ویژگی‌های معجم رجال الحدیث

نسخهٔ تاریخ ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۱۶ توسط Shamloo (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

رجال مرحوم آیت‌الله خویی دارای چه ویژگی‌هایی است؟

معجم رجال الحدیث
ویژگی‌های معجم رجال الحدیث
اطلاعات کتاب
نویسندهسید ابوالقاسم خویی
تاریخ نگارش۱۳۸۹ق
موضوعرجال
زبانعربی

معجم رجال الحدیث سید ابوالقاسم خویی (۱۲۷۸-۱۳۷۱ش) دارای ويژگی‌هایی چون جامعیت و روشمندی در معرفی راویان و شیوه ارجاع است. در این کتاب، در معرفی راویانْ تمام ناقلان از او یا تمام کسانی که آن شخص از آنها روایت نقل کرده ذکر شده است. در مورد اطلاعات رجالی، به منبع اصلی نقل‌ها مراجعه شده و به واسطه‌های نقل اکتفا نشده است.

از نظر محققان، خویی در کتاب معجم رجال الحدیث در مورد وثاقت و حسن‌بودن راوی به‌طور دقیق و علمی بحث کرده است. در این کتاب، تلاش شده که شیوه ارجاع روشمند شود و دسترسی به اطلاعات برای مخاطبان این کتاب آسان و با احتمال خطای کمتری همراه باشد.

جایگاه

کتاب معجم رجال الحدیث نوشته سید ابوالقاسم خویی جامع‌ترین، کامل‌ترین و روشمند‌ترین کتاب رجالی دوران معاصر برشمرده‌اند.[۱] برخی معتقدند که این کتاب به‌سبب خصوصیات و مزایایش نزد پژوهشگران علم رجال جایگاه درخوری یافته است.[۲]

از تاریخ شروع تألیف معجم رجال الحدیث اطلاع دقیقی در دست نیست؛ اما مؤلف در ضمن شرح‌حال خود در متن کتاب تاریخ اتمام آن را رمضان ۱۳۸۹ق عنوان کرده است.[۳] این کتاب به صورت گروهی نوشته شده و گروهی از محققان در نگارش آن دستیار خویی بوده‌اند.[۴] خویی در این کتاب به بررسی ۱۵۶۷۶ از رجال حدیث پرداخته است.[۵]

مزایا

معجم رجال الحدیث خویی در میان سایر کتاب‌های رجالی دارای مزایایی دانسته شده است. خویی خود در مقدمه کتاب معجم رجال الحدیث به مزایای کتاب خود اشاره کرده است؛ از جمله این مزایا به موارد زیر می‌توان اشاره کرد:

  • در شرح‌حال هر فرد، تمام راویان از او یا تمام کسانی که آن شخص از آنها روایت نقل کرده‌اند ذکر شده و جای روایات او در کتب اربعه شیعه معین گردیده است.[۶] از نظر محققان، خویی با این کار مشکل مشترکات در میان راویان را حل کرده است.[۷]
  • هر چیزی که در مورد شخصی از روات نقل شده به اصل منبع مراجعه شده و به نقل منابع دیگر اعتماد نشده است.[۸] به همین دلیل گاهی اطلاعی راجع به راویی در منبعی ذکر شده و به منبع قدیمی‌تر ارجاع داده شده و حال آنکه بعضاً مؤلف بعد از تحقیقْ آن اطلاع خاص را نیافته است.[۹]
  • اگر شخصی در منابع مختلف با نام‌های متفاوت ذکر شده به همه این ضبط‌ها اشاره شده است؛ مثلاً احمد برقی در جایی به همین نام آمده و در جای دیگر به نام احمد بن ابی‌عبدالله یا احمد بن ابی‌عبدالله البرقی ذکر شده همه را آورده و در ذیل هر عنوان جمیع روات آن را هم ذکر کرده است.[۱۰]
  • عناوین راویان بر اساس ترتیب حروف الفبای عربی ترتیب داده شده است.[۱۱]
  • اگر شخصی از چند امام روایت نقل کرده، ابتدای اسامی ائمه(ع)، به ترتیب تاریخ، ذکر شده و بعد از آن بر اساس کنیه‌ها به ترتیب الفبایی و سپس اسامی به ترتیب الفبایی و بعد القاب به ترتیب الفبایی. پس از آن راویان روایات مرسل[یادداشت ۱] و بعد روایان روایات مضمر[یادداشت ۲] به ترتیب حروف الفبا آمده است.[۱۲]
  • در مورد وثاقت و حسن‌بودن راوی به‌طور دقیق و علمی بحث شده است.[۱۳]
  • در موارد ذکر روایت از کتاب‌های من لایحضره الفقیه، التهذیب و الاستبصار، برای راحتی محقق عنوان باب، شماره جلد، شماره حدیث و اطلاعات چاپ کتاب ذکر شده است. در مورد کتاب کافی شماره جلد، عنوان باب، شماره جزء، شماره باب، و شماره حدیث از همان باب ذکر شده است.[۱۴]

منابع

  1. رحمان ستایش، محمدکاظم، آشنایی با کتب رجالی شیعه، تهران، انتشارات سمت و دانشکده علوم حدیث، ۱۳۸۵ش، ص۲۳۸.
  2. رحمان ستایش، آشنایی با کتب رجالی شیعه، ص۲۳۸.
  3. رحمان ستایش، آشنایی با کتب رجالی شیعه، ص۲۳۹.
  4. رحمان ستایش، آشنایی با کتب رجالی شیعه، ص۲۳۹.
  5. علی‌نژاد، ابوطالب، «معرفی یکی از مهم‌ترین آثار رجالی شیعه»، شیعه‌شناسی، شماره ۱۹، پاییز ۱۳۸۶ش، ص۱۶۴.
  6. علی‌نژاد، «معرفی یکی از مهم‌ترین آثار رجالی شیعه»، ص۱۶۷-۱۷۷.
  7. داوری دولت‌آبادی، مسلم، «معجم رجال الحدیث و ارزش آن»، ره‌نامه پژوهش، شماره ۲۳-۲۴، بهار و تابستان ۱۳۹۵ش، ص۲۵.
  8. خویی، سید ابوالقاسم،‌ معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، قم، مرکز نشر آثار الشيعة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۲.
  9. رحمان ستایش، آشنایی با کتب رجالی شیعه، ص۲۴۵.
  10. خویی،‌ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۳.
  11. خویی،‌ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۳.
  12. خویی،‌ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۳.
  13. رحمان ستایش، آشنایی با کتب رجالی شیعه، ص۲۴۷.
  14. خویی،‌ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۶.
  1. روایتی که در سند آن نام راوی ذکر نشده است. مامقانی، عبدالله، مقباس الهدایة، قم، دلیل ما، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۵۴.
  2. حدیثی که روایت‌کننده اول نام معصوم را نبرده و از آن با ضمیر غایب، مانند سألتُه، یاد کرده است. مامقانی، عبدالله، مقباس الهدایة، قم، دلیل ما، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۳۳۲.