پیامدهای دلبستگی به دنیا

نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۰۷ توسط A.ahmadi (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال
پیامدهای دلبستگی به دنیا چیست؟

دلبستگی به دنیا ریشه همه خطاها و گناهان شمرده شده است. این رذیله باعث غفلت، حرص، طمع و از دست دادن سعادت اخروی می‌شود.

یکی دیگر از پیامدهای دلبستگی به دنیا، این است که فرد دین را وسیله‌ای برای دسترسی به خواسته‌های خود قرار می‌دهد.

ریشه همه خطاها

دلبستگی به دنیا ریشه همه خطاها شمرده شده است. در روایتی امام علی(ع)، محبت به دنیا را رأس همه اشتباهات و گناهان معرفی کرده است. وی در روایتی دیگر، رأس همه آفت‌ها را حرص و دوستی دنیا دانسته است.

غفلت

دنیا پرستی انسان را به خود سرگرم و از دیگر چیزها بازمی‌دارد.[۱] امام علی(ع) اهل دنیا را به سوارانی در خواب تشبیه کرده است که آنها را می‌رانند.[۲] غوطه‌ور شدن در لذت‌های دنیوی و عاشق آن بودن، انسان را از یاد خدا و لذت‌های معنوی بازمی‌دارد.

فریب خوردن

دلبستگی به دنیا باعث فریب خوردن انسان می‌شود. در روایتی، دنیا به ماری تشبیه شده که بدنی نرم، ولی زهری کشنده دارد، که نادان فریب ظاهر آن را می‌خورد.[۳]

بنابر روایتی دیگر، دنیا منظره‌ای دل‌فریب و سرانجامی خطرناک دارد؛ فریبنده و دل‌انگیز است، ولی دوامی ندارد، نوری است در حال غروب، سایه‌ای است زوال‌پذیر و ستونی در حال سقوط است.[۴]

حرص و طمع

یکی از پیامدهای دلبستگی به دنیا حرص و طمع است. به گفته امام علی(ع) دوستی و محبّت دنیا طمع به بار می‌آورد.[۵] بر اساس روایتی دیگر، دری از حرص به روی دنیاپرستان باز شده و عشق آنان به دنیا شدیدتر می‌شود.[۶]

عصیان

دلبسته شدن به جاذبه‌های دنیا، باعث سرکشی و عُصیان فرد در برابر خدا می‌شود. در روایتی، دنیا طلبی در تقابل با جهاد معرفی شده است و دنیاطلبی یکی از عوامل گریز از جهاد شمرده شده است.[۷]

از دست دادن سعادت اخروی

دلبستگی به دنیا باعث می‌شود فرد سعادت اخروی را از دست بدهد. در روایتی، دنیا و آخرت به دو همسرِ یک مرد تشبیه شده که نزدیک شدن به یکی، باعث دوری از دیگری می‌شود.[۸] در روایتی دیگر گفته شده همان‌طور که شب و روز جمع شدنی نیست، دوستی خدا و دوستی دنیا جمع شدنی نیست.[۹]

بنا بر روایتی از امام علی(ع)، هر کس که دنیاپرست باشد و به آن عشق بورزد، به آخرت کینه ورزیده و با آن دشمنی می‌کند.[۱۰]

سوء‌ استفاده از دین

یکی از پیامدهای دلبستگی به دنیا، این است که فرد دین را وسیله‌ای برای دسترسی به خواسته‌های خود قرار می‌دهد. بر پایه روایتی، دین در دست بدکاران، اسیر است؛ آنها با نام دین به هواپرستی پرداخته و دنیای خود را به‌دست می‌آورند.[۱۱]

منابع

  1. دشتی، ترجمه نهج البلاغه، نامه ۴۹، ص۳۷۱.
  2. دشتی، ترجمه نهج البلاغه، ح ۶۴، ص۶۳۶.
  3. دشتی، ترجمه نهج البلاغه، کلمات قصار، ۱۱۹: ص۶۵۲: آمدی، ترجمه و شرح غرر الحکم و درر الکلم، هاشم رسولی محلاتی، ج۱، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷، ص۴۰۳.
  4. دشتی، ترجمه نهج البلاغه، خطبه ۸۳، ص۱۳۱.
  5. دشتی، ترجمه نهج البلاغه، خطبه ۸۳، ص۳۸۷.
  6. مکارم شیرازی، نهج‌البلاغه، ترجمه، نامه ۴۹، ج۳، ص۱۳۴ و ۱۳۵.
  7. دشتی، ترجمه نهج البلاغه، خطبه ۳۴/۱ و ۲، ص۸۶.
  8. هاشم رسولی محلاتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷، ج۱، ص۳۷۲.
  9. هاشم رسولی محلاتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷، ج۱، ص۳۹۳.
  10. دشتی، ترجمه نهج البلاغه، ح ۱۰۳، ص۶۴۷؛ هاشم رسولی محلاتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷، ج۱، ص۳۷۱.
  11. دشتی، ترجمه نهج البلاغه، نامه ۵۳/۷۰ و ۷۱، ص۵۷۷.