نقش راهبان مسیحی در پیدایش اسلام
سؤال
آیا دین حضرت محمد صلّی الله علیه و آله حاصل ارتباطی بود که با راهبان مسیحی داشت؟
نظر مستشرقان درباره پیدایش اسلام و ردّ آن
این مسئله توسط برخی مستشرقان مطرح شد که پیامبر اعظم(ص) تحت تعالیم مسیحیان بود، تا اینکه در ۴۰ سالگی این معلومات و آموخته ها را با عنوان وحی به مردم اعلام نمود. از این ادعا پاسخهایی داده شده است:
منابع کهن و قرآن
برخی این ادعا را با استناد به منابع کهن و ایان قرآن به وجوهی پاسخ داده اند:
- در هیچ کتاب معتبر و غیرمعتبر کهن این ادعا مطرح نیست که پیامبر (ص) پیرو دین مسیحی یا یهودی بودهاست.
- در منابع مسیحی بویژه در انجیل برنابا، علاوه بر بشارت به آمدن پیامبر(ص) به ویژگیهای او نیزتصریح شدهاست. در این منابع گفته شده پیامبری با دینی استوار و الهی برای نجات انسانها میآید: عیسی درباره پیامبر(ص) میگوید: نام او شگفت است زیرا خداوند آنگاه که روانش را آفرید او را در فروغی آسمانی گذاشت برای او نامی انتخاب کرد و فرمود: ای محمد شکیبایی پیشه کن من میخواهم بهشت و گروه زیادی از آفریدگان که آنها را به تو میبخشم به خاطر تو بیافرینم … آنگاه تو را به جهان برای نجات میفرستم و پیغمبر خود میگردانم. سخن تو راست است و ایمان تو سست نخواهد شد.[۱]
- حضرت محمد(ص) قبل از بعثت پیرو دین و شریعت ابراهیم(ع) بود. و عدهای از بنی هاشم و… درمکه معروف به حنفاء بودند. چنانکه نام پدر پیامبر(ص) عبدالله بود؛ این خود نشانهٔ یکتاپرستی در خاندان پیامبر(ص) است که از دیرباز وجود داشت.
- در حدیثی از پیامبر(ص) آمدهاست: من به دین حنیف سهل گیر و دین حنیف ابراهیم مبعوث گشتهام.[۲]
- در قرآن به دین پیامبر(ص) اشاره شده است: {قرآن|قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا ۚ|ترجمه=بگو: یقیناً پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرد، به دینی پایدار و استوار، دین ابراهیم یکتاپرست حق گرا، و او از مشرکان نبود|سوره=انعام|آیه=۱۶۱}} همچنین آیات ۷۹ و ۱۲۵ سوره انعام، سوره نساء و غیره.. .
پاسخ دانشمندان
- کنستانتین ویرژیل گئورگیو نویسنده رومانیایی نوشته است: تردیدی وجود ندارد که یکی از هدفهای محمد وحدت نوع بشر در جامعه اسلامی بودهاست و به همین جهت خداوند اساس دین او را بر ملت ابراهیم گذاشت. ابراهیم نه یهودی بود نه مسیحی و نه بتپرست بلکه یک حنیف به شمار میآمد و خدای واحد را میپرستید.[۳]
- آیت الله سبحانی در ارتباط با ملاقات پیامبر با راهبان مینویسد: ملاقات پیامبر اکرم(ص) با راهب یک موضوع سادهای است ولی مستشرقان پس از قرنها این سرگذشت را دست آویز قرار داده و اصرار دارند که اثبات کنند محمد تعالیم خود را که در ۲۸ سال بعد اظهار کرد در این مسافرت از بحیرا گرفتهاست.[۴] سپس ایشان با ادله ای این نظریه را رد میکند.
- دکتر زرگری نژاد مینویسد: آیا از نظر انسان عاقل و اندیشمند میتوان ملاقاتی کوتاه را که به فرض صحت وقوع، گذرا و شتابزده و به هنگام عبور کاروان روی داده و متن سخنان رد و بدل شده هم جز پیشگوئی رسالت رسول خدا حاوی سخن دیگری نیست مبنای تکوین آئین گسترده اسلام در اندیشه پیامبر بداند؟.[۵] برخی مستشرقین تلاش بی ثمر و متروک بعضی از علمای مسیحی قرون وسطی را زنده کردند و مدعی شدند که پیامبر اسلام، مبانی دین خودش را از دو راهب مسیحی اخذ کردهاست.[۶]
- دکتر رامیار در نقدی کوتاه بر ادعاهای مستشرقین نوشته: اینها و شاید نظایر بسیارشان هست که توسط معاندان و خبرسازان هر روز به شکلی بیرون میریزد. آن معارف عالیه قرآن کجا و این چند تن مرد گمنام یا افسانهای کجا، این سخنان بیشتر به شوخیهای سبک مردم سبکمغز میماند تا به سخنی جدی و در خور اعتنا.[۷]
- تنها دلیل مستشرقین درباره پیامبر اکرم(ص) استناد به این مسئله است که هم از نظر عقلی مردود است و هم از نظر نقلی هیچ سابقه تاریخی بر این باورهای باطل وجود ندارد که پیامبر تعالیم الهی را از راهبان گرفته باشد؛ اتفاقا راهبان نبوت حضرت را تأیید کردهاند؛ با یک دیدار کوتاه امکان فراگیری تعالیم معنوی ژرف که درقرآن وجود دارد غیر ممکن بوده و محتوای آیات الهی با این ادعاهای سبک سازگاری ندارد.
- علاوه بر مسیحیان که به پیامبر ایمان آوردند؛ عده ای از یهود نیز با دیدن نشانههای نبوت و سازگاری آنها با اخبار تورات کهن که تحریف نشده بود به آن حضرت ایمان آورده و درکنار حضرت به شهادت رسیدند.[۸] اساساً مهاجرت یهود از شامات به جزیره العرب به جهت جستجوی پیامبر خاتم بودهاست که در تورات نشانه و منطقه بعثت او خبرداده شده بود.[۹]
مطالعه بیشتر
- حیات حکمت وحکومت پیامبر، دفترتبلیغات اسلامی.
- تاریخ پیامبر اسلام، دکتر آیتی.
منابع
- ↑ انجیل برنابا، فصل ۹۷، ص ۱۷–۱۳.
- ↑ ابن سعد، طبقات الکبری، بیروت، دار بیروت للطباعه و النشر، ج۱، ص۱۹۲، ۱۴۰۵ق.
- ↑ کونستان، ویرژل، گیورگیو، محمد پیغمبری که از نو باید شناخت، ترجمه ذبیح الله منصوری، تهران، امیر کبیر، ۱۳۴۳، ص۶۹.
- ↑ سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، بی جا، مؤسسه مطبوعاتی دارالتبلیغ، ۱۳۴۵، ج۱، ص۱۴۲.
- ↑ زرگری نژاد، غلام حسین، پیشین، ص۲۱۰.
- ↑ زرگری نژاد، غلام حسین، تاریخ صدر اسلام، چاپ اوّل تهران، نشر سمت، ۱۳۷۸، ص۲۰۸.
- ↑ رامیار، محمود، تاریخ قرآن، چاپ ۴، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۹، ص۱۳۱.
- ↑ آیتی، محمدابراهیم، تاریخ پیامبراسلام، دانشگاه تهران، ۱۳۶۶، ص۳۳۱
- ↑ بن هشام، سیره النبویه، قاهره، مطبعه مصطفی، الیابی، ۱۳۵۵ش، ج۱، ص۲۲۵.