خائف بودن امام زمان(ع)
این مقاله هماکنون به دست A.ahmadi در حال ویرایش است. |
در زیارت روز جمعه جمله: «ایها المهذب الخائف»؛ منظور از این ترس چیست؟
غیبت آن حضرت به جهات مختلفی صورت پذیرفته است که از آن جمله «ترس از کشته شدن» است؛ بدیهی است که مقصود از «ترس»، ترس از شهادت نیست؛ بلکه ترس او، از این است که با کشته شدن او وعده الهی مبنی بر جهانی شدن اسلام، تحقق نیابد.
یکی از دلایل غیبت
بر اساس روایات معصومان «ع»، غیبت آن حضرت به جهات مختلفی صورت پذیرفته است که از آن جمله «ترس از کشته شدن» است لذا در روز جمعه این چنین به آن حضرت سلام داده میشود: «السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ»؛ «سلام بر تو ای پاکسرشت ترسان».
در این رابطه امام صادق «ع» به نقل از رسول الله(ص) فرمودند: «لَا بُدَّ لِلْغُلَامِ مِنْ غَیْبَه. فَقِیلَ لَهُ وَ لِمَ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: یَخَافُ الْقَتْل؛[۱] ناگزیر برای جوان غیبتی است. به ایشان گفته شد: چرا، ای پیامبر خدا؟ فرمود: از کشته شدن میترسد».
امام موسی بن جعفر «ع» نیز فرمودند: «... هُوَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِی لَهُ غَیْبَه یَطُولُ أَمَدُهَا خَوْفاً عَلَی نَفْسِهِ …؛[۲] قائم پنجمین فرزند من است و برای او غیبتی است طولانی، چون بر جان خود میترسد»
ترس ممدوح
توضیح این که ترس یاد شده هرگز خوف مذموم نیست که از ضعف نفس میخیزد، بلکه هراسی عقلی است که امری بس پسندیده و در برخی موارد لازم و ضروری است. به ویژه این که حضرت آخرین ذخیره خداست. خوفی که سبب حفظ جان آدمی و هدر نشدن و بیاثر نمردن گردد، ممدوح و عاقلانه، بلکه واجب است، زیرا مهم آن است که نثار خون نتیجه دهد و به ثمر بنشیند. اگر ترس، ناشی از خودخواهی باشد و انسان حاضر نباشد برای حفظ دین از خطر استقبال کند آن ترس، ترس نفسانی و ضدّ شجاعت است. اما اگر ترس از هدر رفتن، بیخاصیت شدن و نفله گردیدن باشد نه تنها نامطلوب نیست بلکه واجب است؛ چون خون دادن مهم نیست، مهم آن است که خون به نتیجه برسد.
با عنایت به این مطلب، میتوان گفت به دلیل فراهم نبودن زمینه سیاسی و اجتماعی برای جهانی شدن اسلام، حکمت الهی ایجاب میکند امامی که ذخیره الهی برای اقامه عدل در سراسر جهان است، پیش از فراهم شدن زمینه حکومت جهانیِ او، در پرده غیبت بماند؛ چرا که در غیر این صورت، همانند اجداد بزرگوارش شهید خواهد شد.
البته نباید از نظر دور داشت که علل دیگری که به نوعی بازگشت به این نکته است یعنی فراهم نبودن زمینه سیاسی و اجتماعی برای جهانی شدن اسلام، در روایات بیان شده است و روشن میشود که مسئولیت پیروان اسلام در جهت زمینهسازی برای جهانی شدن آیین اسلام، بسیار سنگین است؛ لذا انسان باید بداند وظیفه او در دوران غیبت چیست؟ آیا به وظیفه خود عمل میکند یا نمیکند؟ و پاسخ این سؤال را باید در مفهوم انتظار جست.