حدیث هارون مکی در تنور آتش
این مقاله هماکنون به دست Fabbasi در حال ویرایش است. |
آیا روایت دستور امام صادق «ع» به هارون مکی برای رفتن در تنور آتش، صحیح است؟
روایت رفتن هارون مکی به تنور آتشین به دستور امام صادق(ع) سند معتبری ندارد.
برخی براین باورند که اینگونه روایات ساختگی است تا علویان بر علیه حاکمان طاغوتی قیام نکنند.
متن روایت
ابن شهرآشوب در کتاب مناقب آل ابیطالبآورده است که سهل بن حسن خراسانی به امام صادق(ع) گفت: ای فرزند رسول خدا! با اینکه بیش از صد هزار شیعه آماده نبرد دارید، چرا قیام نمیکنید؟ امام به خدمتکار دستور داد تنور را روشن کند و به مرد خراسانی گفت: داخل تنور شو! خراسانی با التماس گفت: ای فرزند رسول خدا! مرا با آتش مسوزان. در این هنگام هارون مکی وارد شد، امام فرمود: برو داخل تنور بنشین. هارون مکی داخل تنور شد. امام به خراسانی گفت برو ببین در تنور چه خبر است. خراسانی دید هارون مکی چهار زانو در تنور نشسته است. بعد از این، هارون مکی از تنور خارج شد.
امام صادق(ع) پرسید: از اینها در خراسان چند نفر پیدا میشود؟ خراسانی گفت: به خدا قسم! یک نفر هم نیست.
امام صادق(ع) فرمود:
« | به خدا یک نفر هم پیدا نمیشود، ما زمانی که پنج نفر یاور مانند این (هارون مکی) نداشته باشیم قیام نخواهیم کرد، ما خودمان موقعیت مناسب را بهتر میدانیم.[۱] | » |
علامه مجلسی همین روایت را از کتاب مناقب ابن شهرآشوب نقل کرده است.[۲]
سند روایت
سند روایت چند ایراد اساسی دارد:
- ابن شهر آشوب در این روایت میگوید: «حدیث کرد ابراهیم از ابی حمزه از مأمون رقی».[۳]ابن شهر آشوب متولد ۴۴۸ قمری است[۴] و نمیتواند با سه واسطه از زمان امام صادق(ع) روایت نقل کند.
- شخص ابرهیم معلوم نیست چه کسی بوده است.
- نام مأمون رقی در کتب رجال اولیه نیامده است.[۵]
مرحوم خوئی بعد از نقل این داستان، سند روایت را ضعیف و غیرقابل استناد دانسته است.[۶]
برخی بر این باورند که اینگونه روایات ساختگی است و انگیزه جعل کنندگان، بازداشتن علویان از قیام علیه حاکمان است.[۷]
منابع
- ↑ ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، قم، نشر علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۳۷.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، دارإحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۴۷، ص۱۲۳.
- ↑ ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، قم، نشر علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۳۷.
- ↑ مدرس تبریزی، محمد علی، ریحانه الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه و اللقب، قم، خیام، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۵۸.
- ↑ نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، ابن المولف، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۳۴۱.
- ↑ خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیجا، بینا، بیتا، ج۱۹، ص۲۳۸.
- ↑ منتظری، حسینعلی، دراسات فی ولایه الفقیه، ج۱، ص۲۲۲.