت مرسوم قرائت کرد؛ همچنین شیعه به تبعیت از امامان معصوم معتقد است قرآنی که امروزه در دست مسلمانان است، همان قرآن کامل و جامع است و هرگز تحریف و تغییری در آن صورت نگرفته است؛ چنانکه شخصی در محضر امام صادق عبارتی از قرآن را بر خلاف قرائت دیگران قرائت کرد. امام به او فرمود: «دیگر اینگونه قرائت مکن و همانگونه که همگان قرائت میکنند، قرائت نما.»[۱۱]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ پژوهشی در تاریخ قرآن، ص۴۴۸–۴۶۲.
- ↑ المصاحف، ص۳۴ و ۱۱۲–۱۱۳.
- ↑ مقدمه ابن خلدون، ص۴۱۹ و ۴۳۸.
- ↑ المصاحف، ص۳۲–۳۳.
- ↑ طه، ۶۳.
- ↑ محمد حسن مظفر، دلایل الصدق، ج۳، ص۱۹۶.
- ↑ التمهید فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۳۴–۳۸۵.
- ↑ الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۱۲۶.
- ↑ پژوهشی در تاریخ قرآن، ص۴۴۸–۴۶۲.
- ↑ التمهید فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۳۴–۳۸۵.
- ↑ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۴، ص۸۲۱.