غلمان
غلمان به چه معناست؟
غِلمان نوجوانان زیباروی هستند که در بهشت از بهشتیان پذیرایی میکنند. قرآن آنان را به «لُؤلُؤ مَکنون؛ مروارید در صدف» تشبیه کرده است. در قرآن آمده که آنها پیرامون بهشتیان میگردند و به خدمتکردنشان مشغول هستند. برخی غلمان را نوجوانان پسر دانستهاند. مفسران گفتهاند این نوجوانان زیبا با جامهایی از شراب طهور بهشتیان را سیراب میکنند. این خادمان بهشتی، وظیفه پذیرایی از اهل بهشت را دارند و چیزی از بهرهبری جنسی از آنان در متون دینی نیامده است.
«غلمان» در آیه ۲۴ سوره طور، ۱۹ سوره انسان و ۱۷ سوره واقعه آمده است.
خادمان بهشت
غلمان در قرآن خادمانی زیبا در بهشت هستند که از شدت زیبایی به مروارید در صدف (لُؤلُؤ مَکنون) تشبیه شدهاند.[۱] در قرآن دو بار عبارت «لُؤْلُؤٌ مَکْنُونٌ» آمده است: یکبار درباره همسران بهشتی و یکبار درباره غلمان که خادمان بهشتی هستند.[۲] مفسران گفتهاند غلمان در خوبی و زیبایی و صفا و سفیدی مانند لؤلؤ درخشان هستند، و مکنون به معنی محفوظ است.[۳] این خادمان در جای دیگر قرآن نیز به «لُؤلؤا مَنثور» تشبیه شدهاند که به معنای مرواريد پراكندهاند.[۴]
کار غلمان در بهشت
در آیه ۲۴ سوره طور گفته شده غلمان، در بهشت، بهشتیان را طواف میکنند که به معنای آمد و شد آنان برای خدمت است.[۵] این خادمان را پسرانی زیبا تفسیر کردهاند.[۶] در آیه ۱۷ سوره واقعه و آیه ۱۹ سوره انسان، نیز با عبارت «ولدان» از این خادمان بهشتی یاد شده است که به معنای پسران است. در این آیه هم آمده که این خادمان بهشتی پیرامون بهشتیان در طواف هستند که به معنای حُسن خدمتگزاری است.[۷] مفسران گفتهاند این نوجوانان زیبا با قدحها و کوزهها و جامهای پر از شراب طهور که از نهرهای جاری بهشتی برداشته شده در اطراف بهشتیان میگردند و آنان را سیراب میکنند.[۸] در قرآن و روایات مطلبی مبنی بر اینکه از غلمان بهرهبری جنسی میشود وجود ندارد.[نیازمند منبع]
منابع
- ↑ طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۱۴.
- ↑ قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۸ش، ج۹، ص۲۸۷.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه تفسیر مجمع البیان، تهران، فراهانی، بیتا، ج۲۳، ص۳۵۲.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۶۲۲.
- ↑ طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۱۴.
- ↑ کاشانی، فتحالله بن شکرالله، منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، کتابفروشی اسلامیه، تهران، ج۹، ص۵۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ج۱۹، ص۱۲۲.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۳۷۱ش، ج۲۳، ص۲۱۲.