تربیت فرزند در قرآن
لطفاً نکاتی از قرآن در رابطه با تربیت فرزند است، برایم ارسال کنید.
در تربیت دینی فرزند از منظر قرآن، موضوعات متعدی را میتوان ذکر کرد که به اختصار برخی از آنها ذکر میگردد:
تربیت اعتقادی فرزندان
- ﴿وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ ۖ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ؛ (به خاطر بیاور) هنگامی را که لقمان به فرزندش- در حالی که او را موعظه میکرد- گفت: پسرم! چیزی را همتای خدا قرار مده که شرک، ظلم بزرگی است﴾(لقمان:۱۳)
- ﴿وَوَصَّىٰ بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ؛ و ابراهیم و یعقوب (در واپسین لحظات عمر) فرزندان خود را به این آیین، وصیت کردند (و هر کدام به فرزندان خویش گفتند:) «فرزندان من! خداوند این آیین پاک را برای شما برگزیده است و شما، جز به آیین اسلام [تسلیم در برابر فرمان خدا] از دنیا نروید!﴾(بقره:۱۳۲)
این آیات بیانگر این است که انبیای الهی مستقیماً با فرزندان خود به گفتگو مینشستند و دربارهٔ ایمان به خدا و شریک قرار ندادن برای او با فرزندانشان صحبت میکردند و با این شیوه در تربیت و هدایت اعتقادی آنان میکوشیدند، پس والدین نیز میبایست در این زمینه کوشا باشند و تحت هیچ شرایطی از این نکتهٔ اساسی غافل نشوند.
توصیه به رعایت حقوق والدین
- ﴿وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَىٰ وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ؛ و انسان را درباره پدر و مادرش سفارش کردیم، مادرش به او حامله شد [در حالی که] سستی به روی سستی [به او دست می داد] و باز گرفتنش [از شیر] در دو سال است [و سفارش کردیم] که برای من و پدر و مادرت سپاس گزاری کن؛ بازگشت [همه] فقط به سوی من است.﴾(لقمان:۱۴)
- ﴿وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا ۖ؛ در دنیا به طرز شایستهای (با والدین) رفتار کن!﴾(لقمان:۱۵)
در این دو آیه خداوند، همهٔ انسانها را به احترام و رعایت حقوق والدین سفارش میکند و قدردانی و تشکر از آنها را در کنار شکر خود یادآور میشود و بدین وسیله اهمیت این موضوع را به همگان گوشزد میکند.
سفارش به نماز و صبر
- ﴿يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا أَصَابَكَ ۖ إِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ؛ پسرکم! نماز را برپا دار و مردم را به کار پسندیده وادار و از کار زشت بازدار و بر آنچه [از مشکلات و سختی ها] به تو می رسد شکیبایی کن، که اینها از اموری است که ملازمت بر آن از واجبات است.﴾(لقمان:۱۷)
نماز مهمترین پیوند معبود با خالق است و امر به معروف و نهی از منکر مهمترین دستور اجتماعی است. از طرفی در همه کارهای اجتماعی مخصوصاً در برنامهٔ امر به معروف و نهی از منکر، مشکلات فراوانی وجود دارد و سلطهجویان و گنهکاران آلوده و خودخواه، به آسانی تسلیم نمیشوند و حتی در مقام اذیت و آزار و متهم ساختن آمران به معروف و ناهیان از منکر بر میآیند که بدون صبر و استقامت و شکیبایی هرگز نمیتوان بر این مشکلات پیروز شد. در قرآن کریم با این توصیهها به نوعی در تربیت دینی فرزند تأکید شده است.
تعلیم آداب اجتماعی به فرزندان
در آیاتی از قرآن سفارش به خوشرفتاری با مردم، اعتدال در امور و نهی از غرور و تکبر شده است:
- ﴿وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍمتکبرانه روی از مردم برمگردان، و در زمین با ناز و غرور راه مرو، همانا خدا هیچ خودپسند فخرفروش را دوست ندارد.﴾(لقمان:۱۸)
- ﴿وَ اقْصِدْ فیِ مَشْیِکَ وَ اغْضُضْ مِن صَوْتِکَ إِنَّ أَنکَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الحْمِیرِ؛ (پسرم!) در راهرفتن، اعتدال را رعایت کن از صدای خود بکاه (و هرگز فریاد مزن) که زشتترین صداها صدای خران است.﴾(لقمان:۱۹)
روشن است که منظور قرآن از برخی سفارشها به فرزند، تنها مسئله روی گرداندن از مردم یا راه رفتن مغرورانه نیست، بلکه منظور مبارزه با تمام مظاهر تکبر و غرور است، از آنجا که این گونه صفات - قبل از هر چیز - در حرکات عادی و روزانه فرزندان نمود پیدا میکند به همین خاطر، قرآن آنها را ذکر نموده است.
با این اوصاف، قرآن با این سفارشها به نوعی اهمیت تربیت دینی فرزندان را تأکید میکند و توجهٔ والدین را به این مهم معطوف میدارد چرا که دین و پایبندی به دستورات آن مایهٔ سعادت و رستگاری انسان است و این مهم تحقق نمییابد مگر این که فرزندان از کودکی و در محیط خانواده با مفاهیم دینی آشنا گردند.
و) نقش پاکی و سلامت اخلاقی والدین در پاکی و سلامت اخلاقی فرزند
«یا أُخْتَ هارُونَ ما کانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ ما کانَتْ أُمُّکِ بَغِیًّا؛ ای خواهر هارون! نه پدرت مرد بدی بود، و نه مادرت زن بدکارهای!»[۱]
این آیه نشان از آن دارد که صالح و پاک بودن پدر و مادر و خانواده در رفتار و کردار فرزند مؤثّر است به طوری که از والدین و خانوادهٔ صالح، انتظار بیشتری میروند که فرزند آنها صالح باشد از این روی، والدین اگر میخواهند فرزندان صالح و خوبی داشته باشند ابتدا باید در پاکی و سلامت اخلاقی خویش بکوشند تا فرزندانی صالحی در دامان آنها پرورش یابد. ضمن این که به تجربه ثابت شده که اگر محیط خانواده آلوده باشد، احتمال سرایت آلودگی به فرزندان نیز وجود دارد چرا که فرزندان بیش از هر چیز دیگر از والدین خود الگوگیری میکنند و خصوصیات اخلاقی و یژگیهای مثبت و منفی آنها را به ارث میبرند. در آیهٔ دیگری از قرآن به این نکته نیز اشاره دارد که کفر و فسق و فجور پدر و مادر باعث میشود که نسل آنها نیز کافر و فاجر گردند.
«وَ قَالَ نُوحٌ رَّبِّ لَا تَذَرْ عَلیَ الْأَرْضِ مِنَ الْکَافِرِینَ دَیَّارًا، إِنَّکَ إِن تَذَرْهُمْ یُضِلُّواْ عِبَادَکَ وَ لَا یَلِدُواْ إِلَّا فَاجِرًا کَفَّارًا؛ نوح گفت: پروردگارا! هیچیک از کافران را بر روی زمین باقی مگذار! چرا که اگر آنها را باقی بگذاری، بندگانت را گمراه میکنند و جز نسلی فاجر و کافر به وجود نمیآورند!»[۲]
تربیت جنسی فرزند
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنْکُمُ الَّذینَ مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ وَ الَّذینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْکُمْ ثَلاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاه الْفَجْرِ وَ حینَ تَضَعُونَ ثِیابَکُمْ مِنَ الظَّهیرَه وَ مِنْ بَعْدِ صَلاه الْعِشاءِ ثَلاثُ عَوْراتٍ لَکُمْ لَیْسَ عَلَیْکُمْ وَ لا عَلَیْهِمْ جُناحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَیْکُمْ بَعْضُکُمْ عَلی بَعْضٍ کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیاتِ وَ اللَّهُ عَلیمٌ حَکیمٌ، وَ إِذَا بَلَغَ الْأَطْفَلُ مِنکُمُ الْحُلُمَ فَلْیَسْتْذِنُواْ کَمَا اسْتْذَنَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ کَذَالِکَ یُبَینُّ اللَّهُ لَکُمْ ءَایَتِهِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! بردگان شما و همچنین کودکانتان که به حدّ بلوغ نرسیدهاند، در سه وقت باید از شما اجازه بگیرند: پیش از نماز صبح و نیمروز هنگامی که لباسهای (معمولی) خود را بیرون میآورید و بعد از نماز عشا این سه وقت خصوصی برای شماست امّا بعد از این سه وقت، گناهی بر شما و بر آنان نیست (که بدون اذن وارد شوند) و بر گرد یکدیگر بگردید (و با صفا و صمیمیّت به یکدیگر خدمت نمایید). این گونه خداوند آیات را برای شما بیان میکند، و خداوند دانا و حکیم است! و هنگامی که اطفال شما به سنّ بلوغ رسند باید اجازه بگیرند، همان گونه که اشخاصی که پیش از آنان بودند اجازه میگرفتند این چنین خداوند آیاتش را برای شما بیان میکند و خدا دانا و حکیم است».[۳]
شکی در این نیست، آشنایی زود هنگام فرزندان با مسائل جنسی زمینهٔ تحریک جنسی و بلوغ زودرس آنها را فراهم میگرداند و این مسئله اغلب سبب انحرافات اخلاقی و جنسی فرزندان میشود از این روی، در قرآن به این مسئله اشاره شده تا فرزندان بدون اجازه وارد اتاق اختصاصی والدین نشوند و به صورت ناخواسته با مسائل جنسی و روابط زناشویی والدینشان آشنا نگردند تا مشکلات بعدی پیش نیاید.
تربیت جسمی فرزند
«وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ یُتِمَّ الرَّضاعَه وَ عَلَی الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ کِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ؛ مادران، فرزندان خود را دو سال تمام، شیر میدهند. (این) برای کسی است که بخواهد دوران شیرخوارگی را تکمیل کند؛ و بر آن کس که فرزند برای او متولّد شده [پدر]، لازم است خوراک و پوشاک مادر را بهطور شایسته بپردازد.»[۴]
«وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ کُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّی إِذا بَلَغَ أَشُدَّه؛ ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، مادرش او را با ناراحتی حمل میکند و با ناراحتی بر زمین میگذارد و دوران حمل و از شیر بازگرفتنش سی ماه است تا زمانی که به کمال قدرت و رشد برسد.»[۵]
«وَ هُزِّی إِلَیْکِ بجِذْعِ النَّخْلَه تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیًّا، فَکلِی وَ اشْرَبیِ وَ قَرِّی عَیْنًا؛ و این تنه نخل را به طرف خود تکان ده، رطب تازهای بر تو فرو میریزد! (از این غذای لذیذ) بخور و (از آن آب گوارا) بنوش و چشمت را (به این مولود جدید) روشن دار!»[۶]
امروزه در علوم جدید مسئله تغذیهٔ شیرخواران با شیر مادر و تأثیر شگرفی که در شیرخوار میگذارد و در رشد بهتر جسمانی و مصونیت او از بسیاری از بیماریها نقش دارد و همچنین تأثیر خوردن خرما در دوران بارداری و شیردهی در رشد جسمی و اخلاقی نوزاد به اثبات رسیده است. در روایات فراوانی نیز به این مسئله تأکید شده است. ضمن این که تغذیهٔ مستقیم شیرخوار با شیر مادر و در آغوش گرفتن او که با لمس بدن شیرخوار با بدن مادر همراه است در ارتباط عاطفی کودک و مادر تأثیر فراوانی دارد.
پذیرش عذرخواهی فرزند
قَالُواْ یَأَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِینَ، قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبیِّ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیم؛ گفتند: «پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه، که ما خطاکار بودیم! گفت: به زودی برای شما از پروردگارم آمرزش میطلبم که او آمرزنده و مهربان است!»[۷]
از آن جا که فرزندان از علم و تجربه کافی برخوردار نیستند از این روی، آنها برای کسب تجربه و دانش افزایی لازم است بسیاری از امور را بیازمایند تا راه را از چاه و صواب را از ناصواب تشخیص دهند. فرزندان برای کشف نیازها، استعدادها و تواناییهایشان ناگزیر از آزمون و خطا هستند به همین خاطر، خطا و اشتباه آنان نیز امری اجتناب ناپذیر است و باید با پذیرش عذرخواهی آنان، بخشش آنها و دادن فرصتهای دوباره، زمینهٔ شکوفایی و پیشرفت آنها را فراهم ساخت.
دعای والدین در حق فرزند
وَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْهاذَا الْبَلَدَ ءَامِنًا وَ اجْنُبْنیِ وَ بَنیَّ أَن نَّعْبُدَ الْأَصْنَامَ، رَّبَّنَا إِنیِّ أَسْکَنتُ مِن ذُرِّیَّتیِ بِوَادٍ غَیرْ ذِی زَرْعٍ عِندَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُواْ الصَّلَوه فَاجْعَلْ أَفْدَه مِّنَ النَّاسِ تهْوِی إِلَیهْمْ وَ ارْزُقْهُم مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ. رَبِّ اجْعَلْنیِ مُقِیمَ الصَّلَوه وَ مِن ذُرِّیَّتیِ رَبَّنَا وَ تَقَبَّلْ دُعَاءِ؛ (به یاد آورید) زمانی را که ابراهیم گفت: «پروردگارا! این شهر [مکّه] را شهر امنی قرار ده! و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاه دار! پروردگارا! من بعضی از فرزندانم را در سرزمین بیآب و علفی، در کنار خانهای که حرم توست، ساکن ساختم تا نماز را برپا دارند تو دلهای گروهی از مردم را متوجّه آنها ساز و از ثمرات به آنها روزی ده شاید آنان شکر تو را به جای آورند! پروردگارا: مرا برپا کننده نماز قرار ده، و از فرزندانم (نیز چنین فرما)، پروردگارا دعای مرا بپذیر!»[۸]
وَ أَصْلِحْ لیِ فیِ ذُرِّیَّتیِ إِنیِّ تُبْتُ إِلَیْکَ وَ إِنیِّ مِنَ الْمُسْلِمِینَ؛ و فرزندان مرا صالح گردان من به سوی تو بازمیگردم و توبه میکنم و من از مسلمانانم!»[۹]
«رَبَّنَا وَ اجْعَلْنَا مُسْلِمَینِ لَکَ وَ مِن ذُرِّیَّتِنَا أُمَّه مُّسْلِمَه لَّکَ؛ پروردگارا! ما را تسلیم فرمان خود قرار ده! و از دودمان ما، امتی که تسلیم فرمانت باشند، به وجود آور!»[۱۰]
«رَبِّ هَبْ لیِ مِن لَّدُنکَ ذُرِّیَّه طَیِّبَه إِنَّکَ سمِیعُ الدُّعَاءِ؛ خداوندا! از طرف خود، فرزند پاکیزهای به من عطا فرما، که تو دعا را میشنوی!»[۱۱]
«رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّیَّتِنَا قُرَّه أَعْینٍ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا؛ پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایه روشنی چشم ما قرار ده، و ما را برای پرهیزگاران پیشوا گردان!»[۱۲]
«رَبِّ هَبْ لیِ مِنَ الصَّالِحِینَ؛ پروردگارا! به من از صالحان [فرزندان صالح] ببخش!»[۱۳]
با همهٔ اهمیت و ارزشی که رعایت مسائل تربیت در تربیت درست فرزند دارد اما، هرگز نمیتوان از تأثیر ویژه و نقش برجسته دعای والدین در حق فرزند غافل شد. دعاهایی که انبیای الهی در حق فرزندان خویش داشتهاند نشان از آن دارد که دعا در سرنوشت فرزند، سعادت و رستگاری وی تأثیر بسیار دارد. ضمن این که روایات فراوانی نیز در تأیید این مطلب از معصومین(ع) صادر شده است.
تکریم فرزند
در برخی از آیات قرآن وقتی والدین با فرزندانشان گفتگو میکنند یا به نصحیت و موعظهٔ آنان میپردازند آنها را با واژهٔ «یا بُنَیَّ» و «یا بَنِیَّ» خطاب میکنند. این واژگان بار عاطفی داشته و نشان از عمق محبت و دلسوزی والدین در حق فرزندان را دارد و بیانگر این است که در خانواده باید گفتگوی والدین با فرزندان، عاطفی و محترمانه باشد بنابراین، والدین مؤظف هستند محبتشان را نه تنها در دل بلکه، در گفتارشان نیز نثار فرزند کنند و آنها را در همه حال با الفاظ خوب خطاب کنند و بدین وسیله به تکریم شخصیت آنها بپردازند.
«نادی نُوحٌ ابْنَهُ وَ کانَ فی مَعْزِلٍ یا بُنَیَّ ارْکَبْ مَعَنا؛ نوح فرزندش را که در گوشهای بود صدا زد: پسرم! همراه ما سوار شو.»[۱۴]
«قالَ یا بُنَیَّ لا تَقْصُصْ رُؤْیاکَ عَلی إِخْوَتِکَ فَیَکیدُوا لَکَ کَیْداً؛ (یعقوب به یوسف) گفت: فرزندم! خواب خود را برای برادرانت بازگو مکن، که برای تو نقشه (خطرناکی) میکشند.»[۱۵]
«قالَ یا بُنَیَّ إِنِّی أَری فِی الْمَنامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانْظُرْ ما ذا تَری؛ (ابراهیم به اسماعیل) گفت: پسرم! من در خواب دیدم که تو را ذبح میکنم، نظر تو چیست؟»[۱۶]
«قالَ یا بَنِیَّ لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِدٍ وَ ادْخُلُوا مِنْ أَبْوابٍ مُتَفَرِّقَه؛ (یعقوب به فرزندانش) گفت: فرزندان من! از یک در وارد نشوید بلکه از درهای متفرّق وارد گردید.»[۱۷]
مطالعه بیشتر
۱. عباسنژاد، محسن، قرآن، روانشناسی و علوم تربیتی، مشهد: بنیاد پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۴. ۲. ۳. سعیدی مبارکه، فاطمه، زوجهای فردا و تربیت فرزندان از دیدگاه قرآن و احادیث، تهران: آیین احمد، ۱۳۹۰. ۴. ۵. فقیهی، علی نقی، تربیت جنسی: مبانی، اصول و روشها از منظر قرآن و حدیث، قم: دار الحدیث، ۱۳۹۰. ۶. ۷. گائینی، روح الله و مهدی شعبانی، تربیت کودک از دیدگاه قرآن و اهل بیت(ع)، تهران: عصر جوان، ۱۳۹۰. ۸. ۹. عصیانی، علی رضا، تفسیر موضوعی تربیت دینی از منظر قرآن، تهران: بوستان دانش، ۱۳۸۶. ۱۰. ۱۱. فرهادیان، رضا، مبانی تعلیم و تربیت در قرآن و احادیث، قم: بوستان کتاب، ۱۳۹۰. ۱۲. ۱۳. بهشتی، محمد، مبانی تربیت از دیدگاه قرآن، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۷. ۱۴. ۱۵. صباغیان، ایران، اصول تعلیم و تربیت از دیدگاه قرآن، تهران: پویان مهر، ۱۳۸۲. ۱۶. ۱۷. بدیعی، رحیم، تعلیم و تربیت در قرآن: ویژگیها و روشها، تهران: میثم تمار، ۱۳۸۸. ۱۸.
منابع
- ↑ مریم، آیهی۲۸.
- ↑ نوح، آیهٔ ۲۶ و ۲۷.
- ↑ نور، آیهی۵۸ و ۵۹.
- ↑ بقره، آیهی۲۳۳.
- ↑ احقاف، آیهی۱۵.
- ↑ مریم، آیهی۲۵ و ۲۶.
- ↑ یوسف، آیهی۹۷ و ۹۸.
- ↑ ابراهیم، آیهی۳۵، ۳۷ و۴۰.
- ↑ احقاف، آیهی۱۵.
- ↑ بقره، آیهی۱۲۸.
- ↑ آل عمران، آیهی۳۸.
- ↑ فرقان، آیهی۷۴.
- ↑ صافات، آیهی۱۰۰.
- ↑ هود، آیهی۴۲.
- ↑ یوسف، آیهی۵.
- ↑ صافات، آیهی۱۰۲.
- ↑ یوسف، آیهی۶۷.