تربیت فرزند در قرآن
لطفا نکاتي از قرآن در رابطه با تربيت فرزند است، برايم ارسال کنيد.
در تربیت دینی فرزند از منظر قرآن، موضوعات متعدی را میتوان ذکر کرد که به اختصار برخی از آنها ذکر میگردد:
الف) هدایت اعتقادی فرزندان
«وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ يَعِظُهُ يا بُنَيَّ لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظيمٌ؛ (به خاطر بياور) هنگامى را كه لقمان به فرزندش- در حالى كه او را موعظه مىكرد- گفت: پسرم! چيزى را همتاى خدا قرار مده كه شرك، ظلم بزرگى است.»[۱]
«وَ وَصَّى بِها إِبْراهيمُ بَنيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ؛ و ابراهيم و يعقوب (در واپسين لحظات عمر،) فرزندان خود را به اين آيين، وصيت كردند (و هر كدام به فرزندان خويش گفتند:) «فرزندان من! خداوند اين آيين پاك را براى شما برگزيده است و شما، جز به آيين اسلام [تسليم در برابر فرمان خدا] از دنيا نرويد!» [۲]
این آیات بیانگر این است که انبیای الهی مستقیماً با فرزندان خود به گفتگو مینشستند و دربارهی دین، ایمان به خدا و شریک قرار ندادن برای ذات احدیت با فرزندان شان صحبت میکردند و با این شیوه در تربیت و هدایت اعتقادی آنان میکوشیدند، پس والدین نیز میبایست در این زمینه کوشا باشند و تحت هیچ شرایطی از این نکتهی اساسی غافل نشوند.
ب) توصیهی فرزندان به رعایت حقوق والدین و احترام به آنان
«وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلى وَهْنٍ وَ فِصالُهُ في عامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لي وَ لِوالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصيرُ؛ و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش كرديم مادرش او را با ناتوانى روى ناتوانى حمل كرد (به هنگام باردارى هر روز رنج و ناراحتى تازهاى را متحمّل مىشد)، و دوران شيرخوارگى او در دو سال پايان مىيابد (آرى به او توصيه كردم) كه براى من و براى پدر و مادرت شكر بجا آور كه بازگشت (همه شما) به سوى من است!»[۳]
«وَ صَاحِبْهُمَا فىِ الدُّنْيَا مَعْرُوفاً؛ در دنيا به طرز شايستهاى (با والدین) رفتار كن!»[۴]
در این دو آيه خداوند متعال، همهی انسانها را به احترام و رعایت حقوق والدین سفارش میکند و قدردانی و تشکر از آنها را در کنار شکر خود یادآور میشود و بدین وسیله اهمیت این موضوع را به همگان گوشزد میکند.
ج) سفارش به نماز، صبر، امر به معروف و نهی از منکر
«يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاه وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اصْبِرْ عَلى ما أَصابَكَ إِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ؛ پسرم! نماز را برپا دار و امر به معروف و نهى از منكر كن و در برابر مصايبى كه به تو مىرسد شكيبا باش كه اين از كارهاى مهمّ است!»[۵]
نماز مهمترين پيوند معبود با خالق است و امر به معروف و نهى از منكر مهمترين دستور اجتماعى است. از طرفی در همه كارهاى اجتماعى مخصوصاً در برنامهی امر به معروف و نهى از منكر، مشكلات فراوانى وجود دارد و سلطهجویان و گنهكاران آلوده و خودخواه، به آسانى تسليم نمىشوند و حتى در مقام اذيت و آزار و متهم ساختن آمران به معروف و ناهيان از منكر بر مىآيند كه بدون صبر و استقامت و شكيبايى هرگز نمىتوان بر اين مشكلات پيروز شد. در قرآن کریم با این توصیهها به نوعی در تربیت دینی فرزند تأکید شده است.
د) تعلیم آداب اجتماعی به فرزندان (سفارش به خوشرفتاری با مردم، اعتدال در امور و نهی از غرور و تکبر)
«وَ لَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَ لَا تَمْشِ فىِ الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لَا يحُِبُّ كلَُّ مخُْتَالٍ فَخُورٍ؛ (پسرم!) با بىاعتنايى از مردم روى مگردان و مغرورانه بر زمين راه مرو كه خداوند هيچ متكبّر مغرورى را دوست ندارد.»[۶]
«وَ اقْصِدْ فىِ مَشْيِكَ وَ اغْضُضْ مِن صَوْتِكَ إِنَّ أَنكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الحَْمِيرٍِ؛ (پسرم!) در راهرفتن، اعتدال را رعايت كن از صداى خود بكاه (و هرگز فرياد مزن) كه زشتترين صداها صداى خران است.»[۷]
روشن است كه منظور قرآن از برخی سفارشها به فرزند، تنها مسأله روى گرداندن از مردم و يا راه رفتن مغرورانه نيست، بلكه منظور مبارزه با تمام مظاهر تكبر و غرور است، از آنجا كه اين گونه صفات - قبل از هر چيز - در حركات عادى و روزانه فرزندان نمود پیدا میکند به همین خاطر، قرآن آنها را ذکر نموده است.
با این اوصاف، قرآن با این سفارشها به نوعی اهمیت تربیت دینی فرزندان را تأکید میکند و توجهی والدین را به این مهم معطوف میدارد چرا که دین و پایبندی به دستورات آن مایهی سعادت و رستگاری انسان است و این مهم تحقق نمییابد مگر این که فرزندان از کودکی و در محیط خانواده با مفاهیم دینی آشنا گردند.
و) نقش پاکی و سلامت اخلاقی والدین در پاکی و سلامت اخلاقی فرزند
«يا أُخْتَ هارُونَ ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ ما كانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا؛ اى خواهر هارون! نه پدرت مرد بدى بود، و نه مادرت زن بد كارهاى!»[۸]
این آیه نشان از آن دارد که صالح و پاک بودن پدر و مادر و خانواده در رفتار و كردار فرزند مؤثّر است به طوری که از والدين و خانوادهی صالح، انتظار بیشتری میروند که فرزند آنها صالح باشد از این روی، والدین اگر میخواهند فرزندان صالح و خوبی داشته باشند ابتدا باید در پاکی و سلامت اخلاقی خویش بکوشند تا فرزندانی صالحی در دامان آنها پرورش یابد. ضمن این که به تجربه ثابت شده که اگر محیط خانواده آلوده باشد، احتمال سرایت آلودگی به فرزندان نیز وجود دارد چرا که فرزندان بیش از هر چیز دیگر از والدین خود الگوگیری میکنند و خصوصیات اخلاقی و یژگی های مثبت و منفی آنها را به ارث میبرند. در آیهی دیگری از قرآن به این نکته نیز اشاره دارد که کفر و فسق و فجور پدر و مادر باعث میشود که نسل آنها نیز کافر و فاجر گردند.
«وَ قَالَ نُوحٌ رَّبِّ لَا تَذَرْ عَلىَ الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا، إِنَّكَ إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّواْ عِبَادَكَ وَ لَا يَلِدُواْ إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا؛ نوح گفت: پروردگارا! هيچ يك از كافران را بر روى زمين باقى مگذار! چرا كه اگر آنها را باقى بگذارى، بندگانت را گمراه مىكنند و جز نسلى فاجر و كافر به وجود نمىآورند!»[۹]
تربیت جنسی فرزند
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنْكُمُ الَّذينَ مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ وَ الَّذينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ ثَلاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاه الْفَجْرِ وَ حينَ تَضَعُونَ ثِيابَكُمْ مِنَ الظَّهيرَه وَ مِنْ بَعْدِ صَلاه الْعِشاءِ ثَلاثُ عَوْراتٍ لَكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَ لا عَلَيْهِمْ جُناحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُمْ بَعْضُكُمْ عَلى بَعْضٍ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ وَ اللَّهُ عَليمٌ حَكيمٌ، وَ إِذَا بَلَغَ الْأَطْفَلُ مِنكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَْذِنُواْ كَمَا اسْتَْذَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَذَالِكَ يُبَينُِّ اللَّهُ لَكُمْ ءَايَتِهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! بردگان شما و همچنين كودكانتان كه به حدّ بلوغ نرسيدهاند، در سه وقت بايد از شما اجازه بگيرند: پيش از نماز صبح و نيمروز هنگامى كه لباسهاى (معمولى) خود را بيرون مىآوريد و بعد از نماز عشا اين سه وقت خصوصى براى شماست امّا بعد از اين سه وقت، گناهى بر شما و بر آنان نيست (كه بدون اذن وارد شوند) و بر گرد يكديگر بگرديد (و با صفا و صميميّت به يكديگر خدمت نماييد). اين گونه خداوند آيات را براى شما بيان مىكند، و خداوند دانا و حكيم است! و هنگامى كه اطفال شما به سنّ بلوغ رسند بايد اجازه بگيرند، همان گونه كه اشخاصى كه پيش از آنان بودند اجازه مىگرفتند اين چنين خداوند آياتش را براى شما بيان مىكند و خدا دانا و حكيم است».[۱۰]
شکی در این نیست، آشنایی زود هنگام فرزندان با مسائل جنسی زمینهی تحریک جنسی و بلوغ زودرس آنها را فراهم میگرداند و این مسئله اغلب سبب انحرافات اخلاقی و جنسی فرزندان میشود از این روی، در قرآن به این مسئله اشاره شده تا فرزندان بدون اجازه وارد اتاق اختصاصی والدین نشوند و به صورت ناخواسته با مسائل جنسی و روابط زناشویی والدینشان آشنا نگردند تا مشکلات بعدی پیش نیاید.
تربیت جسمی فرزند
«وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضاعَه وَ عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ كِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ؛ مادران، فرزندان خود را دو سال تمام، شير مىدهند. (اين) براى كسى است كه بخواهد دوران شيرخوارگى را تكميل كند. و بر آن كس كه فرزند براى او متولّد شده [پدر]، لازم است خوراك و پوشاك مادر را به طور شايسته بپردازد.»[۱۱]
«وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّه؛ ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، مادرش او را با ناراحتى حمل مىكند و با ناراحتى بر زمين مىگذارد و دوران حمل و از شير بازگرفتنش سى ماه است تا زمانى كه به كمال قدرت و رشد برسد.»[۱۲]
«وَ هُزِّى إِلَيْكِ بجِِذْعِ النَّخْلَه تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا، فَكلُِى وَ اشْرَبىِ وَ قَرِّى عَيْنًا؛ و اين تنه نخل را به طرف خود تكان ده، رطب تازهاى بر تو فرو مىريزد! (از اين غذاى لذيذ) بخور و (از آن آب گوارا) بنوش و چشمت را (به اين مولود جديد) روشن دار!»[۱۳]
امروزه در علوم جدید مسئله تغذیهی شیرخواران با شیر مادر و تأثیر شگرفی که در شیرخوار میگذارد و در رشد بهتر جسمانی و مصونیت او از بسیاری از بیماریها نقش دارد و همچنین تأثیر خوردن خرما در دوران بارداری و شیردهی در رشد جسمی و اخلاقی نوزاد به اثبات رسیده است. در روایات فراوانی نیز به این مسئله تأکید شده است. ضمن این که تغذیهی مستقیم شیرخوار با شیر مادر و در آغوش گرفتن او که با لمس بدن شیرخوار با بدن مادر همراه است در ارتباط عاطفی کودک و مادر تأثیر فراوانی دارد.
پذیرش عذرخواهی فرزند
قَالُواْ يَأَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِِينَ، قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبىِّ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيم؛ گفتند: «پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه، كه ما خطاكار بوديم! گفت: به زودى براى شما از پروردگارم آمرزش مىطلبم كه او آمرزنده و مهربان است!»[۱۴]
از آن جا که فرزندان از علم و تجربه کافی برخوردار نیستند از این روی، آنها برای کسب تجربه و دانش افزایی لازم است بسیاری از امور را بیازمایند تا راه را از چاه و صواب را از ناصواب تشخیص دهند. فرزندان برای کشف نیازها، استعدادها و تواناییهایشان ناگزیر از آزمون و خطا هستند به همین خاطر، خطا و اشتباه آنان نیز امری اجتناب ناپذیر است و باید با پذیرش عذرخواهی آنان، بخشش آنها و دادن فرصتهای دوباره، زمینهی شکوفایی و پیشرفت آنها را فراهم ساخت.
دعای والدین در حق فرزند
وَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْهاذَا الْبَلَدَ ءَامِنًا وَ اجْنُبْنىِ وَ بَنىَِّ أَن نَّعْبُدَ الْأَصْنَامَ، رَّبَّنَا إِنىِّ أَسْكَنتُ مِن ذُرِّيَّتىِ بِوَادٍ غَيرِْ ذِى زَرْعٍ عِندَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُواْ الصَّلَوه فَاجْعَلْ أَفِْدَه مِّنَ النَّاسِ تهَْوِى إِلَيهِْمْ وَ ارْزُقْهُم مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ. رَبِّ اجْعَلْنىِ مُقِيمَ الصَّلَوه وَ مِن ذُرِّيَّتىِ رَبَّنَا وَ تَقَبَّلْ دُعَاءِ؛ (به ياد آوريد) زمانى را كه ابراهيم گفت: «پروردگارا! اين شهر [مكّه] را شهر امنى قرار ده! و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاه دار! پروردگارا! من بعضى از فرزندانم را در سرزمين بىآب و علفى، در كنار خانهاى كه حرم توست، ساكن ساختم تا نماز را برپا دارند تو دلهاى گروهى از مردم را متوجّه آنها ساز و از ثمرات به آنها روزى ده شايد آنان شكر تو را به جاى آورند! پروردگارا: مرا برپا كننده نماز قرار ده، و از فرزندانم (نيز چنين فرما)، پروردگارا دعاى مرا بپذير!»[۱۵]
وَ أَصْلِحْ لىِ فىِ ذُرِّيَّتىِ إِنىِّ تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنىِّ مِنَ الْمُسْلِمِينَ؛ و فرزندان مرا صالح گردان من به سوى تو بازمىگردم و توبه مىكنم و من از مسلمانانم!»[۱۶]
«رَبَّنَا وَ اجْعَلْنَا مُسْلِمَينِْ لَكَ وَ مِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّه مُّسْلِمَه لَّكَ؛ پروردگارا! ما را تسليم فرمان خود قرار ده! و از دودمان ما، امتى كه تسليم فرمانت باشند، به وجود آور!»[۱۷]
«رَبِّ هَبْ لىِ مِن لَّدُنكَ ذُرِّيَّه طَيِّبَه إِنَّكَ سمَِيعُ الدُّعَاءِ؛ خداوندا! از طرف خود، فرزند پاكيزهاى به من عطا فرما، كه تو دعا را مىشنوى!»[۱۸]
«رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّيَّتِنَا قُرَّه أَعْينٍُ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا؛ پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مايه روشنى چشم ما قرار ده، و ما را براى پرهيزگاران پيشوا گردان!»[۱۹]
«رَبِّ هَبْ لىِ مِنَ الصَّالِحِينَ؛ پروردگارا! به من از صالحان [فرزندان صالح] ببخش!»[۲۰]
با همهی اهمیت و ارزشی که رعایت مسائل تربیت در تربیت درست فرزند دارد اما، هرگز نمیتوان از تأثیر ویژه و نقش برجسته دعای والدین در حق فرزند غافل شد. دعاهایی که انبیای الهی در حق فرزندان خویش داشته اند نشان از آن دارد که دعا در سرنوشت فرزند، سعادت و رستگاری وی تأثیر بسیار دارد. ضمن این که روایات فراوانی نیز در تأیید این مطلب از معصومین(ع) صادر شده است.
تکریم فرزند
در برخی از آیات قرآن وقتی والدین با فرزندانشان گفتگو میکنند و یا به نصحیت و موعظهی آنان میپردازند آنها را با واژهی «يا بُنَيَّ» و «يا بَنِيَّ» خطاب میکنند. این واژگان بار عاطفی داشته و نشان از عمق محبت و دلسوزی والدین در حق فرزندان را دارد و بیانگر این است که در خانواده باید گفتگوى والدین با فرزندان، عاطفى و محترمانه باشد بنابراین، والدین مؤظف هستند محبتشان را نه تنها در دل بلکه، در گفتارشان نیز نثار فرزند کنند و آنها را در همه حال با الفاظ خوب خطاب کنند و بدین وسیله به تکریم شخصیت آنها بپردازند.
«نادى نُوحٌ ابْنَهُ وَ كانَ في مَعْزِلٍ يا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنا؛ نوح فرزندش را كه در گوشهاى بود صدا زد: پسرم! همراه ما سوار شو.»[۲۱]
«قالَ يا بُنَيَّ لا تَقْصُصْ رُؤْياكَ عَلى إِخْوَتِكَ فَيَكيدُوا لَكَ كَيْداً؛ (یعقوب به یوسف) گفت: فرزندم! خواب خود را براى برادرانت بازگو مكن، كه براى تو نقشه (خطرناكى) مىكشند.» [۲۲]
«قالَ يا بُنَيَّ إِنِّي أَرى فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ ما ذا تَرى؛ (ابراهیم به اسماعیل) گفت: پسرم! من در خواب ديدم كه تو را ذبح مىكنم، نظر تو چيست؟»[۲۳]
«قالَ يا بَنِيَّ لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِدٍ وَ ادْخُلُوا مِنْ أَبْوابٍ مُتَفَرِّقَه؛ (يعقوب به فرزندانش) گفت: فرزندان من! از يك در وارد نشويد بلكه از درهاى متفرّق وارد گرديد.»[۲۴]
مطالعه بیشتر
1. عباس نژاد، محسن، قرآن، روانشناسی و علوم تربیتی، مشهد: بنیاد پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۴. 2. 3. سعیدی مبارکه، فاطمه، زوجهای فردا و تربیت فرزندان از دیدگاه قرآن و احادیث، تهران: آیین احمد،۱۳۹۰. 4. 5. فقیهی، علی نقی، تربیت جنسی: مبانی، اصول و روشها از منظر قرآن و حدیث، قم: دار الحدیث،۱۳۹۰. 6. 7. گائینی، روح الله و مهدی شعبانی، تربیت کودک از دیدگاه قرآن و اهل بیت(ع)، تهران: عصر جوان،۱۳۹۰. 8. 9. عصیانی، علی رضا، تفسیر موضوعی تربیت دینی از منظر قرآن، تهران: بوستان دانش، ۱۳۸۶. 10. 11. فرهادیان، رضا، مبانی تعلیم و تربیت در قرآن و احادیث، قم: بوستان کتاب، ۱۳۹۰. 12. 13. بهشتی، محمد، مبانی تربیت از دیدگاه قرآن، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۷. 14. 15. صباغیان، ایران، اصول تعلیم و تربیت از دیدگاه قرآن، تهران: پویان مهر، ۱۳۸۲. 16. 17. بدیعی، رحیم، تعلیم و تربیت در قرآن: ویژگیها و روشها، تهران: میثم تمار، ۱۳۸۸. 18.
منابع
- ↑ لقمان، آیهی۱۳.
- ↑ بقره، آیهی۱۳۲.
- ↑ لقمان، آیهی۱۴.
- ↑ لقمان، آیهی۱۵.
- ↑ لقمان، آیهی۱۷.
- ↑ لقمان، آیهی۱۸.
- ↑ لقمان، آیهی۱۹.
- ↑ مریم، آیهی۲۸.
- ↑ نوح، آیهی ۲۶ و ۲۷.
- ↑ نور، آیهی۵۸ و ۵۹.
- ↑ بقره، آیهی۲۳۳.
- ↑ احقاف، آیهی۱۵.
- ↑ مریم، آیهی۲۵ و ۲۶.
- ↑ یوسف، آیهی۹۷ و ۹۸.
- ↑ ابراهیم، آیهی۳۵، ۳۷ و۴۰.
- ↑ احقاف، آیهی۱۵.
- ↑ بقره، آیهی۱۲۸.
- ↑ آل عمران، آیهی۳۸.
- ↑ فرقان، آیهی۷۴.
- ↑ صافات، آیهی۱۰۰.
- ↑ هود، آیهی۴۲.
- ↑ یوسف، آیهی۵.
- ↑ صافات، آیهی۱۰۲.
- ↑ یوسف، آیهی۶۷.