راه‌های درمان ریا

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۱۴ توسط A.ahmadi (بحث | مشارکت‌ها) (ویرایش ساخترای)
سؤال

راه‌های درمان ریا چیست؟


راه‌های شناختی

توجه به این که روز قیامت خداوند به ریاکار می‌گوید تو برای من کاری نکردی برو ثواب و پاداش خود را از همان‌هایی بگیر که بر ایشان کار و عبادت می‌کردی (پوچی عمل).

تقویت باورهای دینی

تقویت ایمان به بالا بردن طرح شناخت، رعایت تقوی، پاکدلی، عبادت مخلضانه صورت می‌پذیرد که با تقویت سطح ایمان خود همه چیز غیر از خدا را کوچک و ذلیل می‌بینیم که هیچ وقت به خود اجازه نمی‌دهیم جلوی شخص ذلیل خود را بنمایانیم تا او از ما خوشش آید و به ما سودی برساند. سود و عزت به دست خداست که به هر که بخواهد عطا می‌کند. انسان با ایمان به این سطح از درک می‌رسد که همه موجودات و از جمله انسانها فقیر محض اند و غنی علی الاطلاق خداوند است و برای کسب و به دست آوردن چیزی سراغ فقیران نمی‌رود.

توجه به این که خداوند قادر مطلق است او می‌تواند به بهترین و راحت‌ترین شکل به ما آبرو، عزت، مقام و مقبولیت و محبوبیت اجتماعی بدهد و از راه‌هایی که ما گمان آن را نمی‌کنیم به ما عزت و موفقیت ببخشد.

توجه به این مطلب که تأیید اجتماعی و جلوه نمایی ما ممکن است لذت داشته باشد؛ اما این زودگذر است؛ اما توجه به خداوند و معاشقه با او لذتی ماندگار دارد و پس از آن ناامیدی در کار نیست و انسان به کمال می‌رسد.

کسی که ریا می‌کند دنبال عزت می‌گردد و با نمایاندن کارهای خوب به این و آن می‌خواهد که بفهماند آدم خوبی است تا به او احترام کنند، دوستش بدارند و بر عزت و سر افرازیش افزوده گردد؛ در حالیکه عزت تنها از آن خداوند است که به هر کس که بخواهد عطا می‌نماید و از هر کس که بخواهد می‌گیرد.

چون اصل ایجاد ریا برای این است که شخص در مال و منافع دیگران طمع می‌کند یا محبت و ستایش آنان را می‌طلبد یا از مذمت دیگران می‌ترسد لازم است اصل این عوامل را از میان برداشت و عزت و اعتبار را از جانب خداوند دانست که عزت تنها از آن خداوند است. هر که را بخواهد عزیز و سر افراز می‌کند و هر که را بخواهد خار و بی‌مایه می‌نماید.

۲- انجام برخی عبادات در خلوت و تمرین اخلاص،

۴. توجه به پوچی عمل ریایی

حضرت امام خمینی (ره) در چهل حدیث در تصحیح بینش برای خلاصی از ریا می‌فرماید: "حال ای عزیز، فکری کن و چاره ای برای خود پیدا کن و بدان که شهرت پیش این مردم ناچیز، چیزی نیست، و قلوب این مردم که اگر گنجشکی بخورد سیر نمی‌شود، قدر و قابلیتی ندارد؛ و این مخلوق ضعیف را قابلیتی نیست؛ قدرت، فقط در دستگاه قدس ربوبیت پیدا می‌شود و فاعل علی الاطلاق و مسبب الاسباب، آن ذات مقدس است. تمام مخلوقات اگر پشت به پشت هم دهند که یک پشه خلق کنند نتوانند… قدرت پیش حق تعالی است. اوست مؤثر در تمام موجودات، با هر زحمت و ریاضتی شده در قلب خود با قلم عقل نگارش ده که لاموثر فی الوجود الا الله "نیست کارکنی در دار تحقق جز خدا")[۱]

توجه به این مطلب یکی از اوصاف متقین است که خدا در دل و جانشان بزرگ است و غیر او در نظرشان خرد و ناچیز، همچنانکه حضرت امیر (علیه السّلام) در خطبه همام می‌فرماید: «عظم الخالق فی انفسهم و صغر ما دونه فی اعینهم».[۲]

راه‌های عملی

تقویت فضایل

علاوه بر اقدام در درمان ریا باید بقیه فضایل را در خود تقویت کنیم. علماء اخلاق می‌گویند هر قدر صفات خوب در انسان بیشتر رشد کند صفات بد کمتر مجال رشد می‌یابند.

ریشه همه بدیها از خودخواهی‌ها ناشی می‌شود. با مبارزه با خودخواهی به قطع ریشه ریا اقدام کنیم.

معاشرت با دوستان با اخلاص

دوستان مخلص و معاشران با صفا برای خود بیابیم و از افراد ریاکار فاصله بگیریم. در مورد افراد خودساخته مطالعه کنیم.

ذکر و نماز

دائم الذکر و فکر باشیم پیوسته با کتب اخلاقی و موعظه (کم و مداوم) در ارتباط باشیم تا با غفلت زدایی به حقیقت اخلاص نزدیک تر شویم.

به نماز و آداب و شرائط آن اهمیت دهیم که نماز انسان را از بدی‌ها بازمی‌دارد؛ و سستی و کاهلی در نماز باعث رشد زشتی‌ها در درون ما می‌گردد

دلبسته نشدن به دنیا

{

ریا از جمله کارهای ناپسندی است که ارتباط مستقیم با محبت دنیا دارد. کسی که چشم دنیا بین داشته باشد و غیر خدا را مؤثر در امور بداند و برای رسیدن به خواسته‌های مادی تلاش می‌کند، دست به ریا می‌زند و این راه را پیش می‌گیرد و گرنه کسی که دلش سرشار از محبت الهی است و به عشق او زندگی می‌کند چگونه غیر خدا را در طریق زندگی برمی‌گزیند و کاری می‌کند که دیگران از او تمجید نمایند و رضایت خدا را بر رضایت مخلوق ترجیح دهد.

ریا برای خدا نه برای مردم

کسی که در عبادت دچار ریا و خود نمایی است یکی از راه‌های که به کار می‌برد این است که این ریا را برای خدا انجام دهد؛ یعنی حالت خود نمایاندن را در محضر خدا و برای خدا ایجاد کند. مثلاً به خدا بگوید بین من دارم عبادت تو را به جا می‌آوریم و…

عبادت پنهانی

انسان مادامی که دچار خود نمایی و ریا است سعی کند عبادات خود را دور از چشم دیگران انجام بدهد تا وقتی از صفت ریا پاک شود این کار را ادامه بدهد.

اصلاح عوامل و انگیزه‌های ریا

اما از بعد روانشناختی یکی از علل مهم ریا، مشکل خود نمایی است که برای درمان آن شناسایی انگیزه‌های آن لازم است. تا متناسب با هر کدام راه حلی بیابیم. البته قبل از بحث لازم است بگویم که خودنمایی می‌تواند در لباس، علم، مهمانداری، ورزش و عبادت و… ظاهر شود.

۱. ستایش خواهی؛ میل به خودنمایی، خواستاری جلب توجه، دوستداری سرشناس شدن و مقبولیت اجتماعی از نیازهای عاطفی و روانی افراد به شمار می‌رود اما در جوان، این میل زنده تر و فعال تر است.[۳]

درمان کلی: ما باید مراقب باشیم که این میل را به مسائل عبادی و بندگی سرایت ندهیم. اما در بقیه کارها تا حدی این میل پذیرفته شده است و حتی باعث رشد می‌گردد. مثلاً اشکالی ندارد فرد مثلاً با کار هنری یا درخشیدن در یک کار این میل را ارضا کند. البته این کار باید به گونه ای انجام شود که باعث خودخواهی و غرور نشود.

۲. احساس حقارت: ضعف‌ها و زبونی‌ها، کمبودها و نارسایی‌ها، ناداری‌ها و ناتوانی‌ها و بالاخره کاستی‌ها و عقب ماندگی‌ها در زندگی عموم افراد، مسایلی هستند که آنان را به احساس کمتری و کوچکی و حقارت وامی‌دارد[۴] حال گاهی فردی برای جبران این کمبودها دست به «اعمال جبرانی» می‌زند تا اعلام کند که من چیزی کم ندارم و… اما اغلب این جبران، مشکلاتی به بار می‌آورد. فردی که از درون احساس پوچی می‌کند به هر ترفندی چنگ می‌زند تا از آن نجات یابد امّا همه بی فایده اند. او بیشتر تلاش می‌کند به دیگران بنمایاند که او چیزی کم ندارد[۵] و این خودنمایی و تظاهر را در لباس، گفتار و نوع کلمات، شیوه‌های رفتاری حتی در عبادات نشان می‌دهد.

درمان: از منظر روان‌شناسی، عقده حقارت از وجود نقص در بدن، محرومیت روحی و مادی، رفتار خشن اطرافیان لغزش‌های اخلاقی و تداعی و تجدید خاطر آنها و وجود یک خاطره تلخ و حادثه غمبار رخ می‌دهد. البته همیشه عقده حقارت به شکل خودنمایی و تظاهر خود را نشان نمی‌دهد گاهی باعث گوشه نشینی، خودخوری و سرانجام افسردگی می‌گردد.[۶]

در درمان باید به این نکته توجه داشت که:

  1. احساس حقارت: زنگ خطر و موهبتی است که انسان را می‌تواند آگاه کند تا او با اراده خود دنبال حل مشکل بر آید.
  2. عقده حقارت: عقده حقارت وقتی است که انسان در ابتدا احساس حقارت می‌کند و بعد او در پی درمان بر نمی‌آید و آن را قبول می‌کند و برای خود بازگو می‌کند.

پس جلوی خطر را زودتر بگیریم: احساس حقارت ــ ادراک حقارت ــ عقده حقارت.

دکتر ب رامینس می‌گوید هنگامی که به حقارت و عدم کفایت خود معتقد شدیم خود را زندانی کرده‌ایم.[۷]

بهترین راه درمان در این قسمت بدین قرار است:

۱.انسان باید از خود و استعدادهایش ارزیابی بالایی داشته باشد. سرمایه توانائی‌های ما محدود نیست اگر نقصی در جسم و روحمان داریم، سعی کنیم استعدادهای بالقوه مثبتمان را بسیج کنیم و به مسیر خود حرکت دهیم. موفقیت‌های جانبازان، معلولین و… سرمشق ماست.

۲.گاهی فراموشی گذشته، خود نعمت است. این امر باعث آرامش خاطر انسان می‌شود گاهی لازم است انسان با مشکلات کنار بیاید گذشته تلخ خود را فراموش کند و واقع بین باشد تا درمان شود.

۳.جایگزین کردن افکار مثبت در ذهن، تلقین مثبت، استفاده از کلمات با بار هیجانی مثبت (عدم همنشینی با افراد منفی باف)


تلاش و کار بهترین درمان است. کار، جسم را ورزیده، روح را بانشاط و… می‌کند. امروزه کاردرمانی به عنوان یکی از درمان‌های موفق در افسردگی، اضطراب، حقارت و… به شمار می‌رود.[۸]


اختلال شخصیت نمایشی: ویژگی اصلی این اختلال رفتار توجه طلبانه و هیجان پذیری «مفرط و فراگیر» است. این الگو در اوایل بزرگسالی و در زمینه‌های گوناگون ظاهر می‌شود. از جمله اختلال‌های دیگری که جنبه تظاهر دارد، اختلال شخصیت خودشیفته و اختلال ساختگی (تمارض) است.[۹]

درمان: این بیماری‌ها با مراجعه به مشاوره‌های روان‌شناسی و انجام تمرین‌های خودیاری ای که مشاور به انسان می‌دهد قابل درمان است. این قسم (اختلالات شخصیت نمایشی، خودشیفته و ساختگی) از موارد قبلی بسیار وخیم تر است که روان درمانی و گاهی دارودرمانی می‌طلبد؛ و اراده فرد و کمک اطرافیان در حل این مشکل بسیار مهم است.


جلب منفعت و دفع ضرر: گاهی انسان بخاطر کسب منفعت و دفع ضرر در دیگران تظاهر و خودنمایی و ریا می‌کند. در کارهای خیر لازم به ظاهرسازی دروغین نیست اما برخی برای جلب منفعت و دفع خطر و ضرر از این ترفندها کمک می‌گیرند (یکی از راه‌هایی که شیطان از آن برای فریب استفاده می‌کند همین راه است).

طبق آنچه گفته شده باید بگوئیم ریا و تظاهر مذموم، اغلب بخاطر احساس حقارت، عدم ارزشمندی و عزت نفس، غفلت از استعدادهای بالفعل و بالقوه، و فزون خواهی و هوای نفس پدید می‌آید. حضرت علی(ع) می‌فرمایند: (نفاق المرء من ذل یجده فی نفسه؛ دورویی و تظاهر فرد بخاطر احساس کوچکی ای است که فرد در خود احساس می‌کند)[۱۰]

در جمع‌بندی مطالب و بیان روشهای عملی دیگر نکات ذیل تقدیم می‌گردد:

۱. توجه به جایگاه و مقام و منزلت خود. انسان خلیفه الله و مسجود ملائک می‌باشد.

رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت



توجه به اینکه که ریا لذت آنی و رضایت مخلوق را در پی دارد که هر دو گذراست ولی اخلاص لذت عقلی و رضایت خداوند و کمال فرد را در پی دارد که جاوید و ماندگار است.

توجه به توبیخ خداوند در روز قیامت که به بنده اش می‌گوید ثواب عملت را از آن کسی بخواه که برایش عمل انجام دادی. (ر.ک. معراج السعاده)

فرد ریاکار بخاطر تعارضی که در درون (وجدان) و رفتار بیرونی دارد، اعمالش به‌طور واضح (اغلب اوقات) مشخص است که ریاکارانه است. به همین خاطر بیشتر مردم به او با دید منفی نگاه می‌کنند و او از محبوبیت دلخواه برخوردار نمی‌شود.

۶. مبارزه با خودخواهی. صفات منفی همه ریشه در خودخواهی دارند[۱۱] (اگر با خود صفت به تنهایی مبارزه شود و حس خودخواهی باقی مانده باشد باز هم صفت ریا از آن رشد می‌کند)

۷. کوشش در تقویت فضائل و انجام عبادات. چون بین فضائل و رذائل تلازم است، هر قدر کفه فضائل سنگین تر شود کفه رذایل سبک‌تر و بی وزن تر می‌گردد (تقویت فضائل = تضعیف رذائل)[۱۲]

  1. معاشرت با افراد مخلص (که باعث تقویت روحی انسان می‌شود و خود یک الگوی عملی زنده برای حرکت ماست)
  2. دعا و توسل به اهل بیت(ع) جهت خلاصی از شرّ شیطان و هوای نفس و درخواست توفیق عمل خالصانه.
  3. ازدیاد بینش و آگاهی درباره هدف خلقت، حقیقت عبودیت، صفات خدا و…
  4. خودتشویقی (هنگام انجام عمل خالصانه) و خودتنبیهی (هنگام تظاهر مثل انفاق کردن)
  5. تلقین این که عمل ریاکارانه عمل پوچی است.
  6. ذکر گفتن مدام. (باعث غفلت زدایی می‌گردد) صلوات، لا اله الا الله و….
  7. توجه به اینکه حقیقت ریا، استهزاء و تمسخر خداست (ندیدن و لحاظ نکردن خدایی که ناظر است)[۱۳]

وسوسه در ریا

انسان باید مواظب اعمال و کردار خود باشد و آن را به ریا و خودنمایی نابود نسازد؛ امّا گاهی انسان دچار وسوسه ریا می‌شود و تصورات واهی از ریا سراغش می‌آید و جلو اعمال عبادی را سد می‌کند؛ به عبارت دیگر با این‌که در مسئله اخلاص در عبادت و دوری از ریا باید کمال مراقبت را مبذول داشت؛ امّا گاهی اوقات این مراقبت از حدّ عادی بیرون می‌رود و به صورت وسوسه در می‌آید و بخصوص آنها که در آغاز راه هستند بیشتر دچار این‌گونه وسوسه‌ها می‌شوند. در این‌جا وظیفه آن است که به وسوسه اعتنا نکنیم و همین که از خطور این‌گونه تصورات و اوهام ناراحت هستیم دلیل بر آن است که ریایی در کار نیست و این شیطان است که می‌خواهد ما را از راه بازدارد.

از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمود: «إذا أتی الشَّیْطانُ اَحَدَکُمْ وَ هُوَ فی صَلوتِهِ اِنّکَ مُرائی فَلْیُطِلْ صَلوتَهُ ما بَدا لَهُ مالَمْ یَفُتْهُ وَقْتُ فریضَه، وَ إذا کانَ شیئٍ مِنْ أمْرِ الاخِرَه فَلْیًتَمَکَّثْ ما بَدا لَهُ وَ إِذا کانَ علی شَیْءٍ مِنْ أمْرِ الدُّنْیا فَلْیَبْرَحْ…[۱۴]» اگر کسی در نماز باشد و شیطان او را به ریاکاری وسوسه متهم کند تا وقت باقی است هرچه می‌تواند نمازش را طولانی کند، نیز اگر مشغول یک کار اخروی است، باز هم به وسوسه شیطان اعتنا نکند و به کار خود ادامه دهد؛ امّا اگر کاری که در دست دارد مربوط به دنیا است بی‌درنگ آنرا رها کند…

و در حدیث دیگری آمده است که شخصی خدمت حضرت پیامبر(ص) عرض کرد: ای رسول خدا! بعضی از ما در حال روزه یا مشغول نماز است و شیطان او را وسوسه می‌کند و می‌گوید تو ریاکاری. حضرت فرمود: «هرگاه چنین شد بگویید: خدایا به تو پناه می‌برم و تو از حال من آگاه‌تری و به وسوسه شیطان اعتماد نکند و کارش را دنبال کند.[۱۵]»

خلاصه این‌که وسواس در ریا خودش دلیل بر اخلاص و نداشتن ریا است و باید کار خود را انجام داد و به وسوسه‌ها اعتنا نکرد.

در مسئله اخلاص در عبادت و دوری از ریا باید کمال مراقبت را مبذول داشت امّا گاهی اوقات این مراقبت از حدّ عادی بیرون می‌رود و به صورت وسوسه در می‌آید و بخصوص آنها که در آغاز راه هستند بیشتر دچار این گونه وسوسه‌ها می‌شوند. در این‌جا وظیفه آن است که به وسوسه اعتنا نکنیم و همین که از خطور این گونه تصورات و اوهام ناراحت هستیم دلیل بر آن است که ریایی در کار نیست و این شیطان است که می‌خواهد ما را از راه بازدارد. آری گاهی نیز شیطان به بهانه این که این کار ریاست مانع انجام کار نیک می‌شود.

برای دفع وسواس در عبادات توجه به این نکته که در چهل حدیث حضرت امام آمده است مناسب است به اینکه: "خلوص از همه مراتب آن از مختصات اولیاست و دیگران در آن شریک نیستند و اتصاف عامه مردم به یک مرتبه از آن نقص آنها به حسب آن مقام که دارند نیست و به ایمان آنها یا اخلاص آنها ضرر نمی‌رساند. مثلاً نفس عامه مردم به حسب جبلت[۱۶] مایل است که خیرات آنها پیش مردم ظاهر گردد، گرچه خیرات را به نیت ظاهر شدن نکنند، ولی نفسشان مفطور به این حب است. این موجب بطلان عمل یا شرک و نفاق و کفر نیست گرچه این نقص اولیاست و در نظر ولی یا عارف بالله شرک و نفاق است و تنزیه از مطلق شرک و اخلاص از همه مراتب آن، اول مقامات اولیاست.[۱۷]


مطالعه بیشتر

  1. کتاب چهل حدیث امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ، حدیث دوّم.
  2. کتاب گناهان کبیره، شهید دستغیب.
  3. کتاب قلب سلیم، شهید دستغیب.
  4. کتاب حکمت عبادات، آیت الله جوادی آملی.
  5. معراج السعاده، ملا احمد نراقی، قم، هجرت.

منابع

  1. چهل حدیث، حضرت امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام (ره) بحث ریا، ص۴۵
  2. ترجمه‌اخلاق، جباران محمد رضا، انتشارات هجرت، ج۱ ص: ۶۴
  3. دنیای جوان، دکتر قائمی، علی ، انتشارات سازمان ملی جوانان، ص۱۴۰.
  4. نیازهای جوانان، صادقی اردستانی احمد، قم، نشر خرم، ۱۳۷۶، ص۲۳۱.
  5. آدلر می‌گوید خودنمایی واکنش است در برابر احساس حقارت واقعی یا خیالی، ر.ک. خود و ناخود، اکبری، محمود، نشر سماء ۱۳۸۱، ص۱۵۴
  6. . نیازهای جوان، ص۲۳۲
  7. نیازهای جوان، ص۲۴۹–۲۴۵، (اقتباس).
  8. نیازهای جوان، ص۲۴۹–۲۴۵، (اقتباس).
  9. اختلال‌های روانی DSM-4-IR، دکتر محمدرضا نیکخو، ۱۳۸۱، انتشارات سخن، ص۷۶۸۰ و ۱۰۴۴ و ۱۰۳۹ اقتباس.
  10. . محمدی ری شهری، میزان الحکمه، چهار جلدی، دارالحدیث، قم ج۴، ص۳۳۳۸.
  11. سادات، محمدعلی، اخلاق اسلامی، ۱۳۶۸چاپ ششم، نشر سمت، ص۲۶۵ (اقتباس).
  12. سادات، محمدعلی، اخلاق اسلامی، ۱۳۶۸چاپ ششم، نشر سمت، ص۲۶۶.
  13. شیخ عباس قمی، خلاصه معراج السعاده، مؤسسه در راه حق
  14. بحارالانوار، ج۶۹، ص۲۹۵.
  15. بحارالانوار، ج۶۹، ص۲۹۵.
  16. طبع
  17. چهل حدیث، حضرت امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام (ره) بحث ریا. ص۴۹