عدالت اجتماعی از دیدگاه امام علی(ع)

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۳۲ توسط Rezapour (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

عدالت را از ديدگاه حضرت علي(ع) تبيين کنيد؟

عدالت، محوري ترين، بنيادي ترين و شامل ترين مسئله سياست و حکومت علوي است. نام مقدس امام علي(ع)، آن چنان با عدالت در آميخته که نام علي، عدالت را تداعي مي کند و عدالت، علي را. عدالت، همواره سرمشقي مهم در زندگي علي(ع) بود و او در راه اجراي عدالت و گسترش قسط، شهد شهادت نوشيد.

در نظام علوي و در آموزه هاي آن عدالت مجسّم، هيچ مصلحتي بالاتر از مصلحت اقامه عدل نيست. تأمل در کلام علي(ع) جايگاه عدالت را بيش از پيش در اذهان روشن تر خواهد کرد.

فردي از حضرت علي(ع) پرسيد: أيهما أفضل: العدل او الجود؟ آيا عدالت شريف تر و بالاتر است يا بخشندگي؟ علي(ع) به دو دليل مي‌فرمايد عدل از جود بالاتر است، يکي اينکه: «العدل يضع الامور مواضعها و الجود يخرجها من جهتها» يعني عدل امور و جريان ها را در مسير و مجراي طبيعي خود قرار مي دهد. اما جود جريان ها را از مجراي طبيعي خود خارج مي سازد. ديگر اينکه مي فرمايد: «العدل سائس عام والجود عارض خاص» عدالت قانوني است عام و شامل که همه اجتماع را در بر مي گيرد، اما جود و بخشش يک حالت استثنائي و غير کلي است که اگر جنبه قانوني و عمومي پيدا کند و کليت يابد ديگر جود نيست. علي(ع) آنگاه نتيجه مي گيرد «فالعدل اشرفهما و افضلهما يعني پس از ميان عدالت وجود، آن که اشرف و افضل است عدالت است.[۱]

عدالت داراي شاخه هاي زيادي است اما علي(ع) به عدالت از چه جنبه آن مي نگريسته است؟ با نگاه به سيره و کلام آن حضرت معلوم مي شود به جنبه اجتماعي عدالت توجه بيشتري داشته است. از يک طرف از سخنان علي(ع) و از طرف ديگر از عمل ايشان مخصوصا از طرز رفتاري که در دوره زعامت و حکومت خود داشت، معلوم مي شود که عدالت به صورت يک فلسفه اجتماعي اسلامي مورد توجه او بوده و آن را ناموس بزرگ اسلام تلقي مي کرده و از هر چيزي بالاتر مي دانسته است. بنابراين ما نيز به بررسي يک از شاخه هاي عدالت ـ يعني عدالت اجتماعي ـ تنها در کلام (نه سيره) آن حضرت مي پردازيم.

اثرات عدالت اجتماعي از نگاه امير المومنين

همان طور که ظلم و بي عدالتي در جامعه به خصوص از سوي حکام داراي اثرات و عواقب بدي است و بنا به فرمايش حضرت علي(ع) مهم ترين عامل براندازي حکومت ها و زوال دولت ها بي عدالتي است.[۲] رعايت عدالت هم به نوبه خود براي دولت و مردم داراي اثراتي است. مهم ترين اثر آن براي دولت ها اين است که سبب ماندگاري و محبوبيت دولت ها مي شود.[۳] هم چنين مي توان اثرات و فوايد زير را براي اجتماع در نظر گرفت:

۱. پيشرفت و گسترش جامعه در امور مادي و معنوي. امير المومنين علي(ع) در همين زمينه مي فرمايند: في العدل سعه و من ضاق عليه فالجور أضيق.[۴] در به کار بستن عدل وسعت و گشايشي (در امور مادي و معنوي) است (که در هيچ زمينه ديگري چنين گشايشي يافت نمي شود) عدل بر هر کسي تنگ گيرد البته جور و ستم بر وي تنگ تر خواهد گرفت.

۲. عدالت عامل پيشگيري از فساد اخلاقي و ناراحتي هاي روحي. امير المومنين علي(ع) در خطبه اي که در صفين ايراد فرمود به اين مطلب چنين اشاره فرمود: پس وقتي رعيت حق والي را ادا کرد و والي حق او را ادا نمود، حق در ميان آنها عزت مي يابد و راه هاي دين بر پا مي گردد و نشانه هاي عدل اعتدال مي يابد، پس زمانه به آن (يعني عدل) آباد مي گردد و به بقاي دولت اميد مي رود و مطامع دشمنان به نوميدي مي گرايد. اما اگر رعيت بر وليّ خود غلبه کند يا والي بر رعيت ستم روا دارد اختلاف کلمه روي مي دهد و نشانه هاي ستم و ظلم آشکار گردد و دغلبازي در دين بسيار شود و احکام دين معطل ماند و فساد و منکر ميان مردم بسيار گردد پس آنجا ابرار خوار گردند و اشرار عزيز و وظايفي که خدا براي مردم مقرر فرموده است در نظر شان بزرگ و دشوار آيد.[۵]

۳. عدالت عامل وحدت و اتحاد مردم با يکديگر. امام علي(ع) فرمود: العدل قوام البريه.[۶] عدل اساس پايداري و اتحاد مردم است.

۴. عدالت عامل گسترش محبت و علائق اجتماعي. امام علي(ع) در بيان رابطه عدل و محبت در کلام خود چنين مي فرمايند: بهترين چيزي که حکمرانان را خشنود مي سازد به پا داشتن عدل در شهرها و آشکار ساختن محبت رعيت است البته محبت رعيت هنگامي آشکار مي گردد که سينه هاي آنان (از عقده ها و حقارت هايي که ناشي از بي عدالتي است) سالم باشد. و نصيحت آنان هنگامي صحيح است که حکمرانان را نگهداري کنند و حکومتشان را سنگين نشمارند (يعني از آنها به سبب عدالتشان راضي باشند).[۷]

عدالت اجتماعي در گفتار حضرت علي(ع)

الف: رعايت انصاف نسبت به بندگان خدا

علي(ع) در فرمان خود به مالک اشتر چنين فرمود: نسبت به خداوند و نسبت به مردم از جانب خود، و از جانب افراد خاص خاندانت، و از جانب رعايائي که به آنها علاقمندي، انصاف به خرج ده! که اگر چنين نکني، ستم نموده اي! و کسي که به بندگان خدا ستم کند، خداوند پيش از بندگان، دشمن او خواهد بود، و کسي که خداوند دشمن او باشد دليلش را باطل مي سازد و با او به جنگ مي پردازد تا دست از ظلم بردارد يا توبه کند. و بدان، هيچ چيز در تغيير نعمت هاي خدا و تعجيل انتقام و کيفرش، از اصرار بر ستم سريع تر و زودرس تر نيست، چرا که خداوند دعا و خواسته مظلومان را مي شنود و در کمين ستمگران است.[۸]

ب: ظلم نکردن نسبت به مردم

امام علي(ع) به استاندار فارس فرمود:

عدالت را پيشه خود نما و از تعدي و ظلم به مردم، دوري گزين، زيرا که تجاوز و تعدي، سبب فرار و دوري مردم از تو خواهد شد و ظلم و ستم سبب قيام مردم و توسل آنها به شمشير عليه تو مي شود.[۹]

ج: توجه به نيازمندان

در اين رابطه امير مومنان علي(ع) مي فرمايند:

خداوند سبحان غذا ونياز حاجتمندان را در اموال ثروتمندان معين کرده، پس هيچ فقيري نيست مگر آنکه ثروتمندي از آن استفاده نموده باشد، و خداوند متعال در اين باره از آنها خواهد پرسيد.[۱۰]

آن حضرت در فرمان خود به مالک اشتر نيز چنين مي فرمايد:

الله الله في الطبقه السفلي من الذين لا حيله لهم من المساکين و المحتاجين و اهل البؤسي و الزمني.[۱۱]

خدا را! خدا را! در مورد طبقه پايين،آنها که راه چاره ندارند، يعني مستمندان و نيازمندان و تهيدستان و از کار افتادگان.

د: برابري فرصت ها

حضرت علي(ع) در اين باره موضع گيري سرسختانه نموده، و به مجرّد اينکه به خلافت دست يافت، عنوان نمود تمام امتيازات سياسي و اقتصادي که به نزديکان و دوستان و فاميل خليفه سابق به ناحق داده شده است را از آنها خواهد گرفت، و در اين باره فرمود:

به خدا سوگند! آنچه بيهوده از بيت المال مسلمين به اين و آن بخشيده، اگر بيابم، به صاحبش باز مي گردانم، گرچه زناني را به آن کابين بسته و يا کنيزاني را با آن خريده باشند، زيرا عدالت گشايش مي آورد، و آن کس که عدالت بر اوگران آيد، تحمل ظلم و ستم بر او گران تر خواهد بود.[۱۲]

۵. اجراي قانون براي همه (تساوي همه در برابر قانون)

در حكومت نا عادلانه قانون به اجراء در نيايد مگر براي مستضعفين، اما صاحبان مقام و ثروت، در مقابل قانون مصونيت داشته باشند.

امام علي(ع) ، با اين شيوه از ظلم و ستم قاطعانه و سرسختانه، مبارزه نمود. چنانکه در اين باره فرموده است:

ستم ديدگاني که در نظرها ذليل و پست هستند، از نظر من عزيز و محترمند، تا حقشان را بگيرم، و نيرومندان ستمگر در نظر من حقير و پستند، تا حق ديگران را از آنها بستانم.[۱۳]

و، تجاوز نکردن به حقوق ديگران مخصوصا مظلومين

امام(ع) مي فرمايند: «ستم بر ناتوان، بدترين ستم است».[۱۴]

و نيز مي فرمايد: «بدا به حال آن که فقرا و مساکين، خصم او باشند».[۱۵]

آنچه لازم است در پايان اين مقاله تذکر داده شود، لزوم الگو قرار دادن حضرت علي(ع) در تمام شئون و عرصه هاي زندگي، خصوصا عدالت خواهي و عدالت جويي است. همه ما بايد به اين نکته توجه داشته باشيم که تنها در سايه عدالت و عنايت است که مي توان رشد و بالندگي را در جامعه انتظار داشت، هر چند رسيدن به اين مرتبه همتي عالي و عزمي قوي و اراده اي پولادين مي طلبد که دور از دسترس نيست.


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

۱ـ اصول عدالت اجتماعي، محمد محمدي گيلاني، قم، انتشارات جهان آرا.

۲ـ اصول عدالت علوي، جمعي از نويسندگان، تهران موسسه فرهنگي قدر ولايت، ۱۳۸۰ش.


منابع

  1. مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، دارالاحياء التراث العربي، ۱۴۰۳ق، ج۷۲، ص۳۵۰.
  2. شرح غررالحکم و دررالکلم، محمد علي انصاري، چاپ هشتم، ج۲، ص۵۹۲.
  3. نهج البلاغه، محمد عبده، قم، دارالذخائر، ۱۴۱۲ق، البلاغه، حکمت ۴۷۶.
  4. شرح غررالحکم ،همان ، ج۲، ص۵۱۵.
  5. نهج البلاغه، ترجمه اسد الله مبشري، دفتر نشر فرهنگ، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۸۶۷.
  6. شرح غررالحکم،همان، ج۱،ص ۲۸.
  7. جورج جورداق، بخشي از زيبايي هاي نهج البلاغه، ترجمه محمد رضا انصاري، کانون انتشارات محمدي، ۱۳۶۶ش، ص۲۳۴.
  8. نهج البلاغه، نامه ۵۳.
  9. نهج البلاغه، قصار الحکم، ۴۷۶.
  10. نهج البلاغه، قصار الحکم، ۳۲۸.
  11. نهج البلاغه، نامه، ۵۳.
  12. نهج البلاغه، خطبه، ۱۵.
  13. نهج البلاغه، خطبه، ۳۷.
  14. نهج البلاغه، نامه، ۳۶.
  15. نهج البلاغه، نامه، ۲۶.