عذاب شش گروه بهجهت شش خصلت ناروا
این مقاله هماکنون به دست Fabbasi در حال ویرایش است. |
در حدیثی آمده است: خداوند شش گروه را به خاطر داشتن شش خوی بد، کیفر کند، متن حدیث و توضیح آن را بیان کنید؟
خداوند شش گروه را به خاطر داشتن شش خصلت ناروا، کیفر میکند: عرب را به داشتن خوی عصبیّت (نژادپرستی)، کدخدایان را به داشتن خوی تکبّر، حاکمان را به خوی ستمگری، دانشمندان را به خوی حسادت، بازرگانان را به خوی خیانت، روستائیان را به نادانی. علت هشدار به این شش گروه برای این است که بیشتر از دیگران در معرض افتادن به خصلتهای ناروا هستند و به معنای ذاتی بودن این خصلتها در این افراد نیست.
متن حدیث
« | أَمِيرِ الْمُؤْمِنِين(ع): إِنَّ اللَّهَ يُعَذِّبُ السِّتَّةَ بِالسِّتَّةِ الْعَرَبَ بِالْعَصَبِيَّةِ وَ الدَّهَاقِينَ بِالْكِبْرِ وَ الْأُمَرَاءَ بِالْجَوْرِ وَ الْفُقَهَاءَ بِالْحَسَدِ وَ التُّجَّارَ بِالْخِيَانَةِ وَ أَهْلَ الرَّسَاتِيقِ بِالْجَهْلِ
خداوند شش گروه را به خاطر داشتن شش خصلت ناروا، کيفر میکند: عرب را به داشتن خوي عصبيّت (نژاد پرستي)، کدخدایان را به داشتن خوي تکبّر، حاکمان را به خوي ستمگري، دانشمندان را به خوي حسادت، بازرگانان را به خوي خيانت، روستائيان را به ناداني.[۱] |
» |
سند حدیث
علامه مجلسی سند حدیث را ضعیف دانسته است.[۲] در سند حدیث یرفعونه آمده است[۳] به چنین روایاتی مرفوعه گویند یعنی راویان حدیث، مقداری از سلسله سند را ذکر نکردهاند و حدیث را به امیرمومنان(ع) رساندهاند و مرفوعه بودن حدیث یکی از دلایل ضعیف بودن حدیث است.[۴]
عذاب شش گروه به خاطر شش خصلت ناروا
۱. تعصب عربی
عصبیّت و تعصّب همان پشتیبانی کردن ستمگرانه از خویشان و هم ولایتیها یا فرهنگهای بدون پشتوانه دینی و عقلانی است، که امروزه با مفهوم «نژادپرستی» از آن یاد میشود. شخصی از امام سجاد(ع) از معنای عصبیّت پرسید؟ حضرت فرمود: آن عصبیّت گناه به شمار میآید که آدمی بدان، قوم و تیره خود را از خوبان دیگران، برتر داند. (وگرنه) دوست داشتن قوم خود، عصبیّت نیست، بلکه یاری رساندن بر ستم آنان، عصبیّت است.[۵] نژادپرستی برجستهترین ویژگی عرب جاهلی بوده است، از همین رو تهدید به کیفر الهی شدهاند.
۲. تکبر کدخدایان
کبر برای خود امتیاز دیدن و خود را به داشتن این امتیاز، برتر از دیگران دانستن است. هرگاه این باور در رفتار و گفتار آدمی خود نمایی کند، وی را متکبر نامند.[۶]
دهقان همان کدخدایان را گویند که ریاست دهاتیان را در دست دارند.[۷] از آنجا که ریاست نیازمند گنجایش روحی خاصی است از همین رو آلودگی به خوی تکبّر در آنان فراهم است و آنان باید بیش از دیگر دهاتیان مراقب خود باشند. {{نقل قول|مام باقر(ع): «هر کس ذره ای از کبر در دلش باشد، وارد بهشت نمیشود».[۸]
۳. ستمگری حاکمان
ستم کردن همان آسیب رساندن به جان، مال و آبروی دیگران است. فرماندههان و حاکمان کشور، دارای قدرت و اعمال نظر میباشند، زمینه ستمگری در آنان بیش از دیگران فراهم است، از همین رو آنان باید بیش از دیگران مراقب باشند تا بر کسی ستم روا ندارند.
۴. حسادت دانشمندان
چون نعمت دانش، بیش از هر نعمت دیگری جاذبه دارد، زمینه حسادت در دانشمندان بیش از دیگران است.
« | امام باقر(ع): حسد ایمان را میخورد همچنانکه آتش، هیزم را میخورد.[۹] | » |
۵. خیانت بازرگانان
بازرگانان نیاز زندگی مردم را فراهم میکنند و مردم ناچارند به هر بهایی نیاز خود را فراهم کنند. روح سوداگری بازرگانان زمینه مناسبی است برای سوء استفاده از این شرایط اجتماعی میشود. باید بسیار مراقب باشند تا به اعتماد همگانی، خیانت نورزند.
« | پیامبر اکرم(ص): «بازرگانان خیانت کار، بدترین مردمانند».[۱۰] | » |
۶. جهالت روستانشینان
روستا نشینان در گذشته به خاطر محدودیت جغرافیایی، نمیتوانستند همراه با فرهنگ و تمدن، پیش روند. از این رو بیسوادی و در نتیجه بیخبری از آداب و رسوم درست و منطقی در میان آنان رواج داشت، دسترسی نداشتن به آموزههای دینی و عالمان دین، باعث ترک برخی از واجبات و انجام برخی از محرّمات میگردید. در شرایط کنونی، نوع زندگی روستائیان با گذشته تفاوت بسیار پیدا کرده است، در این دوران دسترسی به دانش و آموزههای دینی به راحتی در روستاها امکانپذیر گشته است و بسیاری از روستائیان به قلّههای دانش گام نهادهاند و دین داری آنان در مواقعی بهتر از دیگر مؤمنان باشد.
چند نکته دارای اهمیت
- مرفوعه بودن حدیث به معنای ضعیف بودن سند آن است نه اینکه جعلی و دروغ باشد، از اینرو ممکن است که راویانی که نامشان در سند به هر دلیلی نیامده است، ثقه بودند و ضعیف بودن این روایت به معنای این نیست که این خصلتها خصلهای ناروا نباشد.
- خصلتهای ناروا و زشت، برای همه اصناف مردم زشت است. لیکن از آن رو که این شش گروه زمینه بیشتری برای آلودگی به این شش خصلت دارند، آنان تهدید به کیفر شدهاند.
- این سخن، هشداری بر این شش گروه است تا بیش از دیگران مراقب خود باشند نه آن که آنها ذاتاً دارای چنین اخلاقی هستند. در میان علما، حاکمان کشورها و بزرگان طایفه و قبیله و نیز روستانشینان افراد زیادی هستند که اهل تقوا بوده و دستورات الهی را همواره مد نظر داشتند.
منابع
- ↑ کليني، محمد بن یعقوب، الکافي، تهران، دار الکتب الاسلاميه، چاپ چهارم، 1407ق، ج8، ص162، حدیث170.
- ↑ مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، 1404ق، ج26، ص27.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق، ج8، ص162، حدیث170.
- ↑ سند، محمد، بحوث فی مبانی علم الرجال، قم، مدین، چاپ دوم، 1429ق، ص41.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق، ج2، ص308، حدیث7.
- ↑ شجاعی، محمد، مقالات، انتشارات سروش، ج2، ص 306.
- ↑ بستانی، فؤاد افرام، فرهنگ ابجدی، تهران، اسلامی، چاپ دوم، 1375ش، ص400.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق، ج2، ص310، حدیث6.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق، ج2، ص306، حدیث2.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج103، ص103، حدیث55.